تو مـــگر جـــان بدهـــی بر دل مــــردابی مــــن تو مـــگر درک کنــــی حالت بی خــوابی مـــــن
هــــمه جا پر شـــده از ظلمت و تاریکــی شـب تـــو بیــا ماه بــشو در شــب مهتــــابــی مـــــن
تو بـــیا سنـــگ بیانـــداز بـــــه دریاچـــــه ی دل کــــه بــــه پــــرواز در آید تن مرغــــــابی مــــــن
چقـــدر تشــــنه ی لالای پـر از خــــواب تـــــوام که به پایان ببـــری قصــه ی بی خوابـی مـــــن
هـــمه جا روشـــن و زیبا بـشـــود مـــثل بهــــار اگــــر از راه رســـد لیلــــی چشــــم آبی مــــن
رضا جمشیدی
پ.ن ۱:با رفتنت من چیز زیادی از دست ندادم . شبها گریه کردم و کمی هم دلم شکست. یه کم از آرام زندگی کردن فاصله گرفتم زیادی نشده باور کن... اما تو بیشتر از من باختی *تو عاشق ترین قلب دنیا را باختی. *باورکن که هیچ کس به اندازه ی من عاشقت نمی شود.
پ.ن ۲: دریا برای مرغابی تفریحی بیش نیست اما برای ماهی زندگی ست پس برای کسی که عاشقانه دوستت دارد ماهی باش نه مرغابی!!!
منتظر هیچ دستی در هیچ کجای دنیا نباش...
اشک هایت را با دست خودت پاک کن...
همه رهگذرند...
مرسی که بهم سرزدی وب خیلی قشنگی داری
با تبادل لینک موافقی؟؟
سام
نگاهتون زیباست
ممنون از مهرتون
تلخی قصه آنجاست؛که وقتی دلم سوخت دلش خنک شد
مرسی نازنینم
پرنده ای که رفت بگذار برود؛هوای سرد بهانه است؛هوای دیگری به سر دارد
عزیز دلی
سلام؛تشکر از حضور پر مهرت عزیزم
خواهش عزیزم
نگاهم کن
میخواهم چشم هایم را به چشم هایت بدوزم !
میخواهم به این دنیا نشان دهم که
عاشق ترین خیاط منم. . .
سلام عزیزم
مرسی مهربونم
موج زمان که ما را به سرعت به همراه خود می برد ،هزگز منتظر نمی شو د که درخت شادمانی بشر لحظه ای چند بر روی مسیر آن ریشه دواند و گل دهد
سلام
بسیار زیبا بود ازتون ممنونم
سلام و شبت به خیر
هیچ چی فکر کردم دلم برات تنگ شده بعدا دیدم نه تنگ نشده
راستی یه دختر پاییزیه که نظراتشو تو وب خودش میزاره بهش بگو وبش گمشده
سلام
شما لطف دارید اون وبلاگ از آن شماست و نویسنده و به روز رساندنش شمایید
ازتون ممنونم محبت کردید
دلتنگ شدن حس نبودن کسی ایست که . . .
تمام وجودت به یکباره تمنای بودنش را می کند . . .
سلام ساناز جونم
ممنون مهربونم
ممنونم از حضورتون دوست عزیز
خواهش می کنم نگار جان
قلمت را بردار بنویس از همه خوبیها
زندگـــی ،عشق ، امیــــــد
و هر آن چیز که بر روی زمین زیبا هست
گل مریــــم ، گل رز
بنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال
از تمنــــــا بنویس ...
از دل کوچک یک غنچه که وقت است دگر باز شود
از غروبـی بنویس که چو یاقوت و شقایق ســـرخ است
بنویس از لبخنــــد
از نگاهی بنویس
که پر از عشق به هر جای جهان می نگرد....
قلمت را بردار روی کاغذ بنویس ...
زندگی با همه تلخی ها باز هم شیرین است..
________________$$$$_______$$$___$$$$$
____________________$$$$$$_____$$$___$$$$$$$
___________________$$$_$$$$___$$$__$$$$____$
___________________$____$$$$_$$$$_$$$
_______________________$$$$$$$$$$$$$$
__________________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
___________________$$___$$$$$$$$$$$$$$$$$
..____________@ __$$____$$$$_$$$_$$$__$$$$$
_________€€€€€€€€$____$$$$___$$__$$$$___$$$
______€€€€€€€€€€€€€€__$$$_____$$___$$$____$$
____€€€€€€€€€€€€€€€€€€_$$_____$$$___$$$____$
___€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€_$$_____$$____$$$
__€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€_$_____$$$____$$
_€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€____ __$$$____$
€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€______$$$
$$$___$$$___$$$___$$$___$$$_____$$$
_°_____°______°_____°_____°_____ _$$$
_____________€__________________$$$
_____________€__________________$$$
________ ____€_________________$$$$
_____________€._______________$$$$$
_____________€..____________ $$$$$$$$
____________€€€€€€€._..-?*°*?-.._ ~~~*°*~~~
~~~ _..-?*°*?-..~~~~ _..-?*°*?-.._
_..-?*°*?-..__..-?*°*?-.._
[گل]
سلام فرنگیسم
خوبی مهربونم ؟
عزیز دل افسانه ای
سوهان می کشم قصه ی دلتنگی هایم را ، تا هموار سازم جاده های آمدنت را
سلام آموزگار خوبم
مهرتان را سپاس
قلبم فدای عزیزی که دنیایی از دلتنگی را به امید یه لحظه دیدنش به جان میخرم
سلام
قالبت خیلی خوشگل تر شده ...
ممنونم
با نگاهی هرس کن علف های هرز دلتنگی ام را
باز هم سپاس
قلب من در هر زمان خواهان توست
این دو چشم عاشقم مهمان توست
گرچه لبریز از غمی درمانده ای
این نگاهم در پی در مان توست
در میان ظلمت شبهای غم
چلچراغ قلب من چشمان توست
در کنارم لحظهاای آسوده باش
همدم دستان من داستان توست
نگاه خوبتان را سپاس
دوستانم را نمی دانم
اما من در رفاقت اینگونه ام
پایدار
تا
پای دار
سلام افسانه ی عزیزم شرمنده چند وقتی نتونستم بهت سر بزنم و شرمنده تر به خاطر تولدت که با کلی تاخیر باید بهت تبریگ بگم
امیدوارم همیشه شاد و سرحال باشی و هزار سال زنده باشی
بازم شرمنده دوست خوبم
سلام سحر جونم کجا بودید مهربونم خیلی دلم برات تنگ شده بود هر از گاهی میام و یادی ازتون می کنم آخه دوستان قدیمی خاطراتم برام خیلی عزیزند
قربون محبتت نازگلم
میسی عزیزم از تبریکتون
مریم هستم..مدیر وبلاگ رویای خیس..
خوشحالم از اشنایی تون
سلام مریم جونم
انشالله که مبارک باشه
وبلاگ زیبایی دارید
سلام
ازتون ممنونم
سلام ممنون که سرزدی
وب خیلی قشنگی داری
اگه با تبادل لینک موافقی خبر بده
سلام
من نیز ازتون ممنونم
نگاهتون زیباست
از پس پنجره تو را می بینم
موقع خواب فقط خواب تو را می بینم
پشت هرلحظه تنهایی بی پایانم
با نفس پاک تو جان می گیرم
گرچه رویاست برای دل تنگم ولی زیباست
عاقبت پشت در قلب تو من می میرم
سلام
محبت کردید دوست گرامی
گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکرد
هرچه کردم ـ هر چه ـ آه انگار آرامم نکرد
بیتو خشکیدند پاهایم کسی راهم نبرد
دردِ دل با سایهی دیوار آرامم نکرد
خواستم دیگر فراموشت کنم اما نشد
خواستم اما نشد، این کار آرامم نکرد
ذوق شعرم را کجا بردی؟ که بعد از رفتنت
عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد
نگاه خوبتان را سپاس
دلم را ...
می برم، تا که در آن نقطه دور
شستشویش دهم از رنگ گناه
شستشویش دهم از لکه ی عشق
زین همه خواهش بی جا و تباه
باز هم سپاس
همیشه از این می ترسم که نکند،
جفت من با دیگری جفت شود،
و سهم من فقط جفتک باشد !
سلام
مهرتان را سپاس
مرا حبس کن در آغوشت ... من برای حصار بازوانت مجرم ترین زندانی ات می شوم ...
بسیار عالی بود موفق باشین
سلام
از نگاه خوبتون سپاسگزارم
ممنونم..
و قاف
حرف آخر عشق است
آنجا که نام کوچک من آغاز می شود ...
*قیصر امین پور*
سلام
از حضور سبزتون سپاسگزارم
آسمان را نگاه میکنم
قدش آنقدر بلند است که
تقویم را برمیدارم
تک تک برگهایش را
با بادبادکی
به آسمان میسپارم...
حالا میتوانم
برگردم به اول زمان
اما نه!
دیگر به بهشت نمیروم
آنجا خون
تاوان سیبی بود
که با عشق به تو دادم...
تنها گوشه ی ته چشمان تو
بهشت که هیچ
ابدیتی است برای من
نگاهم کن
سلام
مهرتان را سپاس
سلام
شعر این دفعه وحشتنااااااک بود
بخصوص این بیت اخری
1.محشررررررررررررررر بود
2.عااااااااااااالی
سلام
وحشتناک؟؟ منظورتون رو متوجه نشدم وحشتناک قشنگ بود یا وحشتناک زشت بود؟ من خوشبینم اولی رو برداشت کردم چون از نظر من هم همون اولی درسته
سپاسگزارم محبت کردید
نمی دانم
آسمان چه قصه ای به گوش ابرها خواند
که اینچنین می بارند!!
این اشکها رازی دارند
شاید آسمان،
از شکستن سکوت.....
از ترکاندن بغض فرو خورده ی ابرها
نیتی داشت
خواست خنده ی زمین را ببیند و شادی زمینیان را
سلام سارا جان
عزیز دل ممنونم
ܓ♥●•٠·˙ ܓ♥●•٠·˙ ܓ♥●•٠·˙
دستم را بگیری و زیر گوشم زمزمه کنی
که پشتِ خواب های نا آرامِ تو
چیزی بیش از نگرانیهایِ زنانه نیست...
دستت را بگیرم و زیر گوشت زمزمه کنم
که پشتِ نگرانیهایِ زنانه ی من
مردی ایستاده
که دیوانه وار دوستش دارم...
ܓ♥●•٠·˙ ܓ♥●•٠·˙ ܓ♥●•٠·˙
سلام دخترک مهربونم
ممنون نازنینم
زندگی کتابی است پر ماجرا ، هیچگاه آن را به خاطر یک ورقش دور نینداز . . .
سلام
از نگاه خوبتون سپاسگزارم
خدایا؛
بضاعت من به قدری است که نمی دانم
در حق آشنایان و دوستانم چه دعایی کنم
اما می دانم که تو از حال آنان آگاهی
پس بهترین ها را برایشان کرم نما
باز هم سپاس
هروقت زندگی یه ضربه بهت زد آروم بهش بخندو بگو:همه ی زورت همین بود؟!!
سلام
ممنون دوست گرامی
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااام
نازنین خوشخرام
چی چی گذاشتی برام
ی نکته ی ناتمامممممممممممم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خانومه هیشه سالومه منم که باید بپرسم
ی زحکتی بکش بشود بذار نبود
به اندازه ی من عاشقت نمی شود.
*********************************
خوشحالم افسانه که هم هستی وهم پیکانه ی
مستی
دراین دنیای وارونه تهی از عالم پستی
شنبه باجنبه ایی داشته باشی نازنین همیشگی
ارادتمندشما ببخش تا ...بدرخشی
سلام جناب مرادی گزامی
شرمنده ام می کنید بزرگوار
روز و روزگار بر وفق مرادتان باد
سپاسگزار نگاه خوبتون هستم
تو مرا بردی به شهر یادها،
من ندیدم خوشتر از جادوی تو،
ای سکوت ای مادر فریادها
گم شدم در این هیاهو گم شدم،
تو کجایی تا بگیری داد من؟
گر سکوت خویش را میداشتم،
زندگی پر بود از فریاد من!
سلام
نگاه خوبتان را سپاس
دعامیکنم امروزغمت ازدل برود وخداهرچه بخواهی زکرم هدیه به قلب تودهد
سلام گلم . اون آدمی که بهت گفت آهنگت غناییه تو دنیای مجازی به این بزرگی فقط زورش به تو رسیده بود ؟؟؟؟؟
بهرحال /
دم هرچی دوست باحال گرم...
بازم منتظرت حضور گرمت میمونم گلم
سلام به روی ماه مهربونم
چکار کنم دیگه اصلا معنی غنایی رو نمی دونند آخه بابا
دم دوست با مرامی چون شما هم گرم
عزیز دل افسانه ای
کاش یکی پیدا میشد
که وقتی میدید گلوت ابر داره و چشمات بارون ..
به جای اینکه بپرسه “چته ؟ چی شده ؟
بغلت کنه و بگه “گریه کن” …
سلام صبا جان
مرسی مازنینم
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی…
من درد مشترکم
مرا فریاد کن....
سلام
ممنونم
از دست دادن یا از دست رفتن فقط یه حس زودگذرِ و اگر خودمون بخوایم می شه باهاش کنار اومد، راحت نیست ولی امکان پذیره.
پی نوشتهای 1 و 2 خیلی عالی بود.
موفق باشی
http://bipolar.blogsky.com
سلام
نظرتون کاملا محترم و متین
از حسن نظرتون سپاسگزارم
سلام افسانه جون دوست داشته باشی می تونی به وبم سر بزنی خوشحال می شم..
سلام به روی ماهت
چرا که نه
محبوب من !
به چشمانت بگو
با احتیاط
از خیالم بگذرند
دانه های اشک
مشغول کارند
چشم هایم
در دست انتظار ست !
سلام مونا جان
مرسی قشنگم
صبوری کن سایه ی پا در گریزِ پسین،
خورشید
برای بازآمدن است که می رود.
نگران نباش
به زودی باردارترین ابرهای شمالی
شامگاهِ گندم و آهو را
سیراب خواهند کرد،
و ما به راهِ روشنِ آرامش خواهیم رسید.
فقط کافی ست به قدرِ سوختنِ کبریتی
تاریکی بی پایانِ پیش رو را تحمل کنیم،
حتما سپیده دم سرخواهد زد
خورشید باز خواهد گشت
و واژه های ممنوع نیز وزیدن خواهند گرفت.
سید علی صالحی
سلام
از حضور سبزتون سپاسگزارم
افسانه
بدو بیا کامنتت رو پیدا کردم
بیا ببین کجااااا بوووود!!!
راست میگید؟؟
دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
راه آسمان باز است ، پر بکش
او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را می خواند
اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .
l====================
سلام افسانه
منتظرتم
سلام سعیده جونم
میام عزیزم
مردم از بس فهمیدم وبه روی خودم یاوردم!
جالب بود!!!
سلام
سپاسگزارم
مـــــن خــــدا را دارمـــ
کـــولـــه بـــارم بـــــر دوش
سفــــــــــری مـــــــــی بایـــد سفـــری بــی همــــراه
گـــــم شــــــدن تـــا تنهـــایــــی محــــض
ســـازکـــم بــــا مـــن گفـــــــتــ
هــــر کجـــا لــــرزیـــدی از سفــــر ترسیــــدی
تـــو بگــو از تــــهــ دلـ "مــــن خـــــدا را دارمــ"
منـــــو ســازم چنــــدیستــــ کـــه فقــطــ با اویــــــیم
سلام نگار مهربونم
عزیزم ممنونم
امروز پاییزیم
هوای دلم ابری است
هوای چشمانم بارانی است
وصدای خش خش خورد شدن غرورم ازدوربگوش میرسد
دراین هوای عاشقانه کسی هوس پیاده روی نکرده است ؟
مهرتان را سپاس
خیلییییی اپ قشنگی بود مخصوصا اون دریا
که ماهی بودن یعنی عاشقی
از حسن نظرتون سپاسگزارم
واقعا؟؟
اپم یه سر بزن
خدمت رسیدم
سلامممممممم
خوبی؟کجایییییی
کم پیداییییییی چرا
سلام
ممنون از لطفتون
هستم خدمت تون اومدم وبلاگتون تشریف نداشتید
بدادم برس امشب ای یار من …… تو ای بهترین یار غمخوار من
به آتش همه تار و پودم بسوز …… شرر شو به جانم، وجودم بسوز
مرا فارغ از هستی ام کن دمی ….. بده لذت یک زمان بی غمی
غمم میکشد شعله بر جان تو ….. شرر ریزد از سر به دامان تو
نمی سوزی ام، گرچه سوزانمت ….. نمی رانی ام تا که میخوانمت
نه در دست بیگانه جان می دهی ….. نه لب بر لب دیگری می نهی
نه هرچز به سختی سخن گفته ای ….. نه حرفی به تلخی به من گفته ای
فدا میکنی جان که جانم شوی ….. تو آن ِ تن ناتوانم شوی
قرار تن گرم و تبدار من ….. تو ای بهترین یار، سیگار من
بمیرم که تا شام گردد سحر …. تو خاکستری، من ز خود بی خبر
سلام فرنگیس مهربونم
عزیز دلم مرسی
این روزها...بیشتر از قبل ،حال همه را می پُرسم...
سنگ صبور غم هایشان می شوم...
اشک های ماسیده روی گونه هایشان را پاک می کنم
اما...یک نفر پیدا نمی شود
که دست زیر چانه ام بگذارد...
سرم را بالا بیاورد و بگوید:
حالا تـــــــو برایم بگو...!!!