در دهنـــه بازیــــــگری کهــــــنه دنـــــــیا عشـــق اســـت قمـــار و من بازیگر آنـــم با آنکه هــمه باختـــه در بــازی عشـــقم بازنده ترین هست دراین جـمع نشــانــم ای عشـــق از تو زهر اســت بــه کامـــم دل و تن سوخــته و مــن مانــدم ونامـــم عمریست که می بازم و یک برد نــــدارم اما چه کنــم عاشق این کهــنه قمــــارم ای دوست مزن زخم زبان جای نصیحـــت بگذار ببــارد به ســرم سنــگ مصیـــــبت من زنده از این جرمم و بگذشته مجـازات مرگــست مـــرا گر بزنــم حــرف نــدامـت بــــایـــد کـــه بـــبازم،بــــــا درد بســـازم در مـــذهب رنــــدان این اســـت نمـــازم مـــن دربـــند عشقــم و رسـوای جـهانم چـون ســایه به دنبــال سـرعشق روانم دل ســوخته تــر از همــــه سوختـــگانم از جـــمع پراکنـــده رنــــدان جهــــانـــــم |
پ.ن۱: بگــذار بگـوینـد خـسـیــس و مغرورم ...!مــــــــــــــــن . . ." دوسـتـت دارم " هــایـم را
خـرج کـسـی کـه لـیـــاقــــتـــش را نـدارد، نـمـی کـنـم!!!!
پ. ن ۲: گاهی عمر تلف میشود ؛به پای یک احساس ….گاهی احساس تلف میشود ؛
به پای عمر .و چه عذابی میکشد ،کسی که هم عمرش تلف میشود ؛هم احساسش
از راه که رسیدی نگاهت غریب بود، من با غربت نگاه تو همسفر شدم خیلی وقت است که با تو زندگی می کنم یعنی ، چشم هایم را که می بندم تو می آیی! شب ها همیشه عجولم برای خواب !... برای خواب که نه ، برای بستن چشم هایم و آمدن تو !!چشم هایم را می بندم و انتظارت را می کشم ! تو می آیی ...! این است زندگی من ! باورت می شود ؟ آشفته می نویسم امشب ؟؟ تو ببخش... به دل نگیر معنای دل ! امشب هم از آن شب های دیوانگی ام است .. کمی که بنویسم ، آرام می شوم ... حالا که من نشسته ام و برای تو می نویسم تو آروم بخواب .. آرامش تو اوج آرزوهای من است ... تو نمی دانی اما من هنوز هم
تــــو را دوستـــــــــ دارمــــــــ |
پ.ن ۱: تا زنده ای در برابر کسی که به خودت علاقه مندش کردی مسئـــــــــــــــــولی ...
پ.ن ۲: انسان در حال گریه به دنیا می آید و وقتی به اندازه کافی گریه کرد می میرد
من از کــــــــــــوچ پرندگان آموختم ،
همینـکه آرزوهایـم را خـاک کـــردم به آرامــــــــــــــش رسیـــــــــــــدم چــــه ســــاده بـــود خوشبختــــی.
یادت باشه... کـس شــدى اون کـس بعد از تو خیــلى بى کسه... یا براى کـسى هـمـه کـس نشو.... |
پ.ن ۱:آدمهای دنیای من فعل هایی را صرف می کنند که برایشان صرف داشته باشد ....
پ.ن ۲: مرگ یک روز و یا یک شب سرد چشم غمگین مرا می بندد
شاید آنجا پس از این رنج و عذاب سردی گور به رویم خندد...
مـــــن نــــــه عاشــــــق هستــــــــــم |
پ.ن:من برای متنفر بودن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم زیرا من درگیر دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند