حـــوا دوباره ســیب بچــین و گــــناه کـن خــود را بــــرای رفتــنمان رو بــــراه کــن
ماطـردگشتیم چه اینــجا چه از بهشـت حـوای مــن بــیا و دوبــاره اشتباه کـــــن
ایـــنجا که ظلـمت است تمام لحــظه ها تــنها ترین ســتاره ی من فــکر ماه کــن
از طـعم سرخ بوسه ی ممـنوعه ات پرم لبـریـزم از گــناه تــــو مـــــرا تبــــاه کـــن
اینـــــجا تـــمام ثانیــه ها لنـگ می زنـند آن سـوی مـرگ خانـه ی دل را به راه کـن
برخـــــیز تا پیــــله تـــن پر زنـــیم و بـــعد با هـــر ســپید خـــود غزلـم را سـیاه کـن
تا کــی گــریز و دلــهره و حسـرت و فـغان حـــوا بیا دوباره ســیب بچــین و گــناه کـن
شاعر: بابــک تمـــیز |
پ.ن ۱:به گوش خـدا برسانید... آدم این حوا ســالهاست که رفــتـه است، این حوای تنــها را
برگردانید پیـــش خودش... بهشــتش را نمی خواهم، به جهــنــمش هم راضی ام.
پ.ن۲:آهــــای فلانی....!! تـــویـــی کــه مـی گـــفــتی : دیـــگه مـثـــل مـن پـیـــدا نـمــی کــنی !! واقــعــا فــکر مــی کــردی بــعــد از تــو، دنــبــال یـکـــی مـثـــل تــو مـی گـــردم؟؟
اره این منم...خودخودم...
فقط برای خودم هستم…!!!!
من..؟! چه دوحرفیه وسوسه انگیزیست…..
این من! نه مهـربانم….نه عـاشق و نه محتاج نگاهی…!
فراری از دختران آهن پرست و پسران مانکن پرست…. …
فقط برای خودم هستم…خوده خودم ! مال خودم !
صبورم و عجول!! سنگین…سرگردان…مغرور…قـانع….
با یک پیچیدگی ساده و مقداری بی حوصلگیه زیاد!!!
و برای تویی که چهره های رنگ شده را می پرستی نه سیرت آدمی ؛
هیچ ندارم راهت را بگیــر و بـــــــرو
حوالی ما توقف ممنــــوع است.
سلام نازنینم
زیــادی دیر کرده ای ...
این بـــار نیامدنتــ را
گــردن چــه چیزی می اندازی ؟؟
ساعتـــ ؟؟
جـــاده ؟؟
یا دستـــان ِ او ؟؟
به سلامتى مگس !!!!!
که یادمون داد ، زیاد که دور کسى بگردى .... . .
آخرش میزنه تو سرت !!!!
سلام آیدا جان
خورشید بتابد یا نتابد
ماه باشد یا نباشد
شب و روز من یکی شده
فرقی ندارد برایم
همه چیز برایم رویا شده
عشق تو برایم آرزو شده
به رویا و آرزو کاری ندارم
حقیقت این است که دوستت دارم
گفت :دوستت دارم , هر چی گشتم مثه تو پیدا نشد...
گفتم :خوب گشتی!؟؟
گفت :آره!
گفتم :اگه دوستم داشتی نمی گشتی!!!
سلام
عجـــــــیب فاصله ها زیاد شده اند...!
هیچ خط کشی قادر به اندازه گیری شان نیســـــــــت
سپاسگزارم
سخت است میدانی….؟
اینهمه دل در دنیا هست,
که هیچ کدام برایم تنگ نمی شود…
سلام عزیز دل
من تردید داشتم که با نبودنت آرام می شوم یا با بودنت خوشبخت؟
و حتی شک داشتم که آرامش را می خواهم یا خوشبختی را!
و هنوز دست و پا میزنند
ذهن خسته ام…
قلب درمانده ام…
چشمان بهت زده ام…
حرف هایم این روزها
سلام دوست من
برایم شادی را بیاور همراه صفای دوست ..//
شبیه تازه بودن ..//
صبح را ببین که چشم دوخته است..//
تا به دیدنش دوباره تازه تر شوی..//
شبی گذشت تو تازه تر شدی ..//
فضای خانه ی دلت پر است از هوای دوست ..//
بیا به سمت سالهای روشنی ..//
خدای شهر با تو هست ..//
کنار این تبسم قشنگ روز ..//
شانس را ببین بسوی تو روانه است ..//
همیشه فرصتی مبارک است ..//
چقدر حال و روز بهتری کنار دست زندگیست ..//
فقط برای بودنت فراهم است نگاه کن ..//
هنوز حس شور و شعر با تو هست ..//
جوانه های این همه هوس در زمین تو رستنی است..//
عبور کن ، بگذر از پستی و بلندی ها ..//
به امید دیداری دوباره [لبخند]
سلام نازنینم
من منتظرت شدم ولی در نزدی
بر زخم دلم گل معطر نزدی
گفتی که اگر شود می آیم اما
مرد این دل و آخرش به او سر نزدی
سرسری رد شو و زندگی کن
دقت
دق ات
میدهد
سلام
سپاسگزار حضور گرمتون هستم
خداوند پدر بزرگوارتون را رحمت کند
بدو بدو
............@@@
............@@@@@@@@@
...............@@@@@@@@@
....................................@@
....................@@
....................@@@
....................@@@
....................@@@
....................@@@
....................@@@
......................@@
..................................................
@@@...............................@@@
@@@................................@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@
...@@@@@@@@@@@@@@
..................@@...@@
..................@@...@@
......................@@
......................@@
............................
...............@@@@
.............@@.......@
................@@@@@@
............................@@
............................@@
............................@@
............................@@
............................@@
............................@@
............................@@
..............................@
ســـلام آجی جونم خوفی؟؟
آپت خوشمل بود
دیگه سر نمیزنی
بدو بیا که تولد
سلام عزیزم
وای تولد
اومدم
سلام افسانهههههههههههههههههههههههههههه
برا وبلاگم یه مشکلی پیش اومده
چن روز دیگه درست میشه
اگه یاهوآی دی داری ادم کن لطفا خوشحال میشم تو لیست دوستام ببینمت
سلام
انشالله هر چه زودتر مشکل وبلاگتون حل میشه
من در یاهو آی دی ندارم
متاسفم
سلام
بسیار زیبا بود
سلام
نگاهتون زیباست
عادت کرده ام از لج رفتنت
عقربه های ساعت را به عقب بکشم
غافل از اینکه عقربه ها
عمری است مرا به دوش می کشند
به ساعت صفر نزدیکم
خیلی نزدیک....
سلام مهربان افسانه
بعضی ضربه ها نمی بــره...
زخــــــم نمــــی کنـــــه....
حتّی خراش هم نمــی ندازه....!
فقــــط "دردت" میــــاد....
اونقدر که نــــــــفست رو "بنـد" میاره...!!!
عزیز دلمی
لحظه ها خمیازه می کشند و انگار
توان حرکت ندارند
شاید لحظه دیدارمان نزدیک تر شود
ولی افسوس
زمان نامرد تر از این حرف هاست
خوبی افسانه جون؟
شاید آرام تــر می شدم
فقــط و فقـــط…
اگر می فهمیدی ،
حرفهایم به همین راحتــــی که می خوانی
نوشته نشده اند !!!
قربونت عزیم تو خوبی؟
من یه خورده درگیرمسائل شغلی هستم
وای چه سرس چه دمی چه وبی دمت گرم
سلام
خواهش می کنم از نگاه زیبابین شماست
آپــــــــــــــــ ـ ـ ــیــــــ ــــ ــ ـ ـمـــ
بـــــــا متن هویت
سلام قشنگم
خدمت رسیدم
ســـلام گلم میسی ک اومدی
آخر ذوق بود
فدات
سلام عزیز دل
قربونت نازنینم
پشت سرم حرف بـود حـدیث شـد..
میترسم ایه شود سوره اش کنند به جعل..
بعد تفکیرم کنند این جماعت نا اهل..
متن قشنگی بود
سلام
جــاے خالے اتـــ رآ
بــآ فـــرض پُر کرده ام…
ـ ـ ـ
حـــرآمــشــ بـــآد آنکه پُر کـَــرد جاے مــرا
سپاسگزار نگاه زیباتون هستم
من دامن بلند تنهایی ام را پوشیده ام
کنار شب نشسته ام
انتظار
مهمان ماست
کاش
تو هم می آمدی!
...
قربونتون برم
ما به این درگیری ها عادت داریم
چیز تازه ای نیست
همین که منت گذاشتی و تشریف آوردین یه دنیا
خوشحال شدم..
شبت مهتابی نازنین م !
سلام عزیز دل
چــه زیبــاست وقتـی میفهمـی کسـی زیــر ایـن گنــبد کبــود
انتظــارت را میـکشـــــد چــه شیرین اســـــت
طعــم پیامکی کــه میگـــوید :
" کجایـی نگران شدم
slllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllm azizam mamnon sar zadi behem ...
به توگفته باشم من دردمیکشم
تواما.....
چشمهایت راببند
سخته برای من وقتی دردهایم رامیبینی
اما.....
بیخیالی
سلام قشنگم
قشنگترین اتفاق ذهنم
حادثه ی شنیدن صدای تو بود ...!
چقدر تنهایم
وقتی
گاهی کم می شوی ...!
سلاممممممممممم
حال شما؟
وب فوق العاده زیبایی اری
خوشحال میشم به وب منم بسری حالا یه نگاهی نظری نیم نگاهی کفشی جورابی چیزی از خودت به یادگار بذاری
منتظرتم
فعلا
سلام مبینای نازم
قربون نگاه مهربونت
حتما
بــی شــــک . . .
جهــــان را بـــه عشــــق کســی آفـــریـــده اند
چـــون مـــن کـــه آفـــریـــده ام از عشـــــق
جهـــانی بـــرای تـــــو...
سلام
فلســـفه ی تنهایـــی را ...! هر چـِقدر هَـــم خوبـــ ببافَــند ،
بی قَـــــواره ،
بر تــن ـآدم زآر می زَنـــــَد...!
سپاس از مهرتون
سلام وب بسیار زیبایی داری.
اگه بم سر بزنی خوشحال میشم...
............................................
شِیـطاטּ نیـستَم
فِرشـته هـَم نیـستم
خُدا هَم نیستم
فـَقط دُختَـرم!
ازنـوعِ سـاده اش...
حـَـوا گونہ فـِکـر میـکُنم
نہ سیبـ خوردهام نہ گندم
ولے در سحرگاهـ یکـ روز ...
مرا از بهشتـ بہ دنیاے زمینے آوردند
سلام
نگاه زیبایتان را سپاس
هیچ کس تنهائیم را حس نکرد ، برکه طوفانیم را حس نکرد ،
او که سامان غزل هایم از اوست ، بی سر و سامانیم را حس نکرد . .
دگر حس شقایق را نداری هوای قلب عاشق را نداری
از آن
چشمان خون سرد تو پیداست ، که قلب تنگ سابق را
نداری
سلام عزیز دلم
چه کنم ؟ تا تو باورم کنی ...
" از یاد بُردنت " حتی برای ثانیه ای
کار من نیست !!!
سلام
قربونت.ممنون از تبریکت
سلام
انشالله مبارک باشه
تو آن بُتی که پرستیدنت خطایی نیست
و گر خطاست مرا از خطا ابایی نیست
بیا که در شب گرداب زلف موّاجت
به غیر گوشه ی چشم تو ناخدایی نیست
درون خاک، دلم می تپد هنوز اینجا
به جز صدای قدم های تو صدایی نیست
نه حرف عقل بزن با کسی نه لاف جنون
که هر کجا خبری هست ادعایی نیست
دلیل عشق فراموش کردن دنیاست
و گرنه بین من و دوست ماجرایی نیست
سفر به مقصد سر در گمی رسید چه خوب
که در ادامه ی این راه ردّ پایی نیست
فاضل نظری
سلام بزرگوار
بسته ام . . .
مثل چشمان سیاهت . . .
چترم را . . .
دیگر باران است . . .
که آبرویم را می خرد !!!
سپاسگزار مهرتون هستم
خدایا...
من درد میکشم،
تو اما چشم هایت را ببند!
سخت است بدانم می بینی و بی خیالی
سلام
میان ماندن و نماندن
فاصله تنها یک حرف ساده بود
از قول من
به باران بی امان بگو :
دل اگر دل باشد ،
آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد...
سپاس از حضور گرمتون
با صمیمانه ترین دعوتها
دعوتین به عروسی
سلام
خدمت می رسم
آموخته ام که خوشبختی جستن آن است نه پیدا کردن آن .
و آموخته ام که قطره دریاست ، اگر با دریاست .
و آموخته ام که عشق ، مهربانی ، گذشت ،
صداقت و بلند نظری خصلت انسانهای انسان است.
سلام سحر عزیز
چیزیم نیست خرد و خمیرم فقط همین
کم مانده است بی تو بمیرم فقط همین
از هرچه هست و نیست گذشتم ولی هنوز
در عمق چشمهای تو گیرم فقط همین
وقتی که تمام شیرها پاکتی اند ...
وقتی همه ی پلنگ ها صورتی اند ...
وقتی که دوپینگ پهلوان می سازد ..
ایراد مگیر که عشق ها ساعتی اند...
سلام
گــــاهی فکــــر میــــکنم …
بعضــــی هاااا همان بعضــــی هاااا بمانند بهتــــر است !
مهرتان را سپاس
سلام وبلاگ جالبی دارین من شمارو لینک کردم اگه دوس داشتین منو با نام شبهای تنهایی با تو لینک کنید مرسی و اطلاع دهید لطفا
[گل]
سلام به روی ماهت
قربونت عزیز محبت کردید
من بودم ، تو و یک عالمه حرف
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد !
کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی ، یک آه چقدر وزن دارد
سلام زهره جونم
می گویند دلتنگ نباش
خدای من!!!
انگار به آب می گویند خیس نباش!!!
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم:
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست؟
آن یک جواب داد: چه دانیم ما که چیست؟
پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت:
این اشک دیده من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست
سلام عزیزم
من یاد گرفتهام “دوست داشتن دلیل نمیخواهد…”
دل میخواهد…!
ولی نمیدانم چرا
خیلیها…
و حتی خیلیهای دیگر…!
میگویند:
این روزها…
دوست داشتن
دلیل میخواهد…!!
و پشت یک سلام و لبخندی ساده…
دنبال یک سلام و لبخندی پیچیده،
دنبال گودالی از تعفن میگردند!
اما
من سلام میگویم
و لبخند میزنم
و قسم میخورم
و میدانم
“عشق” همین است… به همین سادگی…
توی این برف و سرما میتونم خودمو گرم کنم
امــا . . .
جواب دلمو چی بدم ؟؟؟
سلام هنگامه جونم
قبرستان با سکوتش میگه:سخت نگیر!زندگی ارزش یه ثانیه اندوه رو نداره...
سلام
ممنون بابت حضورت...
سلام مهربان
خواهش می کنم نازنینم
شکستن غرورم
به پای تو
بی فایده بود
تو در اوج پرواز
میکردی و من
خاک نشین بودم
..................
سلام خواهر خوبم
سلام برادر خوبم
بگذار
کودک دهاتی خیالم
کودک پاپتی ساده و بی آلایش بماند
نه عرش خواهم
نه قعر
بگذار
همان افتاده برخاک باشم
(م-الف)
سپاسگزار مهرتان هستم
دیگرحالم را نپرس!
گذشت زمانی که بودنم با بودنت هم معنی بود.
دیگر "ما" نیستیم...
"من و تو"
واژه آشنای این غربت غریبانه میان من و توست...
سلام باران مهربان
نگاه ها که هرزه باشد
حجاب هم که داشته باشی آن جور که می خواهند
تو را تصور می کنند
پس فکری به حال مغز های فاحشه کنید نه حجاب من
سلام
واقعا قشنگ است ...
سلام
نگاهتون زیباست
سپاسگزار حضور گرمتون هستتم
....ღ♥ღ
..ღ♥ღ
..ღღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ
...ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ
.......................ღ♥ღ
...........ღ♥ღ...ღ♥ღ
...........ღ♥ღ
...........ღ♥ღ.........ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ..ღ♥ღ.......ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ......ღ♥ღ.....ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ♥ღ♥ღღ♥ღღ♥ღ♥ღ♥ ......ღ♥ღ
...........ღ♥ღღ♥ღ♥ღ♥ღღ♥ღღ♥........ღ♥ღ
....................................................ღ♥ღ
..........................@@..@@.............ღ♥ღ
..........................@@..@@.............ღ♥ღ
..............................@@................ღ♥ღ
..............................@@...............ღ♥ღ
...............................@...............ღ♥
سلام
خدمت رسیدم
عجـــــــیب فاصله ها زیاد شده اند...!
هیچ خط کشی قادر به اندازه گیری شان نیســـــــــت
سلام
تنهایے
قشنگتریـטּ ـ و بی منت تریــטּ حس دنیاست
چوטּ براے داشتنش
نیاز به هیچڪس ندارے
سپاس از حضور سیزتون
قشنگ بود
سلام
ممنونم
سلام عزیزم
خوش اومدی وبت زیباست
بازم بیا خوشحال میشم
سلام به روی ماهت
قربونت
حتما
سلام عزیزم
به امید فردا روزمان را شب میکنیم.....
و هیچ وقت یادمان نمی ماند که فردا همین امروز است....
دنبال چیزی میگردیم که نمیدانیم چیست!!.....
یا میدانیم و می ترسیم بگوییم....
باز هم به دینم بیا
سلام به روی ماهتون
در زندگی ..... جایی هست که از آن بازگشتی در کار نیست .....
و در مواردی نقطه ای است که نمی شود از آن پیشتر رفت....
وقتی به این نقطه برسیم..... تنها کاری که می توانیم بکنیم این است!
که....این نکته را در آرامش بپذیریم..... دلیل بقای ما همین است!!
حتما
زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه هایش را سیر کند
پس گوشت بدن خود را کند و داد به جوجه هایش تا بخورند.
زمستان تمام شد و کلاغ مرد.....
اما جوجه هایش نجات پیدا کردند و گفتند
اخی خوب شد مرد راحت شدیم از این غذای تکراری...
این است واقعیت روزگار تلخ ما....
سلام
رابطه ها در دو حالت قشنگ میشن:
اول : پیدا کردن شباهت ها
دوم : احترام گذاشتن به تفاوت ها
سپاسگزارم
دوست داشتن نم نم باران است، که کم کم می آید و به درازا می بارد؛ چه زیباست اگر همواره این گونه بباریم و ابر همیشه بهار آسمان محبت باشیم
سلام بر بانوی زیبایی ها
سلام به روی ماهت
آرزوهای دور و دراز بدجور دستم به به دنیا بند کرده طوری که دل کندن نتوان!!!
بهـتر از جمله ی "دوست دارم" ؛ جمله ی " بهت اعتماد دارمه "
هر کسی میتونه هر کی رو دوست داشته باشه ،
ولی ...
به هر کسی نمیشه اعتماد کرد ... !
دعوتی
سلام عزیز دلم
اسمت رو روی غنچه نوشتم
باز شد
روی درخت نوشتم میوه داد
توی صحرا نوشتم
لاله زارشد
توی دستام نوشتم
قنوت دعاهام شد
میام فدات شم
چه شبی است!
چه لحظه های سبک و مهربان و لطیفی،
گویی در زیر باران نرم فرشتگان نشسته ام.
میبارد و میبارد و هر لحظه بیشتر نیرو میگیرد.
هر قطرهاش فرشته ای است که از آسمان بر سرم فرود میآید.
چه میدانم؟
خداست که دارد یک ریز، غزل می سراید؛
غزلهای عاشقانه ی مهربان و پر از نوازش.
هر قطره ی این باران،
کلمه ای از آن سرودهاست.
سلام قشنگم
هر روز بزرگتر میشویم
و دنیا کوچکتر ...
و تاریخ همیشه پنج نقطه دارد
و پنج انگشت ،
و چقد کوچک است این دنیا
جایی که حتی برای من و تو ندارد
تا با هم زیر یک سقف
نان و عشق بخوریم
سلام افسانه جونم
شعر بالاییت خیلی زیبا بود و اون نوشته ی آخر زیباتر هم بود
ولی جرا نذاشتی نظر بدم؟!
سلام مریم مهربانم
قربون نگاه مهربونت
الهــــــــــــــــــــ
نِـمی دانَـم آخر ایـن دلتَـنگـی ها ..
بـه کُجـا خواهَـد رسیـد !
دُنیـا پُر شُـده اَز قاصـدَک هایـی
که راهِشـان را گم مـی کُنـند ! ..
نَـه می تَـوانی خَـبری دَهـی ..
و نَـه خبَـری بگـیری ! ...
[گل]
سلام
آنقدر پیش این و آن از خوبی هایش گفتم
که وقتی سراغش را میگیرند
شرم دارم بگویم تنهـــــــــــــــایم گذاشت......
مهرتان را سپاس
سلام
قبلا اومده بودی<؟نظرت چیه؟
سلام
بله خدمت رسیده بود
وبلاگ بسیار خوبی دارید
دیگر هیچوقت نمی خندم تنها یک لبخنـــدم را بسته بندی کرده ام
برای روزی که اتفاقی تـــو را می بینم
آنقدر تمـــــــــیز میخندم که از غمم هیچ نشانی نباشد ....
سلام نجمه جانم
یک روز ؛
یک جایی ،
یک غریبه ....
می شود همان اتفاق ناخوانده زندگیت !
که سالها به آرزویش نشسته بودی ....
اما ....
او فاتحه ی کل زندگیت را یک جا میخواند ... !!!
روزی شیخی فاحشه گفتا مستی
هر آن به دام دگری پابستی
گفتا شیخا چنان که گویی هستم
آیا تو چنان که می نمایی هستی!!
سلام قشگم
شعاع مهربانیت را
روز به روز زیادتر کن
آنقدر که روزی بتوانی
همه را در آن جای دهی
آن وقت تا خدا فاصله ای نیست ...
یادت هست
زیر باران باید رفتم ها را
که برایم می خواندی ؟!
اما حالا
حوالی خیابان و باران
جای خالی ات
روی نیمکت را
دست می کشم...
و در این اندیشه ام
آخر چه شد
که از این باران
جا ماندی...!.
سلام یاسمن عزیز
آدم ها لالت می کنند،
بعد هی می پرسند:
چرا حرف نمی زنی؟!!
این خند دار ترین نمایشنامه ی دنیاست