امشــب همــه در عالــم امکـــــان بی سلسـله ان دمسـت و پریـــشان امشــب بکشـد جاذبـه ی عــــشق از عمــق ضمـیر فطـــرت پنــهان امشــب نشــود ساکت و خــاموش آتشـــکده ی سیــــنه ی انـــــسان امشـب بشکسـت سـد غــرور را سیـــلی که شـــد از دیــــده گریـان امشـــب بزنــم تیـــغ سرانــــــجام بر پیکـــره ی ظلمــــت هجـــران امشـب شب وصل با همه دوری لبیــک مــــن و خالــــق سبـــحان امشــب شـــب پرواز مـــن و تــو در عطـــر خــوش نـم نـم بــــاران امشــب شـــب دیدار مــن و تـــــو دریـــای یفیــــن ســاحل ایمـــــان امشـــب شــب میـــلاد دوبـــــــاره تا باز چـــه کشــد آیــنه از جـــان امشــب شــــب فریـــاد ستــــــاره بغضی که شکست در دل طوفـان
"سیدمحمدحسن هاشمی |
پ.ن ۱: وقتی یک آدم رو دنیای خودت می کنی کوچکترین اشتباه اون آدم تمام دنیای تو رو داغون می کنه . پس به اندازه ی آدمها دست نزنید
پ.ن ۲: خدایا اندکی نفهمی عطا کن که راحت زندگی کنم. مردم از بس فهمیدم و به روی خودم نیاوردم
سلام
ممنونم از این همه لطف
تو از دنیای من رفتی
من از دنیای زشت تو
برو دنبال یک کابوس
همینه سرنوشت تو
تو از دنیای من رفتی
نیستم تو سرگذشتِ تو
فقط یک دور باطل بود
همین بود اون بهشت تو
تو تنها موندی می دونم
من آزادم از اون تقدیر
تو قلبم خونه ی شادی
نه حس درد یا تحقیر
تو تنها موندی می دونم
نگو که دوستم داری
فقط افسوس می مونه
و اشکائی که می باری
که می کاری غم و دردُ
تو قلبِ بی وفا و سرد
تو لِه کردی دل و جونم
منی که باورت می کرد
تو از دنیای من رفتی
تو تنها موندی می دونم
دروغی عشق پوشالی
دیگه از شادی می خونم
تو مردی راحتم جونم . . .
سلام
حضور گرمتان را سپاس
آن را زندگی نمی نامم ؛
تمام لحظاتی که بدون یاد تو طی می شوند ...
سلام
سپاس از مهرتون
[گل][گل] [گل][گل][گل] [گل][گل] [گل][گل]
[گل] بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد [گل]
[گل]هلال ماه به دور قدح اشارت کرد [گل]
[گل]ثواب روزه و حج قبول آن کسی برد [گل]
[گل]که خاک میکده عشق را زیارت کرد . ..[گل]
[گل]عید سعید فطر، عید آسودگی ازآتش [گل]
[گل] غفلت و رهیدگی اززنجیر نفس [گل]
بر میهمانان حضرت حق مبارک باد . . .
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
بر شما و خانواده ی محترمتون نیز مبارک
جرم من چیست که شیدای نگاهت شده ام
آن قدر واله که انگشت نمایت شده ام
جرم من چیست که درکلبه تنهایی خویش
زاهد گوشه محراب لبانت شده ام
آخر ای اختر تابنده به دامان سپهر
جرم من چیست که رسوای زمانت شده ام
آمدی ساده نشستی به گلیم دل من
جرم من چیست که معشوق نوازت شده ام
ای که از شورجوانی خودت سرمستی
ساغری نوش که ساقی شرابت شده ام
آمدی ساده نشستی و چو طوفان رفتی
هیچ انگار ندیدی که خرابت شده ام
رفتی و بی خبر از خویش نمودی ما را
لحظه ای چند نظرکن نگرانت شده ام
ای که از حال دل من خبری نیست تو را
با خبر باش که من چشم به راهت شده ام
عید سعید فطر مبارک
سلام
بر شما و خانواده ی محترمتون نیز مبارک
فردا یک راز است
نگرانش نباش،
دیروز یک خاطره بود حسرتش را نخور
اما امروز یک هدیه است
قدرش را بدان.
نمیتوان برگشت و اغاز خوبی داشت
ولی میتوان اغاز کرد و پایان خوبی داشت
با آرزوی بهترین ها عیدت مبارک
سلام عزیز دلبندم
عید شما هم مبارک
داستان سلیمان ومور
روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود ، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد .سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود ، مورچه به داخل دهان او وارد شد ، و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد ، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود ، آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت .
سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.
مورچه گفت : " ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند . خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند ار آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم . خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد .
این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم وبه دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شناوری کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند ومن از دهان او خارج میشوم ."
سلیمان به مورچه گفت : (( وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای ؟ ))
مورچه گفت آری او می گوید :
ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن
سلام جناب باقریان گرامی
عیدتون مبارک
داستان مور و سلیمان رو خیلی دوست دارم داستان بسیار جالب و شنیدنی است ازتون ممنونم
عدالت و لطف خدا
زنى به حضور حضرت داوود (ع) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟
داوود (ع) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند.
سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟
زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم .
هنوز سخن زن تمام نشده بود که …
در خانه داوود (ع) را زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد ، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (ع) آمدند و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود (ع) از آن ها پرسید : علت این که شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟ عرض کردند: ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى ، به او صدقه بدهى.
حضرت داوود (ع) به زن متوجه شد و به او فرمود : پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟ سپس هزار دینار را به آن زن داد و فرمود : این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر از دیگران است
سلام اعظم جونم
عیدت مبارک قشنگم
عزیز دلم داستان شما هم فوق العاده زیبا بود دست تون درد نکنه مهربونم نرگس عزیزم رو هم از طرف من حسابی ببوس آخه امروز عیده دیگه
سلام ابجی جونم
عیدت مبارک
سلام مهربونم
عید شما هم مبارک
دِلْتَنْگْ کِهْ میشَویْ . . . دیگَرْ اِنتِظآرْ مَعنآ نَدآرَد !
یِک نِگآه کَمیْ نآمِهرَبآن!!!
یِکْ وآژهِ کَمیْ دورْ اَز اِنتْظآرْ . . . یِکْ لَحظِهْ فآصِلِهْ ، میْ شِکَنَدْ دِلَتْ رآ . . .
! میْ شِکَنَدْ بُغْضَتْ رآ . .
.
دِل تَنگَم خُدایا........ می شِنَوی.......؟؟
سلام مهربونم
ممنون قشنگم عیدت هم مبارک
سلام افسانه بانوی عزیزم
لا ب لای گل سرخ
درمیان کوچه ی سبز خیال
شادیت حس قشنگیست ک من میطلبم
عیدت مبارک خانمی
ای جانم لیلی خانم خودم
عید شما هم مبارک نازنینم
TALE
پس عیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدی ما
کـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو ؟!
می چسیه که قبل ظهر بدی
سلام همزبان خوبم
ببخشید من ظهر کامنت تونو دیدم وگرنه حتما قبل از ظهر اطاعت امر می کردم
چشم
سلام دوست عزیم خوبی چه خبرا مطلب جدید گذاشتم سر بزنید
اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود .
اگر واقعا عاشقش باشی ، در کنار او که هستید ، احساس امنیت می کنید .
اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی با شنیدن صدایش ، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید .
اگر واقعا عاشقش باشی ، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید .
سلام
چشم خدمت می رسم
عیدتون هم مبارک
خیالت راحــتـــــــــــــ…
دل شکسته ها نفرین هم بکننـــــــــــــــــد ،
گیرا نیـــــــــــــ ست…!
نفــــــــــــــــرین ،
ته دل می خواهــــــــــد
دل شکسته هم که دیــــــــگر
ســـــــــر و ته نــــــــدارد…
سلام
سپاسگزارم محبت کردید
سلام بانو جان
عزیزمی
بنویسید به دیوار سکوت، عشق سرمایه هر انسانست،
بنشانید به لب حرف قشنگ، حرف بد وسوسه شیطانست،
و بدانید که فردا دیرست، و اگر غصه بیاید امروز تا همیشه دلتان درگیرست.
پس بسازید رهی را که کنون تا ابد سوی صداقت برود
و بکارید به هر خانه گلی که فقط بوی محبت بدهد!!
سلام
مهرتان را سپاس
سلام اشتباه نگفتی اسمم رو مهسا کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
واقعا گفتم مهسا؟؟
راست میگید . خب مهسا اسم قشنگیه دیگه
واقعا شرمنده ام
وبلاگ قشنگی داری تبریک میگم
سلام
نگاهتون زیباست
مطالب وبتون عالی بود
سلام
هر چه هست از نگاه زیبای شماست
خاطرات را باید سطل سطل از زندگی بیرون کشید
خاطرات نه سر دارند نه ته!!!
بی هوا میایند تا خفه ات کنند
آنجا که از ته دا لیخندی سردت میکنند
رگ خوابت را بلدند!
زمینت میزنند
خاطرات,تمامت میکنند...
سلام عزیز دل من
الهی فدات
لینک شدید دوست عزیز
سلام
محبت کردید
خواستم آرزوهایم را به رخ روزهایم بکشم دیدم تو با روزها دست به یکی کرده ای ؛ آنها خودت را دارند و من فقط حسرتت را ؛ زبانم بند آمد !
سلام
حضور سبزتان را سپاس
هرگز شادی آدمها را از میزان خنده هایشان نسنجید
هرگز تنهایی آدمها را از تعداد دوستانشان قضاوت نکنید
هرگز تحمل آدمها را از میزان ایستادگی شان تخمین نزنید
هرگز...
سلام
سپاسگزار مهرتون هستم
من یک نامه عاشقانه ام ، بازم کن
محتاج کمی نوازشم ، یارم باش
هر قدر که سکه ای سیاهم ای دوست
در قلک سیـنـ ه ات پس اندازم کن . . .
باز هم سپاس
خیلی زیبا بود گلم مرسی که سرزدی
سلام رها جان
قربونت عزیز دل
میشه لینکت کنم گلم؟
چرا که نه
افسانه عزیز ونازنینم
شعر تو گذاشام توی وبم
کاش میشد در تو پیدا میشدم...
باز هم مثل همیشه محبت کردید بزرگوار
گر دلم زین گونه آه دم به دم خواهد کشید
آتش پنهان من آخر علم خواهد کشید
زیر کوه غم تن فرسوده کاهی بیش نیست
برگ کاهی چند یا رب! کوه غم خواهد کشید
تنگ شد بر عاشق بیخانمان شهر وجود
بعد از این خود را به صحرای عدم خواهد کشید
نم کشد از خاک چشمم خاک هر سرمنزلی
اشک اگر اینست بام چرخ نم خواهد کشید
حرف بیداری که بیرون آید از کلک قضا
دور چرخ آن را به نام من رقم خواهد کشید
چون هلالی خاک گشتم بر امید مقدمش
وه! چه دانستم که از خاکم قدم خواهد کشید؟
باز هم سپاس
درود بابک جان مثل کبریت کشیدن در باد
زندگی دشوار است
من خلاف جهت آب شنا کردن را
مثل یک معجزه باور دارم
آخرین دانه کبریتم را
می کشم در این باد
هر چه بادا باد
سلام الهه ی عزیزم
ممنون قشنگم
یه چی میگم
نه شعاره
نه قمپز در کردن!!!
فقط گوش کن
اگه عاشقی...
اگه به رسیدنه به عشقت شک داری...
اگه واقعا دوستش داری...
عاشق بمون!!!
عاشقی کن!!!
تلاش کن!!!
جا نزن!!!
نا امید هم نشو!!
فقط عاشق بمون!!!
چون...
غیر ممکن ها...
همیشه چیزایی هستن...
که براشون تلاشی نمیشه...!!!
سلام نازنینم
عزیز دلی
در مرد ها : حسی هست که اسمشو میذارن "
غیرت "
و به همون حس در خانمها میگن "حسادت "
اما من به هردوشون میگم "عشق" ♥♥
تا عاشق نباشی :نه غیرتی میشی نه
حسود!! [گل]
سلام
مهرتان را سپاس
وبت زیبایه ممنون بهم سر زدی
شما لطف دارید
خواهش می کنم
تمـ ـ ـام خنده هـ ـ ـایم را نـ ــ ـذر کــرده ام
تـــا تو همــ ـان باشی که صبح یــ ـکی از روزهــ ـا ی خـ ــدا
عطـ ـــ ــر دستهــ ـــ ـایت
دلتنــ ـــ گی ام را به بـ ـــ ــاد می سپـ ــارد . . .
سلام نازی نازم
عزیز دلمی
قــدر لحـــظه ها را بدان …
زمانــــی می رسد که تــو
دیگــــــر قادر نیستــــی
بگـویــــــی :
جبــــران مـــی کــنم …....
آپم
سلام ستاره جان
خدمت می رسم
گفتند عینک سیاهت را بردار... دنیا پر از زیبایست!!! عینکم را برداشتم... وحشت کردم از هیاهوی رنگها... آدمها هزار رنگ میشوند... عینکم را بدهید... میخواهم به دنیای یک رنگم پناه ببرم
آپم
عزیز دلمی
سلام فسانه ام
ممنون از مطالب و حضور گرمت
پرسیدم ... چطور ، بهتر زندگی کنم ؟
با کمی مکث جواب داد :
گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر
با اعتماد ، زمان حالت را بگذران
و بدون ترس برای آینده آماده شو .
ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .
شک هایت را باور نکن
وهیچگاه به باورهایت شک نکن .
زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی .
پرسیدم ، آخر .... ،
و او بدون اینکه متوجه سؤالم شود
ادامه داد : مهم این نیست که قشنگ باشی ... ، قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .
کوچک باش و عاشق ... که عشق ، خود میداند آئین بزرگ کردنت را .. بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن ..
داشتم به سخنانش فکر میکردم که نفسی تازه کرد وادامه داد ... :
هر روز صبح در آفریقا ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی کردن و امرار معاش در صحرا میچراید ، آهو میداند که باید از شیر سریعتر بدود ، در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ، شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، که میداند باید از آهو سریعتر بدود ، تا گرسنه نماند . مهم این نیست که تو شیر باشی یا آهو ... ، مهم اینست که با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن کنی .. به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ... ، که چین از چروک پیشانیش باز کرد
و با نگاهی به من اضافه کرد : زلال باش ... ، زلال باش .... ، فرقی نمیکند که گودال کوچک آبی باشی ، یا دریای بیکران ، زلال که باشی ، آسمان در توست .
لمس زندگی=====
============
دستم را به سویت دراز کردم
برای لمس مهربانی که در چشمانت است
دستم را به سویت دراز کردم
برای فراز از شبی که دستانت در آن نیست
بیا مرا بغل کن با دستانت
بیا فرار کنیم از دیوارهای یأس
پرواز کنیم به دور روشنایی خورشید ؛
بیا پرواز کنیم و پرواز ؛
به مکانی که نامش سرزمین عشق است؛
زندگی کنیم آن خنده ای را که دوری ربود ؛
احساس کنیم گرمی را ؛
بعد روزهایی که در زمستان دوری سپری شد ؛
و روز به روز
و زندگی به رنگ مرگ ، رنگ می خورد
اشک در چشمها منجمد شد
وجود در اعماق خیال فرو رفت
سنگسارم کرد آرزو در گذرگاه های زمان
پس آن وقت کی است ؛
در حال التهام من شده است خاک
کی است لمس زندگی
میخوام کمی بخوابم
آرامش ؛
شاید این محال باشد
....
سلام
سپاس از پیاده روی همیشگی چشماتون؛ لطف دارین
ما هم تا جای امکان سعی می کنیم سر بزنیم
دعوت می کنم از نگاه زیباتون به دفاتر خاک خورده اشعار من در http://www.shereno.com/35500/31193/260392.html
خوب و خوش و شاد و خرم و سرافراز باشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــید
در کــــوی تو معـــروفم و از روی تو ...
محــــروم !
گـــرگ ِ دهن آلوده ی یوسف نـــدریده !!
" سعدی"
سلام
از حضور سبزتون ممنونم
سلام
چطوری؟؟؟؟
بدو بیا که تولد داریم
دست پ بیایی ها[نیشخند]
سلام عزیزم
تولدت مبارک عزیزم
ﮔﺎﻫﻰ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﻛﺮﺩ
ﺗﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺗﻔﺎﻭﺕ
ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺩﺭﻙ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ ﻣﺸﺨﺺ
ﺷﻮﺩ !
ﮔﺎﻫﻰ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ
ﺑﺨﺸﻴﺪﻯ
ﻭ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪ، ﻧﺒﺨﺸﯽ، ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﻯ
ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﻤﺎﻧﺪ!!!
ﮔﺎﻫﻰ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺻﺒﺮ ﻛﺮﺩ
ﺑﺎﻳﺪ ﺭﻫﺎ ﻛﺮﺩﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ
ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻯ ﺍﻣﺎ ﺭﻓﺘﻦ
ﺭﺍ ﺑﻠﺪﯼ!
ﮔﺎﻫﻰ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ
ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ ﺩﻫﻰ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻨﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﺗﺎ ﺁﻧﺮﺍ
ﻛﻢ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨﺪ.
ﮔﺎﻫﻰ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻗﺪﺭ
ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﺪ!
ﻭ ﮔﺎﻫﻰ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ
ﻣﺘﺬﻛﺮ ﺷﺪ ...
ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﺮ ﻗﺪﺭ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺷﻨﺪ
ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺻﺒﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ ...
ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﻳﻚ ﺟﺎ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻣﻲ ﺭﻭﻧﺪ
سلام
محبت کردید
سلام بزرگوار صمیمی
تنها گنـاه زنـدگی ام عشق بود وبس
روکن به من. قشنگ ترین اشتباه من
..........
آتش بگیر تا که بـدانی چه می کشم
اجساس سوختن به تماشا نمی شود
شاید پاک ترین هوای دنیا لحظه ای ست که دلمان هوای هم می کند..
گاهی بغض هایت را برای خودات نگهداری. سبک نشوی گویا سنگین تری..
از خدا نخواه تا دنیا را به تو بدهد..از خدا بخواه تا کسی را به تو بدهد که تورا به دنیا ندهد...دوست داشتن ساده است و باور کردنش سخت.اما توساده باور کن که سخت دوستت دارم
.............
نه از دریا نه قایق می نویسم.....نه ازداغ شقـایق می نویسم
به یادلحظــه های با تــو بودن.....به یــاد آن دقــایـق می نویسم
سلام استاد گرامی
سپاسگزار م محبت کردید بزرگوار
اپم
حتما
$$$$$$_______________________________$$$$$
__$$$$$$$$*_____________________,,$$$$$$$$*
___$$$$$$$$$$,,_______________,,$$$$$$$$$$*
____$$$$$$$$$$$$___ ._____.___$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$,_'.____.'_,,$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$,, '.__,'_$$$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$$$.@:.$$$$$$$$$$$$$$$$
______***$$$$$$$$$$$@@$$$$$$$$$$$****
__________,,,__*$$$$$$@.$$$$$$,,,,,,
_____,,$$$$$$$$$$$$$* @ *$$$$$$$$$$$$,,,
____*$$$$$$$$$$$$$*_@@_*$$$$$$$$$$$$$
___,,*$$$$$$$$$$$$$__.@.__*$$$$$$$$$$$$$,,
_,,*___*$$$$$$$$$$$___*___*$$$$$$$$$$*__ *',,
*____,,*$$$$$$$$$$_________$$$$$$$$$$*,,____*
______,;$*$,$$**'____________**'$$***,,
____,;'*___'_.*__________________*___ '*,,
,,,,.;*____________---____________ _ ____ '**,,,,
آپمممممممممممممممممممممممم سلام اجی منو یاددرفته چرادیه نمیای
سلام عزیز دلم
ای جانمممممممممممممممممممممم
ناراحت نباشیا الان میام
سلام دوست عزیز
با احترام دعوتید به خوانش و نقد غـــــزل...
سلام دوست گرامی
چشم خدمت می رسم
حالـ ـمـ را پرسیــدنـد:
گـ ـفتمـ رو به راهـ ـمـ
اما هیچـ ـکســ نفهمیــد رو بـه کـدام راهـ ـمـ
اگه بلد بود میگفتم
سلام مهربونم
عزیز دلمی
وقتی نیست نباید اشک بریزی
باید بگذاری بغض ها روی هم جمع شوند و جمع شوند ….تا کوه شوند ، تا سخت شوند ،
همین ها تو را میسازد…سنگت می کند درست مثل خودش !
باید یادت باشد حالا که نیست
اشکهایت را ندهی هرکسی پاک کند …میدانی؟
… آخر هرکسی لیاقت تو و اشکهایت را ندارد.
این اولین بار نیــــــست که گـــــــــریه می کنــم امـــــــا.. ایــــــن اولیـــــن بار اســـت که گــــــــــریه آرامــــم نمی کــــــند می روم بخوابـــــــم کســــــی چـــه می داند شـــــاید فردا دردنیــــــای بهتـــــــــری چشـــــــم گشـــــــــودم...
عشق شوری در نهاد ما نهاد
جان ما در بوتهٔ سودا نهاد
گفت و گویی در زبان ما فکند
جست و جویی در درون ما نهاد
از خُمستان جرعه ای بر خاک ریخت
جنبشی در آدم و حوّا نهاد
دم به دم در هر لباسی رخ نمود
لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد
یک کرشمه کرد با خود آن چنانک
فتنه ای در پیر و در برنا نهاد
شور و غوغایی برآمد از جهان
حُسن او چون دست در یغما نهاد
چون در آن غوغا عِراقی را بدید
نام او سر دفتر غوغا نهاد
فخرالدین عراقی
سپاسگزار نگاه خوبتون هستم