خـــــاطرات کهــــنه و اشـــــعار نـــو

خاطرات کهنه و اشعار نو شمع خاموشی شب های من است تازه ام از این فضای دلپذیر یاد آن درمان غمهای من است. صهبـــــانــا

خـــــاطرات کهــــنه و اشـــــعار نـــو

خاطرات کهنه و اشعار نو شمع خاموشی شب های من است تازه ام از این فضای دلپذیر یاد آن درمان غمهای من است. صهبـــــانــا

من پدیرفتم شکست خویش را پند های عقل دور اندیش را

من پذیرفتم که عشق افسانه است
ایـــن دل درد آشـــنا دیوانــــــه است
مــی روم شـــاید فراموشـــت کـــنـم
در فراموشــی هــم آغوشــت کنـــم
مـی روم از رفتــــن مــن شـــاد باش
از عـــــــذاب دیـــدنــــــــم آزاد بـــاش
آرزو دارم بفهمــــــــــــــــــــــی درد را
تلخـــــــــی برخورد های ســـــــرد را
آرزو  دارم  شبـــــی تنـــها  شـــــوی
لحظه ای هم غصــه با غم ها شوی
آرزو دارم  بفهمــــی  درد چیــــــست
آنکه بشکســته دلـش از درد کیست
آرزو دارم  دمـــی عاشـــق شــــــوی
سینه سوز و هم دم مشکل شـــوی
آرزو دارم بفهمـــی عشــــق چیست
آنکه هر لحظــه به یادت بوده کیست
مــن ســــخن کوتــاه  کنــــــم از آرزو
آرزویـــــت بــــــــوده هـــــــــر دم آرزو
مـــن که در بازی عشـــق باخـــته ام
در کنـــج خرابه خانــــه ای ساخته ام
در کـــنج خـــرابه به تو مـــن فـکر کنم
با هر نفســـــم اســـم تو را ذکـر کنم
با ذکـــر تو در دل آتــــش افروخـــته ام
در بازی  عشـــق عاقبــت سوخته ام

 

پ.ن:من سکوت خویش را گم کرده ام  لاجرم در این هیاهو گم شدم . 

من که خود افسانه می پرداختم ,  عاقبت افسانه ی  مردم شدم !

نظرات 488 + ارسال نظر
حمیدرضا جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:09 ب.ظ http://kolbeye-tanhaei.blogsku.com

سلام ماه محرم رو بهت تسلیت میگم به کلبه تنهایی منم سربزن منتظرنظراتت هستم منوبه اسم کلبه تنهایی دانشجویان لینک کن وبگوتا لینکتون کنم

سلام
خدمت شما نیز تسلیت عرض می کنم

خدمت خواهم رسید

مطهره جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:25 ب.ظ http://taravosh27.blogfa.com/


سلام عزیزم

سلام خانمــــــــــــــ

امیرمحمد(پرویز) جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:26 ب.ظ http://shabzandadar1388.persianblog.ir/

خنده کنان می‌رود روز جزا در بهشت
هر که به دنیا کند گریه برای حسین
ماه محرم ماه سوگواری برای سالارشهیدان تسلیت باد .

سلام

وقتی بنا بر جدایی باشد

چه فرقی می کند

خط تیره یا عصای موسی...

سپاس از مهرتون

سحر جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:52 ب.ظ http://paeizerangparide.blogsky.com

سلام عزیزم به خدا من برات کامنت گذاشتم ولی کو؟ کجاست؟ نمی بینم؟ نکنه چشمام ضعیف شده؟
!!!!

سلام سحر جونم

نمی دونم چرا من دریافت نکردم

عزیز دلم خدا نکنه چشماتون ضعیف شده باشه

ببخشید تو رو خدا این خاطرات کهنه داره روز به روز کهنه تر میشه

عزیز دلمییییییییییییییی

محمد جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:55 ب.ظ http://ashgh1352.blogfa.com

گاهی تلخ ترین اتفاقات زندگی تبدیل به زیباترین آموخته هایی می شن که باید
قابشون بگیری و بذاریشون سر تاقچه ی زندگیت ...
خدایا شکرت که بهم یاد دادی توی تنهایی هام فقط باید به تو پناه بیارم بقیه دست آویزهایی هستن که به هیچ بندند ...
خوشحالی این لحظه که دستات تو دستمه با بالاترین خوشبختی های مادی عوض نمیکنم ... دوستت دارم خدای خوبم

سلام

گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی ها

حسرت ها را می شمارم

و باختن ها

وصدای شکستن را

نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم....

وکدام خواهش را نشنیدم

وبه کدام دلتنگی خندیدم

که چنین دلتنگــــــــــــــــم.


سپاس از مهرتون

محمد جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:00 ب.ظ

ترک میکنم و تنهایت میگذارم....
تا بیش از این انرژی ات را صرف نکنی برای....
صادقانه دروغ گفتن
خالصانه خیانت کردن
و عاشقانه بی وفایی کردن....
و هر چه بیشتر خودت را از چشمم انداختن...!!!!
و چه حس پوچی بود این که میپنداشتم... لایق اعتمادی.

او که می رود
نمی فهمد
اما آنکه بدرقه میکند
خوب می داند
کاسه ی آب معجزه نمی کند

سپاســـــــــــــــــ

Haamed جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:27 ب.ظ http://www.kermashan.blog.ir

درود.
بزنم به تخته هر پست چقدر کامنت داره.

سلام

خب دیگه

سپاس از حضور گرمتون

ازجنس سکوت شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:29 ق.ظ http://kabooseshab.mihanblog.com

اپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپم

سلام

خدمت میرسم

پاییزان شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:31 ق.ظ http://paeezan4roshanae.blogfa.com/

کلاس عشق ما دفتر ندارد شراب عاشقی ساغر ندارد بدو گفتم که مجنون تو هستم هنوز آن بی وفا باور ندارد !

سلام عزیز دل افسانه

خدایا من چه سازم ، خسته راهی درازم

نه فرهادم که مرد از داغ شیرین

نه ایوبم که با دنیا بسازم . .

ممنون نازنینم

Haamed شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:20 ق.ظ http://www.kermashan.blog.ir

یه سپاس بسیار مخصوص از شما دوست خوب من

تمنا میکنم

شاکر شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:03 ق.ظ http://www.shakermazrae.blogfa.com

واقعا سخته عاشق کسی بشی که یروزی میادو تنهات بذاره و سخته منتظر کسی باشی که فکر اومدنش نیست ولی چه میشه کرد سر نوشته دیگه یک بار اگه کسی از درون دلش شکست بخوره دیگه براش عادی میشه شکستنو ای کاش هیچ وقت ... .

سلام

سپاس از اظهار نظر زیبایتان و حضور گرمتون

خندیدن خوب است...

قهقه عالیست...

گریستن ارامت میکند..

اما....

لعنت بربغض...!!!!

نسرین شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:46 ق.ظ http://barani-20.blogfa.com

از ما که گذشت ! ولی به دیگری موقتی بودنت را گوشزد کن تا از همان اول فکری به حال جای خالیت کند

سلام نازنینم

هرکس که رفت،به حرمت آنچه باخود برد

حق بازگشت ندارد...

رفتنت مردانه نبود اما...

مرد باش وبرنگرد...

نسرین شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:47 ق.ظ http://barani-20.blogfa.com

راستـش را بگو :
نکند تو همان “این نیز” هستی که همیشه می گذری . . . ؟

هرکسی به سهم خود ازدنیا چیزی برمیدارد...

من ازدنیا دست برداشتم...

لیلی شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:32 ب.ظ http://zar2.blogsky.com

سلام عزیزم
مرسی از ما یاد می کنی
بای

سلام عزیز دلم

یاد دوستان در دل مادگار است

فاطی شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:46 ب.ظ http://wink74.blogfa.com

مـے دانـے

یــکــ وقــت هـایـے بـایـב

روے یـکـــ تــکــﮧ کـاغــذ بـنـویـسـے

{ تـعـطـیــل اسـتــــــ }

و بـچـسـبـانـے پـشـت شـیـشـهـ ے افــکـارت

بـایـد بـﮧ خـوבت اسـتـراحـت بــבهـے

בراز بـکـشے

בسـت هـایـت را زیـر سـرت بـگـذارے

بـﮧ آسـمـان خـیـره شوے

و بـے خـیـال ســوت بـزنے

בر בلـت بخنــدے بـﮧ تـمـام افـکـارے کـﮧ

پـشـت شـیـشـه ے ذهـنـت صـف کـشـیـבه انـב

آن وقـت بـا خـوבت بـگـویـے :

{ بگذار منتـظـر بـمـانـنـב }

سلام فاطی مهربانم

میگن درد رو ازهر طرف بخونی میشه درد...

اما درمان رو ازآخربخونی میشه نامرد..

مواظب باش برای درمون دردت به هردرمانی تن ندی


عزیز دلمی

ندا شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:19 ب.ظ

چه قدر عکس ها و اهنگ وبلاگت عالین
موفق باشی

ممنون قشنگم

بهار شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 05:16 ب.ظ


روز ما همه با هم بودیم... ترکه و رشتیه و لره و اصفهانیه و فارسه و آبادنیه و... ما با هم دوست بودیم و متحد. تا این که یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردن و قفل دوستی ما رو شکستن.

سلام بهار نازنینم

روزگاری تابان اخـــــــــــــــــــــــتری
بر شب تاری بـــــــــــــــــــــــــوده ام

حالیا چون قطـــــــــــره اشـــــــــــکی
از چشـــــــمه نور افتـــــــــــــــاده ام

پای بستـــــــــــم براین خاک ســـــیاه
گریان و نالان تا ســــــــــــــــــــــــــحر

تیره سنگی نا نوشــــــــــــــــــــــــته
بر ســــر گـــــــور افتـــــــــــــــاده ام

مهدی شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 06:52 ب.ظ http://bivatan.blogsky.com

سلام.
ممنون که سر میزنید. من قبلا شعرتونو خوندم اما حالا که چند روزی گذشته و احتمالا سرتون هم شلوغه، درباره ش نظر نمی دم ...

السلام علی الحسین (ع)
موفق باشید.

سلام

از شما نیز سپاسگزارم مدتی تشریف نداشتید ؟!!

نظر دوستان متین و محترمه اگر چه سرم شلوغ باشه

از حضور گرمتون سپاسگزارم

التماس دعا

علی کاظمیان شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:38 ب.ظ http://saba1359.blogsky.com/

سلام خواهر عزیزم
فرا رسیدن ماه محرم را به شما تسلیت میگم
یا علی

سلام برادر خوبم

فرارسیدن سوگواری سرور و سالار شهیدان بر شما نیز تسلیت باد

التماس دعا

مریمی شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:45 ب.ظ


کاش هـر فاصلـه در خاطر ما جـان خود را می باخت

سلام عزیزم

فاصله ها هیچگاه حریف خاطره ها نمی شوند

گل زیبا یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:30 ق.ظ http://n54a.blogfa.com


تا آخر عمرت هم که تنها موندی اصلا مهم نیست..!
فقط نذار به جایی برسی که
تو اغوش کسی با یاد کس دیگه ای بخوابی..

سلام گل زیبای من

تنهـا نشـستـه امـ
کنـج ِ خالی ِ تخـت ِ لعنتـی‌امـ
کـه همـیشه‌ی خـدا بـوی غـمـ مـی‎‌دهـد...
و کـز کـرده‌ام کـنار ایـن تنهـایی ِ غریبـ
که بـوی تنـهایی نمـی‌دهـد ....
بـس که خیـال ِ تـو
- تـو ِ لعنـتـی -
تنهایـم نمـی‌گـذارد

نرگس (کلبه ی تنهایی) یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:48 ق.ظ http://www.narsis-e.blogfa.com

گـر تمــام ستـــاره های آسمــان را

به شب مــن بیاوری

این تـاریکـــی، روشـن نخواهد شد!!

بـرای مــن

تنـــها چشـــم تــــو کافـی ست!!

دریغــش نکن ..

+ ســلامـ عـزیزمـ

سلام قشنگم

زمـــــــــــــان !

به من آمــــــــــوخت که :

دســـــــت دادن معنی رفـ ـ ـ ـ ـ ـاقت نیست ...

بــــــــوسیدن قول مـ ـ ـ ـ ـ ـاندن نیست ...

و عــــــــشق ورزیدن ضمانت تنـ ـ ـ ـ ـ ـ ـها نشدن نیست

سلیمی یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:59 ق.ظ http://parishaan.com/


سلام افسانه ی عزیز
میروم تا نیست گردم ، تا فراموشت کنم
میروم تا دوری از این نیش و آن نوشت کنم
میروم تا در شب بارانی ِ اندوه خویش
این حقیقت را شده با زور در گوش ت کنم
ارزش انسان به مقدار محبتهای اوست
"پریشان"

سلام جناب سلیمی

دیرگاهیست
بالهایمان را آویخته ایم به جالباسی
عادت کرده ایم به زمین
زمین جای گرم و نرمیست
چه خیال اگر چشمهایمان را خواب
چه خیال اگر دلهایمان را آب برده است

سپاس

مرتضی یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:38 ق.ظ



ساکـــــن کــوی بن بســـــتم ،

عابری ازین کـــوچه گـذر نمی کند

از سـبوی عشقی مســتم ،

تشنه لبم به جرعه ای تـر نمی کند

...


طعـنه دوسـت و دشمن آتــش

به نشـــاند بر خاکســـتر ســــــردم

صــد بار ازین قفــس جســتم

یک بار به مـیل خـویش پــــر نمی کند

سلام برادر خوبم


میگن درد رو ازهر طرف بخونی میشه درد...

اما درمان رو ازآخربخونی میشه نامرد..

مواظب باش برای درمون دردت به هردرمانی تن ندی



سپاس از مهرتان

حقی یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:15 ق.ظ

درود و تسلیت

با من که قهر....!!!؟؟

سلام جناب حقی

بر شما نیز تسلیت باد

نه چرا قهر باشم

بهم میاد که خیلی نازک نارنجی باشم ؟

یه خورده درگیرم خدمت خواهم رسید

فرزانه یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:27 ق.ظ http://www.smoothnotesoffe.blogsky.com

ساز جانماز تو پر اوازه بود تا در اغوش تو راهی داشتم چون شراب کهنه شعرم تازه بود در پناه تو برگ وبار من شکفت تو مرا بردی به شهر یادها من ندیدم خوشتر از جادوی تو ای سکوت ای مادر فریادها

سلام فرزانه جان

تـَـ ـه کِشـ ـیـد ...

دیـگَـر وآژِهـ اے دَر ذِهـْ ـنَمـ جآرے نِمے شَـ ـوَد .

تَنـهـ ـآ شِنـیدَטּ کآفے نیسـ ـتـ ؛

هَمـ ـه چـیـز دَر چِشْمـ ـآنَمـ حَکـ ـ شُـدِهـ ،


و تــ ـو ...


نِمے خوآهے بِخوآنــ ـے ...

فرزانه یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:33 ق.ظ http://www.smoothnotesoffe.blogsky.com/


احساس میکنم بازی را بد باختم، خیلی بد.

حواست هست؟؟؟؟ من یارت بودم نه حریفت، میفهمی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

باز هم سپاس عزیز دل

مرتضی یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:18 ق.ظ

نا دیده رخت جانا

اسیر موی تو شدم

نا خورده شرابی زلبت ،

مست سبوی تو شدم

عمری به خطا رفتم

نا گفته بگویم

گرفتار کوی تو شدم

سلام برادر خوبم

مهم نیست خانه ات کجا باشد

برای یافتنت کافی‌ست

چشم‌هایم را ببندم..


سپاس از مهرتون

فاطمه یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:32 ق.ظ


از انسانهای احساساتی بیشتر بترسید ؛

آنها قادرند ناگهانی ؛

دیگر گریه نکنند ،

دوست نداشتـه باشند ،

و قید همه چیز را بزنند ...

سلام عزیز دلم

سرم را با دروغهایت گــــــــــــــــــــــــرم کردی....

بس است.سرم جوش امد!

وحیده یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:53 ق.ظ http://hamishe-eshgh.blogsky.com/

شعر بسیار زیبا و خاطره انگیزیه..

سلام وحیده ی عزیزم

قربونت برم من

وحیده یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:53 ق.ظ http://hamishe-eshgh.blogsky.com/

آپم افسانه جان

میام قشنگم

حمیدرضا یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 05:41 ق.ظ http://kolbeye-tanhaei.blogsky.com

سلام من چندبار نظردادم اما جوابمودندادی وبهم سرنزدی ایام شهادت اباعبدالله الحجسین روبهت تسلیت میگم منوبه اسم کلبه تنهایی دانشجویان به ادرس

www.kolbeye-tanhaei.ir لینک کن و ادرس وبلاگتو در لینک اتوماتیک ثبت کن

منتظرنظراتت هتم خوشحال میشم بهم سربزنی اپم

سلام

اوه نه من فقط یک نظر لز شما دیدم
به هر حال ببخشید
خدمت رسیدم

میلاد آرشام یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:01 ق.ظ http://arsentus.blogsky.com

من یه عالمه آپم!

شما هم که آپ نیستین

من یه عالمه کامنت میخوامااااااااا

سلام

وای ببخشید کمتر سر میزنم یه خورده مشغله ی فکری و شغلی دارم خدمت خواهم رسید

علیرضا یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:47 ق.ظ

وبلاگ قشنگی داری ‏.بهت تبریک میگم.اشعارت به دلم میشینه و تا اعماق وجودم رو میسوزونه.اشعارت گرچه تلخه ولی قصه عشق منو روایت میکنند و انگار از سینه سوخته و دل پر دردم بیرون میاد.

سلام
از حضور مهربون و حسن نظرتون سپاسگزارم

کاوه یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:37 ب.ظ


تا سحر ای شمع بر بالین من

امشب از بهر خدا بیدار باش
سایه غم ناگهان بر دل نشست
رحم کن امشب مرا غمخوار باش

سلام

سپاس از مهرتون و حضور گرمتون

مبینا یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:59 ب.ظ http://www.andalib1.mihanblog.com

لین روزهای زندگیم
خدا دست هایم را گرفته بود
آن موقع ها کوچک بودم
و پایم به زمین نمیرسید
بعد ها بزرگ شدم
و پایم به زمین رسید
آن موقع به خدا گفتم:
به زمین رسیدم
دیگر نیازی به تو نیست
و او دست هایم را ول کرد
سال های بعد
تازه فهمیدم چه کار کردم
تازه فهمیدم که هرچه میکشم
به خاطر این است که
پایم به زمین میرسد...

سلام مبینای عزیزم

با یک قطره اب که سیراب میشوی حیرت میکنی!

نمی دانی اشک من است

هنکامی که دریا را سر کشیدی

و هنوز تشنه بودی!

حمیدرضا یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 ب.ظ http://kolbeye-tanhaei.blogsky.com

سلام خواهرگلم ممنون که بهم سرزدی بازم بهمون سربزن خوشحال میشیم منتظرنظراتت هستم

سلام

خواهش می کنم

حتما

[ بدون نام ] دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:00 ق.ظ

تقدیم به التماس دعا :

تو مرا سخت عزیزی با همه ی دوری
که مرا سخت آشنایی با همه ی غریبی

تو مرا با مــــــــــرامی
تو مرا سخت مهربانی
که مرا سخت آشنایی با همه ی غریبی

تو مرا سخت به عــــادت
تو مرا سخت به چشمی
تو مرا سخت به لسانی
که مرا سخت آشنایی با همه ی غریبی

تو مرا همیشه در کلامی
تو مرا همبشه ب یـــادی
تو مرا پـــــــــــل ارتباطی
که مرا سخت آشنایی با همه ی غریبی

تو برای تنهایی من
" TALE " یا که " سار " ی
نگو از خود تو برایم که همه افسانه هایم
تو توی زندگی من
روز روشن ، شب تاریک
همه ی
قصه ی تنهایی من
تو مرا سخت آشنایی با همه ی غریبی هایت

سلام همزبان خوبم

شما عزیزید و بزرگوار

بسیار زیبا به تصویر کشدید


من دلم میخواهد خانه ای داشته باشم پر دوست، کنج هر دیوارش دوست هایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو...
...
هر کسی میخواهد وارد خانه ی پر عشق و صفایم گردد یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند
شرط وارد گشتن،شست وشوی دل هاست
شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و
ریاست

بر درش برگ گلی میکوبم
روی آن با قلم سبز بهار
مینویسم ،ای یار خانه ی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر .......
خانه ی دوست کجاست؟

حمید رضا دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:56 ق.ظ http://kolbeye-tanhaei.blogsky.com/


دانشجوهستی ؟
بازم بهم سربزن منتظرنظراتت هستم دوست من

سلام

نه دانشجو نیستم

کارشناسی مدیریت بازرگانی را چند سالی است که دریافت کرده ام

حتما

فرزانه دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:11 ق.ظ http://www.smoothnotesoffe.blogsky.com/


احساس میکنم بازی را بد باختم، خیلی بد.

حواست هست؟؟؟؟ من یارت بودم نه حریفت، میفهمی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام نازنین افسانه

چه فرقی دارد

پُشت میله ها باشیم

یا در خیابانهای شهر در حال قدم زدن

وقتی که آرزوهایمان

در حبس باشند!

فاطمه دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:13 ق.ظ


سلام عزیزم اموفق باشی گلم[بوسه][بوسه]

سلام فاطمه ی عزیزم

قربونت برم

مرجان دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:27 ق.ظ http://marjan41.blogsky.com/


گاه
به دنبال یک کورسوی امید
که تنها توانش در سخاوت،
بخشش یک جرقه بیشتر نیست
به تفالی
چنگ می اندازیم ...
شاید کمی نفس شود برای دلی که رو به قبله خوابیده ...
شاید کمی جان بگیرد لبخندهای خاک خورده کنج فراموشخانه ...
شاید کمی حالمان را برای یک لحظه کوتاه هم شده، بهتر کند ...
نه!
سرزنش نمی کنم دلم را
وقتی به هر دری می زند برای کمی سبک تر کردن بار گران این کوه اندوه


سلام مرجان خوبم

تار و پودش را از خوبی و مهر
خوش تراز تافته یاس و سحر بافته ام
دوستت دارم را
من دلاویز ترین شعر جهان یافته ام

ممنون نازنینم

مرجان دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:28 ق.ظ

کم پیدا شدی افسانه خانم

یاسمن دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:51 ق.ظ http://2808.blogfa.com

التماس دعا!!!!آبجی جون

سلام عزیز دلم

قربونت برم من

محتاج دعا

[ بدون نام ] دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 05:56 ق.ظ

ایـن شعـرو خیـلی دوس دارمـ.هـر وقـت هم بارون میبـاره ایـن میـاد تو ذهنـم!

تو وبـم هم میـذارم همیشـه.خیـلی قشنگه!

+ شعـر قشنگـی بود

سلام

یزرگوار آدرس را ؟

پس هم سلیقه ایم

سپاس از مهرتون

فرزانه دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 06:06 ق.ظ http://www.smoothnotesoffe.blogsky.com

بــه بـــــودن هـــا ، دیـــر عـــادت کن... ! و بــه نبــودن هـا ، زود ...! آدم هــا ، نـبودن را بهـتر بلـدنـــد !

سلام فرزانه ی عزیزم

معشـــــوقه ای پیداکرده ام به نام روزگار
این روزهـــــا سخت مرا درآغـــــوش خویش به بازی
گرفـــــته است

محمد دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:28 ق.ظ http://WWW.FOLLETTO.BLOGFA.COM

سلام خیلی خوب بود خوشحال میشم به وبلاگ منم بیای منتظر حضور گرمت هستم[گل]امیدوارم میهمان همیشگی وب ما باشی

سلام

سپاس از حضور گرمتون
خدمت می رسم

فاطمه دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:48 ق.ظ http://www.fasleakhar2000.blogfa.com/


هر آدمی تو زندگیش یه بی معرفت داره،.که اون بی معرفت،
یکی از دوست داشتنی ترین آدمای روزگارشه...!!!!!

سلام فاطمه ی عزیزم

دعایم گرچه گیرا نیست،
دعایت میکنم اما نمیدانم چه می خواهی،
از او خواهم برای تو هر آنچه در دلت خواهی،
تو هم اندر قنوت خود دعایم کن،که محتاجم

مرتضی دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:47 ق.ظ


ای که پیچیده شبی در دل این کوچه صدایت

یک جهان پنجره بیدار شد از بانگ رهایت



تا قیامت همه جا محشر کبرای تو بر پاست

ای شب تار عدم شام غریبان عزایت



عطش و آتش و تنهایی و شمشیر و شهادت

خبری مختصر از خاطره ی کرب و بلایت



همرهانت صفی از آینه بودند و خوش آن روز

که درخشید خدا در همه ی آینه هایت



کاش بودیم وسر و دیده و دستی چو ابوالفضل

می فشاندیم سبک تر زکفی آب به پایت



از فر اسوی ازل تا ابد ای حلق بریده

می رود دایره در دایره پژوا ک صدایت...



(محمد رضا محمدی نیکو)


سلام برادر خوبم

سپاس از حضور مهربان و این شعر زیبا

NimA دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:06 ب.ظ http://Darkknight.blogsky.com

....

سلام



سپاس از حضور گرمتان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد