کوچــه باغ عشــــق هــــــــم آتـــــش گرفــــت شـــد چــــو خاکســـتر دلــم آهـــش گرفــــت
او کـــه لبخـــندش زمـــانـــی نـــــور بـــــــود رفـــت گویــی چشـــــــم مــن هم شــور بــود
خواب دیـــدم که ســنگدل پیشــم نشســــــــت کانـــــــی احســـــاس پــــاکــــم را شکـــست
آشیـــان عشــــــــــق مـــن یا پــــــوچ بـــــــود یــا از اول او بــــــــه فــــــکر کــــــوچ بــــود
رفـــت از دســــــتم کبـــــــــوتر دور شـــــــــد رفـــت او هــــــم بــا کبــــــوتر جـــور شــــــد
بـــاز،بــــازم در سکـــوت خویـــش مــــــانـــد آسمــــــان اشـــکاش را افســـــــــانه خــــوانـــد
زندگـــی احســـــــاس را هـــم سـنگ ساخـــت عشـــق در آغـــوش نفـــرت رنــــــگ باخـــت
ناهید اسدی
پ.ن ۱:نمیدانم دوستش دارم یا نه؟با هم قدم می زنیم با هم می خوابیـم دلم که می گیرد، آغوشش را بـــاز میکنـــــدو بر گونه هایم بوسه می زند اما نمیدانم دوستش دارم یا نه؟! " تنهاییـــــم" را می گویم...
به سلامتی اونایی که نامردیای زمونه نامردشون نکرد …
عزیز دلمممممممممممممم
به سلامتیِ بهار که معرفت داره و سالی یه بار میاد سراغمون !
خیلی وقت است فراموش کرده ام●•
کدامیک را سخت تر می کشم ؟
رنــــج !
انتظار !
یا نفس را
ممنون از حضورت عزیزم
سلام
سپاس از مهرتون
آن قدر مرا سرد کرد … از خودش ..
از عشقش ..
که حالا به جای دل بستن یخ بستم …
حالا به سمت احساسم نیا که لیز میخوری !!
سلام
حضور گرمتان را سپاس
در کــــوی تو معـــروفم و از روی تو ...
محــــروم !
گـــرگ ِ دهن آلوده ی یوسف نـــدریده !!
" سعدی"
باید از بهترین دوست ترسید

جز او هیچ کس روح تو را آنقدر عریان ندیده است
...که جای دقیق زخم ها را بداند
سلام
بسیار زیبا و با معنی بود
ازتون ممنونم
و دریا ...
پر از موج تردید
می آید می رود
می آید می رود
نکند ساحلش
رفته باشد !
و روزی ...
که باران تو
کوچ کرد
دلم رفت و دیگر
نیامد !
سلام
ممنون از لطفتون
آدمی که میخواهد برود ،
میرود ...
داد نمیزند که من دارم میروم ...
آدمی که رفتنش را داد میزند ؛
نمیخواهد برود ...
داد میزند که نگذارند برود ...
سلام نازی مهربونم
الهی فدات
امروز همه را دوست بدار...
ببخش ,
ایمان داشته باش ,
خدا را صدا بزن.
امروز روز موفقــــــــیت توست به شرط خنـــــــــدیدنت .....
*بخند تو در آغوش خدایی*
سلام
مهرتان را سپاس
بار الها بال پروازم ببخش
روح آزاد سبکتازم ببخش
عاشق بزم تو ام ،راهم بده
عقل روشن ،جان آگاهم بده
سلام شبنم مهربونم
عیز دل مرسی
افسانه جان از خوندن پست جدیدتون بی نهایت لذت بردم.متشکرم دوست خوبم...
سلام عزیز دلم
قربونت نازنین
سلام دوست من.
زیبا.مثل همیشه.مرسی.
اگه دوست داشتی در مورد مطلب "لایق عشق!..." نظر بده.مرسی.
سلام
از حسن نظرتون سپاسگزارم
چشم خدمت می رسم
خدایا...
آغوشت را امشب به من قرض می دهی؟
برای گفتن از چیزی که دیگر ندارم!
اما برای شنفتنِ حرفهایِ تو گوش بسیار ...
می شود من بغض کنم؛
تو بگویی: مگر خدایت نباشد که تو اینگونه بغض کنی ...
می شود من بگویم خدایا؟
تو بگویی: جانِ دلم...
می شود بیایی؟؟؟؟
تــــمــــنــــا می کنم...[بوسه][بوسه][بوسه][گل][گل]
سلام
ممنونم
میدونی مشکل چیه مشکل اینه که ما از هر کرمی انتظار پروانه شدن داریم
سلام
ازتون ممنونم
من سکوت خویش را گم کرده ام !
لاجرم در این هیاهو گم شدم
من ، که خود افسانه می پرداختم ،
عاقبت افسانه مردم شدم !
ای سکوت ، ای مادر فریادها ،
ساز جانم از تو پر آوازه بود ،
تا در آغوش تو ، راهی داشتم ،
چون شراب کهنه ، شعرم تازه بود .
در پناهت برگ و بار من شکفت
تو مرا بردی به شهر یادها
من ندیدم خوشتر از جادوی تو
ای سکوت ، ای مادر فریادها !
گم شدم در این هیاهو ، گم شدم
تو کجایی تا بگیری داد من ؟
گر سکوت خویش را می داشتم
زندگی پر بود از فریاد من
بگذار اگر اینبار سر از خاک برآرم
بر شانهی تنهایی خود سر بگذارم
از حاصل عمر بههدر رفتهام ای دوستی
ناراضیام، امّا گلهای از تو ندارم
در سینهام آویخته دستی قفسی را
تا حبس نفسهای خودم را بشمارم
از غربتام اینقدر بگویم که پساز تو
حتّا ننشستهست غباری به مزارم
ای کشتی جان! حوصله کن میرسد آنروز
روزی که تورا نیز به دریا بسپارم
سلام

سپاسگزار مهرتون هستم
دوستی حس لطیفی است
نگهش خواهم داشت
چه تو نزدیک باشی چه دور...
[گل]
مرسی عزیزم ...
سلام آموزگار خوبم
خواهش می کنم
تا لحظه ی شکست به خدا ایمان داشته باش
خواهی دید که آن لحظه هرگز نخواهد رسید...
ممنون از لطفتون
به چشمهایم هشدار داده ام ...
که اگر این بار که تو را می بینند
باز هم خیس شوند
دیگر رویم را از تو برنخواهم گرداند
که آبرویشان را بخرم...
خدا هرگز از تو نمی پرسد،
از کدام طبقه هستی.
آنکه به خدا عشق میورزد
و به آفریده های او یاری می رساند،
از طبقه ی قدسیان عابد اوست.
باز از کنار پنجره رد می شوم ولی
این کوچه ها یاد تو را در من شکسته اند
با عطر تو کاری ندارد این غبار سرد
این بادها سر به راه تو نشسته اند
باز از تو و نگاه تو خالیست آیینه
خانه بدون صدای تو محو می شود
از آسمان هزار آیه نزول می کند
این آسمان نوای هو الرفت می شود
با خاطرات کپک زده مسموم می شوم
با شستشوی معده درمان نمی شود
علاج این قامت خمیده ام کسی است
تا او نیاید لب من خندان نمی شود.
تمام مردم اگر چشمشان به ظاهر توست
نگاه من به دل پاک و جان طاهر توست
فقط نه من به هوای تو اشک می ریزم
که هر چه رود در این سرزمین مسافر توست
همان بس است که با سجده دانه برچیند
کسی که چشم تو را دیده است و کافر توست
به وصف هیچ کسی جز تو دم نخواهم زد
خوشا کسی که اگر شاعر است ، شاعر توست
مهرتان را سپاس
. . . تو را
اینجا با
1012 اشاره به مهربونی و مهرورزی و . . .
نتوان
تمام کرد
تو برایمون تمام شدنی نیستی
گویی سرنوشت بر ما نوشته شده است
مـــــــــــــــــــــا
تموم شیم
سلام همزبان خوبم
بسیار زیبا بود 
تجربه به ما می آموزد که عشق آن نیست که به هم خیره شویم؛ عشق آن است که هردو به یکسو بنگریم
سرنوشت بر ما نوشته شده است
مـــــــــــــــــــــا
تموم شیم
سپاسگزار حضور گرمتون هستم
در مسلک ما معنی پرواز چنین است...:
با باله شکسته به هوای تو پریدن...
باز هم سپاس
دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .
راه آسمان باز است ،
پر بکش
او همیشه آغوشش باز است ،
نگفته تو را میخواند. ..
کسی که در برابر خداوند زانو می زند
می تواند در برابر هر کسی ایستادگی کند . . .
TALE
مرسی ...
زندگیمون کردیم ...
این روز
زندگی با ما داره زندگی میکنه
و ما
چون درختی ایستاده ایم تا
تابستان ، پاییز ، زمستان و بهار بر ما تکراری گذر کند و ما ایستاده به تماشای اونا بنشینیم
باز تو رو سپاس
زندگی ، شوق وصال یار است !





.
زندگی ، لحظه دیدار به هنگامه یاس !
.
زندگی ، تکیه زدن بر یار است !
.
زندگی ، چشمه جوشان صفا و پاکی است !
.
زندگی ، موهبت عرضه شده بر من انسان خاکی است !
.
زندگی ، قطعه سرودی زیباست که چکاوک خواند ، که به وجدت آرد به سرشاخه امید و رجا !
.
زندگی ، راز فروزندگی خورشید است !
.
زندگی ، اوج درخشندگی مهتاب است !
باز هم سپاس
گـاهــی هـــم
نه برای اینکه، دنبال ازدیاد نعمتیـم
نـه از تــرس...
نـه از روی عـادت...
نـه بــرای دل خـودمـان...
تنها برای خاطـر خــــدا...
بـگـویــیــم :
الحــمــدلله
مجبت کردید آموزگار وبم
دلـتنگــی،
پیچیــده نیســــت.
یــک دل..
یک آسمان..
یــک بغــض ..
و آرزوهــای تـَـرک خـورده !
به همین ســادگـی ...
دلم بوی بارون میخواد...
یه هوای ابری با یه قدم زدن طولانی...
سلام سحر عزیزم
عزیز دلی
!پروردگارا!! داده ات نعمت است و نداده ات حکمت و گرفته ات امتحان! ... و من تورا شاکرم همیشه و همه حال به داده و نداده و امتحانت... آنقدرم ده که محتاج نباشم و امتحانی گیر که شرمنده نگردم!
سلام
ممنونم
.
هــزار بـار آمـدم خطــت بزنم از قلبم
خود خودت را
یــادت را
اسمــت را
امــا
فقط قلبــم پر شد از خط خطی های عاشقانـه !
[گل]
سلام
مهرتان را سپاس
تور را آرزو نخواهم کرد هیچوقت!
تورا لحظه ای می پذیرم که با دل خود بیایی نه با دعای من..........!!!
سلام صدف عزیزم
مرسی قشنگم
باور نکن تنهایی ات را؛ من در تو پنهانم تو در من
از من به من نزدیکتر تو از تو به تو نزدیکتر من
باور نکن تنهایی ات را؛ تا یک دل و یک درد داریم
تا در عبور از کوچه عشق؛ بر دوش هم سر میگذاریم
دل تابِ تنهایی ندارد، باور نکن تنهایی ات را
هر جای این دنیا که باشی، من با تو ام تنهای تنها
من با تو ام هرجا که هستی، حتی اگر با هم نباشیم
حتی اگر یک لحظه یک روز، با هم در این عالم نباشیم
این خانه را بگذار و بگذر، با من بیا تا کعبه دل
باور نکن تنهایی ات را؛ من با تو ام منزل به منزل
سلام جوانه جونم







ممنون عزیز دل افسانه
چشمهایت را ببند ،
در دلت با خدا سخن بگو ،
به همان زبان ساده ی خودت سخن بگو ؛
هرچه میخواهی بگو ، او میشنود ...
شاید بخواهی تورا ببخشد ،
یا آرزویی داری ،
شاید دعایی برای یک عزیز و یا شکرش ،
بگو میشنود . . .
این لحظه ی زیبا را برای خودت تکرار کن ؛
پرواز دلت را حس خواهی کرد ...
سلام
ممنون از لطفتون
سلام بانو
ماشاالله کامنت
ایول طرفدار
دوستم مواظب خودت باشششش
ی بوس خوجگل واسه خانم معلم خودمون:-*
سلام لیلی بانوی عزیزم



قربونت عزیز مهربونم
ماشالله نظرات خدا برکت بده
گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی، دیگر
نفسی برای ماندن در کنار او باقی نخواهد
ماند!
خب کامپیوتر کمتر بازی کن
اپم
خدمت رسیدم
انقدر مرا از رفتنت نترسان
قرار نیست تا ابد با هم بمانیم
روزی همه رفتنی اند
ماندن به پای کسی معرفت میخواهد نه بهانه
بلند میگویم : رفتی به درررررک ؛ لیاقت ماندن نداشتی !
سلام
سپاسگزارم
+ سلـآمـ
+ [ آپـــــــــــــم ]
+ منتظرتـمـ
سلام
خدمت می رسم
خــاطــرات نــه ســر دارنــد و نــه تــه ...
بــی هــوا مــی آیــنــد تــا خــفــه ات کــنــنــد...
مــیــرســنــد گــاهــی وســط یــک فــکــر...!
گــاهــی وســط یــک خــیــابــان...
ســردت مـــیـــکــنــنــد . . . داغــت مـــیـــکــنــنــد...
رگ خــوابــتـــ را بــلــدنــد . . . زمــیــنــت مــیـــزنــنــد...
خــاطــرات تــمــام نـــمــیـــشـــونـــد...
تـــمـــامــت مـــیـــکــنــنــد
سلام فهیمه جونم
عزیز دلمی
اولازهمه برایت آرزومندم که عاشق شوی
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد
و اگر اینگونه نیست، تنهاییات کوتاه باشد
و پس از تنهاییات، نفرت از کسی نیابی
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد
بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی
برایت همچنان آرزو دارم
دوستانی داشته باشی
از جمله دوستان بد و ناپایدار
برخی نادوست و برخی دوستدار
که دستکم یکی در میانشان
بیتردید مورد اعتمادت باشد
و چون زندگی بدین گونه است
برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی
نه کم و نه زیاد، درست به اندازه
تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد
که دستکم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد
تا که زیاده به خودت غره نشوی
و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی
نه خیلی غیرضروری
تا در لحظات سخت
وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است
همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگه دارد
همچنین برایت آرزومندم صبور باشی
نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند
چون این کارِ سادهای است
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبرانناپذیر میکنند
و با کاربردِ درست صبوریات برای دیگران نمونه شوی
و امیدوارم اگر جوان هستی
خیلی به تعجیل، رسیده نشوی
و اگر رسیدهای، به جواننمایی اصرار نورزی
و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی
چرا که هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد
و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند
امیدوارم سگی را نوازش کنی
به پرندهای دانه بدهی
و به آواز یک سَهره گوش کنی
وقتی که آوای سحرگاهیش را سر میدهد
چرا که به این طریق
احساس زیبایی خواهی یافت، به رایگان
امیدوارم که دانهای هم بر خاک بفشانی
هرچند خُرد بوده باشد
و با روئیدنش همراه شوی
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد
بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی
زیرا در عمل به آن نیازمندی
و برای اینکه سالی یک بار، پولت را جلو رویت بگذاری
و بگویی: این مالِ من است
فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ دیگری است!
و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی
و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی
که اگر فردا خسته باشید، یا پسفردا شادمان
باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید
اگر همهی اینها که گفتم فراهم شد
دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم
«ویکتور هوگو»
سلام
مهرتان را سپاس
مرا به تو هیچ تملکی جز این نیست..
که همواره دلم..
برای “مهربانیت” تنگ می شود.
سلام آموزگار مهربانی
ازتون ممنونم
چقدر سخته پس از پشت سر گذاشتن کلی خاطره ی قشنگ...
با بی اعتنایی و بی تفاوتی بهت بگه:
هر جور راحتی کسی مجبورت نکرده بمونی!!!
سلام
مهرتان را سپاس
به درگاه تو دعا می کنم،
که در قلب منی،
در عبور از دنیــــــــــــــای رنــــــــــــــج،
راهــــــــــنمایم باش،
قلبم را به سوی تو می گیرم،
پس مرا به سوی خویشتن بخوان،
و راه لطف و رحمتت را نشانم ده،[گل]
باز هم محبت کردید
دگر درد دلم درمان ندارد…
مسیر عاشقی پایان ندارد..
مرا در چشم خود آواره کردی..
نگاهت دور برگردان ندارد…
آیا شود که من نیز دوست تو باشم و به عشق و محبت تو پاک گردم ؟
شود که شوق دیدارت بال پروازم را بگشاید و به خوب و بد راه دگر نیندیشم ؟[گل]
سپاسگزار مهرتون هستم
مگر می توان شیرینی عشق تو را چشید و از تو روی گردان شد ؟
مگر می توان لذت همجواری با تو را درک کرد و میل جای دیگر داشت ؟[گل]