کوچــه باغ عشــــق هــــــــم آتـــــش گرفــــت شـــد چــــو خاکســـتر دلــم آهـــش گرفــــت
او کـــه لبخـــندش زمـــانـــی نـــــور بـــــــود رفـــت گویــی چشـــــــم مــن هم شــور بــود
خواب دیـــدم که ســنگدل پیشــم نشســــــــت کانـــــــی احســـــاس پــــاکــــم را شکـــست
آشیـــان عشــــــــــق مـــن یا پــــــوچ بـــــــود یــا از اول او بــــــــه فــــــکر کــــــوچ بــــود
رفـــت از دســــــتم کبـــــــــوتر دور شـــــــــد رفـــت او هــــــم بــا کبــــــوتر جـــور شــــــد
بـــاز،بــــازم در سکـــوت خویـــش مــــــانـــد آسمــــــان اشـــکاش را افســـــــــانه خــــوانـــد
زندگـــی احســـــــاس را هـــم سـنگ ساخـــت عشـــق در آغـــوش نفـــرت رنــــــگ باخـــت
ناهید اسدی
پ.ن ۱:نمیدانم دوستش دارم یا نه؟با هم قدم می زنیم با هم می خوابیـم دلم که می گیرد، آغوشش را بـــاز میکنـــــدو بر گونه هایم بوسه می زند اما نمیدانم دوستش دارم یا نه؟! " تنهاییـــــم" را می گویم...
پشت دیوار همین کوچــه به دارم بزنید
من که رفتم بنشینید و ... هوارم بزنید
باد هم آگهـــی مرگ مرا خواهد برد
بنویسید که: "بد بودم" و جارم بزنید
من از آیین شما سیر شدم ... سیر شدم
پنجـــه در هر چه کـه من واهمه دارم بزنید
سلام
سلام دوست گرامی
محبت کردید
تو خوب میدانی
تو خوب میدانی
چگونه پرستو های مهاجر را عاشق کنی
آنچنان که
تمام خاطرات گرمسیر را فراموش کنند
و در سرمای زمستان
به آفتاب نگاهت دلخوش باشند
درود بانو
سلام بانو فرزانه ی من
الهی فدات
راسـتــ اسـتـــ ،
کـه صـاحـبـان ِ دلـهـای ِ حـسـاس نـمـی مـیــرنــد !
بـلـکـه بـی هــنگـام نـاپـدیـد مـیشـــوند .
سلام عزیز دل
قربون نگاه مهربونت
حمــاقت کــه شاخ و دم ندارد!
حمــاقت یعنــی مــن!
کــه اینقدر میروم تا تو دلتنــگ مــن شــوی!
خبــری از دلتنــگی تو نمـی شــود!
بر مـی گردم چــون دلتنـــگت می شــوم!!!
سلام فرنگیسم
عزیز دلی
سلام افسانه جون
بلاگ زیبایی داری بازم به من سر بزن
نسیم جان

قربونت مهربونم
حتما
درد را از هر طرف بخوانی درد است
دریغ از درمان که عکسش نامرد است
سلام پریای من
عزیز دلی
سلام.وب خوبی دارید اگه مایلین تبادل لینک کنیم؟
سلام

نگاهتون زیباست
ازتون ممنونم
نیا باران زمین جای قشنگی نیست ،

من از جنس زمینم ،
خوب می دانم که گل در عقد زنبور است ،
اما یک طرف سودای بلبل یک طرف بال و پروانه را هم دوست می دارد ،
نیا باران پشیمان می شوی از آمدن ،
در ناودان ها گیر خواهی کرد ، اینجا جمعه بازار است ،
عشق را در بسته های زرد و کوچک نسیه می دادند ،
نیا باران زمین جای قشنگی نیست !
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
ممنون از اینکه سرزدی
من لینکت کردم
دوس داشتی تو هم بلینک
سلام شیوا جونم
محبت کردید مهربونم
اصــلأ مـهم نـیسـت
کـه امـروز چـند بـار بـا هـم صـحبـت کـردیـم !
مــهم ایـنه کـه بـعد ایـن هـمه روز ..
بـاز هـــم صــدات بـرام تـازگـی داره ..
نــمیدونـی چــه حـس خـوبیـه
کـه گــرمـای دسـتت ُ از پُشت تـلفن حـس مـیکنم ..
تـقـصیـر خـودم نــیست ..
دســتام دلــتنگــت شـدن...
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
قشنگ بود
منتظر حضورتون
ممنون عزیزم
خدمت می رسم
طناب را به گردنم انداختند
گفتند اخرین درخواستت؟
گفتم دیدن عشقم
گفتند خسته است
تا صبح برایت طناب بافته....
سلام.اگه حوصله داشتی بیا وبم و مطالبی را که نوشتیم اگه حوصله داشتی همشو بخون.شاید مثل این روزها نشه دیگه زیاد سر بزنم. ممنون.[ناراحت]
سلام
حضور سبزتان را سپاس
حتما
سلام ممنون که بهم سر زدی
سلام
خواهش می کنم
روزی با خودم فکر کردم
اگر او را با غریبه ای ببینم
شهر را به آتش میکشم
ولی امروز حاضر نیستم کبریتی روشن کنم
تا ببینم او کجاست...
سلام سارای عزیزم
ممنون مهربونم
نـــوش می کنم سیـــگار... ودکـــا... و تلخــی رفتنت را...
جهـنم را شـش دانگ می خـرم......!
سلام
مهرتان را سپاس
دیدی که چگونه دلم خسته و تنها ماند
چگونه اشک هایم راه به جاده ای بی انتها برده اند
دیدی که چه شد؟
دست هایم بی رمق و قلبم تنها
وجودم شکست و تنها شدم
سلام
محبت کردید
نظـر دانشجویـان مختـلف در مـورد سوسک !
دانشجوی حقوق: با اینکه همیشه شاهد اعمال دانشجویان است ولی هیچوقت و در هیچ دادگاهی علیه آنان شهادت نمی دهد!
دانشجوی جغرافیا: مکان، آب و هوا و شرایط محیطی در او تاثیری ندارد چون او همه جا هست!
دانشجوی مهندسی: شجاعتش برایم قابل تحسین است چون ماکت هر پل یا ساختمانی را که می سازم بدون توجه به احتمال تخریب آن، به رویش می رود و افتتاحش می کند!
دانشجوی پزشکی: تنها موجودی است که از تیغ تشریح من هراسی ندارد و به طرفم می آید تا با فدا کردن جانش موجب پیشرفت علم پزشکی شود!
دانشجوی مدیریت: با آن جثه کوچک، آنچنان خانواده پرجمعیتش را مدیریت و اداره می کند که انگار مدیر بودن باید در خون هر کس باشد و درس خواندن بی فایده است!
دانشجوی زبان و ادبیات فارسی: او هیچوقت حرفی نمی زند ولی با سکوتش هزاران حرف را به من می آموزد!
دانشجوی روانشناسی: درون گرا، خجالتی، کم حرف، یک شخصیت منحصر به فرد!
دانشجوی علوم سیاسی: به هیچ دسته و گروهی وابسته نیست، تک و تنها برای هدفش تلاش می کند!
دانشجوی برق: وقتی روشنایی و خاموشی در نحوه حرکت او بی تاثیر است من را متوجه نیرویی فراتر از برق می کند!
دانشجوی کامپیوتر: مغز کوچک او با آن همه ذخایر اطلاعاتی بسیار پیشرفته تر از فلش 32 گیگ است!
دانشجوی فیزیک هسته ای: زندگی در خوابگاه حق مسلم اوست!
دانشجوی تربیت بدنی: آنقدر عضلاتش نیرومند است که می تواند از دیوار راست هم بالا برود!
دانشجوی زبان شناسی: هیچکس زبانش را نمی فهمد!
دانشجوی علوم تربیتی: شیوه تربیتی او در تعلیم فرزندان بی شمارش برایم قابل احترام است چرا که تمام آن فرزندان بی چون و چرا ادامه دهنده راه او می باشند!
دانشجوی زمین شناسی: کاش می توانستم به مانند او به اعماق زمین بروم و ندیدنی ها را ببینم!
دانشجوی زبان انگلیسی: ! It is always silent
دانشجوی تاریخ: گذشت اعصار و قرون نتوانسته هیچ تاثیری در ظاهر و عقاید و شیوه زندگی او بگذارد!
دانشجوی فلسفه: همیشه فلسفه وجودی او برایم سوال بوده ولی مطمئنم که در پس خلقتش هدفی والا نهفته است!
دانشجوی هنر: هیچوقت منتظر نمی شود تا بتوانم پرتره اش را تمام کنم!
دانشجوی مکانیک: با الهام از او توانستم خودرویی بسازم که هم در آب و خشکی حرکت کند و هم بتواند از سطوح صاف و صیقلی بالا برود!
سلام
جالب بود مخصوصا دانشجوی رشته ی مدیریت
سلام
شبت خوش
وزوز مگی که چیزی نیست
این پشه کوره ها ادمو دیوونه میکنن
سلام
وای پشه کوره
اما من از وز وز مگس به شدت متنفرم
سلامممممممممممممممممممم . خوبی ....
یه ّآپ خاص راجب خودم و وبلاگم دارم حتما باید بیاییییییییییی چون حضورت الزامیه عزیزم منتظرتم شششششدیدا [بوسه]
سلام
ممنون از لطفتون
حتما دوست گرامی
از وقتی که تصـمیم گـرفتم دیگه نبینم !خیلی چیـزا دیدم !!!
"بید مجـــنون - پرویز پرستویی"
سلام
ممنونم
اقتدار دل شکسته به ..//
اندوهیست که سروده نمیشود ..//
سلام مهربونم
عزیزم ممنون
من همی عاشق میهن هستم
من همی منتظر دیدن روزی هستم
که رسد
تا رخ یار ببینم باری
مردم دیگر این دوره به من می گویند
تو همی عاشق دیوانهء سرمست و خرابی
آری
من همی عاشق و بی رنگ و ریا
از کنار نرم و بیهوده پرستان زمان
این صداهای محبت، کذبگویان روان
می گذرم
من همی چشمانم میدوزم
به همان روز سعادتواری
که به سویت ایم
که به سویم ایی
سلام دنیا جون
مرسی مهربون
می گویی دوست دارم زیر باران قدم بزنم . . .
اما، وقتی باران می بارد چتر به دست می گیری
می گویی آفتاب را دوست دارم . . .
اما، زیر نور آفتاب دنبال سایه می گردی
می گویی باد را دوست دارم . . .
اما وقتی باد می وزد، پنجره را می بندی
حالا ،
دریاب وحشت من را وقتی می گویی
" دوستت دارم . . . "
آپمممممممممممممم
سلام
ممنون از حضوز سبزتون
خدمت می رسم
آدم است دیگر...
یک روز حوصله هیچ چیز را ندارد
دوسـت دارد بـردارد خـودش را بـریـزد دور ..
سلام
مهرتان را سپاس
حوا که بغض کند ،
حتی خدا هم اگر سیب بیاورد چیزی بجز آغوش آدم آرامش نمیکند !
سلام دوست من.
زیبا.مثل همیشه.مرسی.
اگه دوست داشتی در مورد مطلب "صفر و صد!..." نظر بده.مرسی.
سلام

نگاه زیبایتان را سپاس
خدمت می رسم
مـرا زمـانی از دسـت دادی
که مـیان روزمـرگی هایت گـم شـده بودی
و تـو فرصت آن را نـداشتی
که دلــتنگم بـاشی
عـجب از مــن!!!
تمـام دلمـشغـولی ام تــو بودی...
تمـامی دقـایقم با تــو می گذشت
اما حـتی در لابه لای دفـتر خاطراتــت هـم
نبــــــــــــــــــــــــودم!!!
...
سلام
ممنون دوست گرامی
یه “دوستت دارم”هایی هم هست …
میدونی دروغه ها …
ولی قلبت واسه باورش به عقلت التماس میکنه …!
سلام هنگامه ی مهربونم
عزیز دلی
چرا بودنت راست و ریست نمی شود ؟
من که تمام پازل های تنهایی ام را درست چیده ام ؟!؟!
سلام سمیرا جان
عزیز دلمی
از همان ابتدا دروغ گفتند
مگر نگفتند که "من" و "تو" ،
"ما" می شویم؟
پس چرا حالا "من" این قدر تنهاست...
از کی "تو" اینقدر سنگ دل شد؟
اصلا این "او" را که بازی داد؟
که آمد و "تو" را با خود برد
و شدید "ما"!
می بینی قصه ی عشقمان را!
فاتحه ی دستور زبان را خوانده است.
سلام
حضور سبزتان را سپاس
برای آنچه که دوستش داری از جان باید بگذری
بعد
می ماند زندگی و آنچه که دوستش داشتی (شمس لنگرودی)
سلام گلکم ، بدوووووووووووووووو بیاااااااااااااااااااااا به افتخار دوست خوبم آپ کردم . کامنت هم یادت نره. میای بترکونی ؟
سلام عزیز مهربونم

ای جانم
خدمت می رسم
سلااااااااااام مرسی از حضورت بازم منتظرتمااااااا







سلام
خواهش می کنم
حتما
خدایا دستانم خالیست [ناراحت]
قلبم پر از آرزو های دست نیافتنی است [ناراحت]
یا دستانم را تواناساز[خجالت]
یا قلبم را ازآرزو های دست نیافتنی تهی ساز [چشمک]
[رضایت]
ممنون از حضور گرمتون
دیدی دلم شکست؟
دیدی که بلور درخشان عمر من بازیچه بود...
دیدی که چه بی صدا دل پر آرزوی من از دست کودکی
که ندانست قدر آن
افتاد بر زمین
دیدی دلم شکست...
سلام
از حضور گرمتون سپاسگزارم
همه میگویند چشمانش رنگارنگ است
اما من میگویم
چشمانش عسلیست
نه برای رنگش
برای اینکه شیرین ترین لحظاتم
در چشمان او خاطره شده اند . . .
مهرتان را سپاس
چشم ها را شستم...
جور دیگر دیدم...
باز هم فرقی نداشت...
تو همان بودی که باید دوست داشت
سلام عزیز دل
ممنون قشنگم
آنگاه که انسانی دروغ میگوید
بخشی از جهان را به قتل میرساند
اینها مرگهای کمرنگی هستند
که انسانها به اشتباه زندگی میخوانند
سلام
محبت کردید
مرسی ازحضورت عزیز
خوشحال میشم تبادل لینک داشته باشیم
خبرم کن
سلام هستی جان
من هم ازتون ممنونم
اپ جالبی بود
خیلی زیبا بود
کبوتر با کبوتر
باز با باز
سلام
باز با کبوتر و کبوتر با باز
از حسن نظرتون سپاسگزارم
چون کبوتر با باز بیفته
باز میخورش
اگه باز کبوتر رو دوست داشته باشه هیچ وقت فکر خوردنش به ذهنش نمی رسه
آسمان ؟ تو چگونه می باری که صاف می شوی ؟ راستش ...
من هر چقدر که می بارم باز هم ابری ام
سلام آموزگار مهربون
سپاسگزار مهرتون هستم
میدانستی طول عمرم دست توست ؟
من فقط روزهای “باتو” بودن را “زندگی” کرده ام
دوستت دارم هدیه ایست که هر قلبی فهم گرفتنش را ندارد !
قیمتی دارد که هر کسی توان پرداختش را ندارد !
جملهٔ کوتاهیست که هر کسی لیاقت شنیدنش را ندارد !
دوستت دارم . . .
فرمایش شما کاملا متین
دوست داشتن از عشق برتر است
دست هایت فرصت عاشقی
چشمان ات
مهلت ثبت نام زندگی ست !
محبت کردید
دلم"تو"را...
فقط وفقط "تو"را از میان این همه ضمیر میخواهد!
همین...
و باز هم "تو" نیستی حالا که باید باشی
و این یعنی ته بدبختی"من" !!!
کاش میشد زمان را بخش کرد
حرفهای نهفته را پخش کرد
درد های نهفته را دفن کرد
و عروج رهایی دل در لحظه های بی کسی را محو کرد
تا چشم بیاموزد که هر کسی دیدن،ارزش ندارد
و هر آوایی به بهای شنیدن، قیمتی نیست
و هر محبتی در دل سهم بطالت در لحظه های جوانی، گزافی بیش نیست
پس بیا به نگاه چشم ها و آوای گوشها و عشق نهفته در دلها آنقدر ارزش نگذاریم
که ارزش وجودی خود را بی ارزش کنیم.
سلام دوست گرامی
ازتون ممنونم
قاصدک!هان چه خبر آوردی؟
از کجا،وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی اما،اما
گرد بام و در من
بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیار و دیاری_باری،
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک!در دل من همه کورند و کرند
دست بردار ازین در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید
که دروغی تو،دروغ
که فریبی تو،فریب
قاصدک!هان،ولی...آخر...ای وای!
راستی آیا رفتی با باد؟
با توام،آری!کجا رفتی؟آی..!
راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستری گرمی،جایی؟
در اجاقی_طمع شعله نمی بندم_خردک شرری هست هنوز؟
قاصدک!ابرهای همه عالم شب و روز در دلم میگریند.
باز هم ممنونم
سلام از شعری که برام فرستادی تو نظرات مچکرم
سلام
خواهش می کنم
آرامتر تکانش دهید !!
مرگ مغزی شده ... چیزی برای اهدا ندارد ...
باید زودتر دفن شود ...
احساسم است !!
تا همین دیروز زنده بود ... خودم دیدم کسی لهش کرد و رفت ...
سلام فاطمه ی من
عزیز دلی
دعامان کرد که:
«دوستانم هرکجا هستند
روزهاشان پرتقالی باد!»*
امّا چرا سهم من شد
پرتقال خونی!
سلام
حضور گرمتان را سپاس
(¸.•´ (¸.•` *(`'•.¸(`'•.¸ ¸.•'´) ¸.•'´)
سلام دوس جونی ما اپیــــــــم بدو بیا کنارمــون
قدم رو تخـــــــم چشامـــون بزارین
ما منتظـــــر حضور گرمتـــون هستیم
دیـر نکنی که دلمـــــــــــون میگیره
(¸.•´ (¸.•` *(`'•.¸(`'•.¸ ¸.•'´) ¸.•'´)
گاهی وقتها دلم میخواهد بگویم: من رفتم ؛ باهات قهرم ، دیگه تموم!
دیگه دوستت ندارم …..
وچقدر دلم میخواهد بشنوم: کجا بچه لوس !؟ غلط میکنی که میری …..
مگه دست خودته ؟ رفتن به این راحتی نیست !
اما …. نمیدانم چه حکمتیست که آدمی
همیشه اینجور وقتها میشنود : به جهنم … !!!