گریه کردم گریه هم این بار آرامــم نکرد هرچه کردم هرچه آه انگـار آرامــم نکرد
روستا از چشم من افتاد دیگر مثل قـبل گرمــی آغـــوش شالـــیزار آرامــم نکرد
بی تو خشکیدندپاهایم کسی راهم نبرد درد دل با ســــایه و دیـــــوار آرامــم نکرد
خواسـتم دیگر فراموشــت کنم اما نشد خواستــم اما نشد این کــار آرامــم نکرد
سوختــم آنگــونه درتب آه از مادر بــپرس دستـــمال تــب بر نمــــدار آرامـــم نـکرد
ذوق شعرم را کجا بردی که بعد از رفتنت عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد
زنده یاد نجمه زارع | ![]() |
پ.ن۱:تفـاوت من و تــو در این اســت که من بــرای تو خاطــره شــدم و تو بــرای من رویـــــا
پ.ن۲:عاشقانه های مرا به خود نگیر مخاطب مـــــن معشوقی ایست که هنوز به دنیا نیامده,
تو که مدت هاست برای من... از دنیا رفــــته ای
ممنون ومتشکروسپاسگذارازاینکه راهنمائی کردی چون بابلاگ اسکای کارنکردم به زحمت انداختمت وگرنه خداوکیلی شکرخدااهل زحمت دادن وآزارواذیت کردن نیستم انشاالله که ازدستم ناراحت نشده باشی.درحال حاضرمشغول تحصیلی یاکارآزادیادولتی یافارغ التحصیل وبیکار؟اگرخدای نکرده فکرمیکنی فضولیه جواب نده.انشاالله همیشه سالم وموفق وپیروزوسربلندباشی.باتشکرالتماس دعا
سلام و سپاس فراوان


این حرفو نفرمایید من هیچوقت چنین فکری نمی کنیم
خواهش می کنم زحمتی نبود
من دبیر ریاضیات راهنمایی هستم و عاشق معلمی
شما هم موفق باشید
سلام این شعر واقعا عالیه کلا وبت خیلی قشنگه
سلام
سپاسگزار مهرتون و نگاه زیبایتان هستم
........♥#########♥
.....♥#############♥
...♥###############♥
..♥#################♥..................♥###♥
..♥##################♥..........♥#########♥
....♥#################♥......♥#############♥
.......♥################♥..♥###############♥
.........♥################♥################♥
...........♥###############################♥
..............♥############################♥
................♥#########################♥
..................♥######################♥
....................♥###################♥
......................♥#################♥
........سلام.........♥##############♥
...........................♥###########♥
..........خوبی...........♥#########♥
...............................♥#######♥
....اپم.........................♥#####♥
...................................♥###♥
...به ماهم سر بزن............♥#♥
.......................................♥
..............منتظرم.................♥
........................................♥
........................................♥
.......................................♥
.......................................♥
.....................................♥
.: ............................ :. ♥
................................♥
...........................♥
......................♥
.................♥
............♥
........♥
......♥......................♥...♥
..........♥.............♥............♥
..............♥.....♥...................♥
...................♥.....................♥
................♥......♥..............♥
..............♥.............♥....♥
.............♥
...........♥
..........♥
.........♥
.........♥
..........♥
..............♥
...................♥
.............♥
.......................♥
......... .........♥
.........................♥
..............................♥
سلام
خدمت رسیدم
بعضی وقتا هست که دوست داری یکی کنارت باشه
محکم بغلت کنه
بذاره اشک بریزی تا سبک بشی
بعد آروم تو گوشت بگه
دیوونه چته من که باهاتم
چه وب قشنگی داری نانا
سلام
تنهــا نیستم
ولی میان این همه شلوغی،
باز هم احساس تنهایـــی میکنم
و این است درد مـــن . .
نگاهتون زیباست
سلام
در انــتظــار هیــچ کــس نــیســتم
اما
هــنوز وقــتی نــویز مــوبایل روی اسپــیکر مــی افتد
دلــم می لرزد
شــاید تـو بــاشی.....!
سلام
شاید اگر انسانیت هم مارک دار بود خیلی از آدم ها آن را به تن می کردند
سپاسگزارم
sepas
سلام
سلام دوست عزیز
وبلاگ خوب و زیبایی داری
اگه مایل باشی تبادل لینک کنیم
منو با یه پیام خبر کن
در ضمن اگه خواستی لینکم کنی به نام شعرهای غم لینک کن
ممنون
عزیز باشی
سلام
از حسن نظرتون سپاسگزارم
سلام خوبم شما خوبی اره موافقم لینک شدین
سلام
فربونت
وقتـــےمے گویـــمـــ :
برایـــمــ دعــا کـــــــــــــــن٬
یــــعنــــــے کــــــــــــــمـــ آورده امـــ ...
یــعنــــےدیــگـــر کـــار ےاز دستـــ خـــودمـــ ٬
بـــــــــــراےخــــــــــــودمـــ بـــر نــــــــــمے آیـــــــــد....
سلام سارا جان
از عاشقی پرسیدند:
چرا کور شده ای ؟
گفت: چشمانم را دوست داشت فدایش کردم...
בلایل بوבنم رـآ مـــــرور مـےڪنم هـــــر روز
هر روز از تعـבاבشاטּ ڪم مـےشوב
اخرین بارـےڪـ ـہ شمرבمشـــــاטּ
تنهـــــا یڪ בلیل برایمـــــ مانـבه بوב
اטּ هم בیـבטּ تو بوב
سلام
زندگی مانند بادکنکی است در دست کودک
که از ترس ترکیدنش ، لذت بازی کردنش را از دست می دهد...
کاش میدانستی
زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست
حاصلش تن به قضا دادن و پزمردن نیست
اضطراب و هوس دیدن ونادیدن نیست
زندگی خوردن و خوابیدن نیست
زندگی جنبش و جاری شدن است
زندگی کوشش و راهی شدن است
ازتماشاگه آغازحیات تابه جایی که خدامیداند
سلام
مدتهاست
چتـــــر منطق را بر ســـــر گرفتــــــه ام!
تا باران "عشـــــق" را
تجربـــــه نکنم!
دیگر توان مقابلـــــه با
تب و لرز
برایـــــم باقی نمانــــده است!!!
سپاسگزارم
سلام ... ممنون از حضور گرمتون ...
گاهی دلم نه یک قلم می خواهد و نه یک خودکار
گاهی سراسیمه به دنبال یک پاک کن می گردم تا پاک کنم آن قسمت هایی از زندگی ام را که هیچ گاه نباید نوشته می شدند...
...
سلام نازنینم
روزهایی که بی تو می گذرد
گرچه با یاد توست ثانیه هاش
آرزو باز می کشد فریاد
در کنار تو می گذشت ای کاش!
(فریدون مشیری)
ادمها می ایند
و زندگی می کنند
و میمیرند و میروند.
اما فاجعه زنگی تو ان زمان اغاز میشود که
آدمی می رود اما نمی میرد
و بودن تو در نبودن او چنان ته نشین میشود که
تو می میری در حالیکه زنده ای...
زندگی "باغی" است
که با عشق "باقی" است
بیشتر غصه های ما
از قصه های خیالی ماست...
پس بدان اگر "فرهاد" باشی
همه چیز "شیرین" است
آرزو دارم روزهایی که پس از این نوروز در پیش رو داری ،
آغاز روزهای خوبی باشد که آرزویش را داری ...
سلام عزیز دل
وقتی سگها در بیابان از گرگ ها رشوه میگیرند
و مترسک ها در مزارع با کلاغ ها تبانی میکنند
از آدمها چه انتظاریست...؟
کاش میدانستی
زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست
حاصلش تن به قضا دادن و پزمردن نیست
اضطراب و هوس دیدن ونادیدن نیست
زندگی خوردن و خوابیدن نیست
زندگی جنبش و جاری شدن است
زندگی کوشش و راهی شدن است
ازتماشاگه آغازحیات تابه جایی که خدامیداند
سلام
جا سیگـــــاریـ ـم را گـ ـــــــــــــــم کرده ام . . .
هــی رفیق تــو ندیدیش ؟!
خودش مهــــ ـم نیستــــــ ... زیـ ــرش دردهــایـ ـم را قـایـ ـم کرده بـــودم!!!
من لینکت کردم دوست داشتی لینکم کن
قربونت برم
در همین حوالی کسانی هستند که تا دیروز می گفتند بدون تو
نفس هم نمیتوانند بکشند
اما حالا در اغوش دیگری
نفس....نفس... میزنند
سلام
از صـحبــت مـــــردم دل نـاشــاد گــــریــــزد
چون آهــوی وحشی که ز صیاد گــــریزد
پــروا کــند از باده کــشان زاهـد غـافل
چون کودک نادان که از استاد گریزد
دریاب کــه ایام گــل و صبـح جوانی
چون برق کـند جلوه و چون باد گـریزد
شادی کن اگر طالب آسایش خویشی
کـــآســودگـــی از خــاطــر ناشاد گریزد...
سپاس
خیــره بـــِﮧ مَـــردُم ...
نِشـــــَســتـﮧ اَم ...
تنهـــ ـــاے تنهـــــــا ...
نَـﮧ کَسے حالَم رآ مے پُرسَــــد ...
نَــﮧ کَسے هَوآ یَـــ ـم رآ دآرد ...
عـیب نَدآرد ...
سآلـ ــهآسـت بــِـﮧ ایــن زِنــدِگـے ـ عــآدت کـ ــرده اَم ..!
سلام عزیز جان
من صبورم اما... بی دلیل از قفسه کهنه ی شب میترسم
بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب
و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند
میترسم
خیلی بده...
سنگ صبور باشی و همه بیان باهات درد و دل کنن،
توأم سعی کنی آرومشون کنی و آخرم بخندونیشون...
اما وقتی خودت دلت گرفت...
کسی نباشه که با حرفاش حداقل یکمی آرومت کنه
سلام قشنگم
کنار برکه ی دلم نشستم و نیامدی
دوباره در سکوت خود شکستم و نیامدی
سوال کردم از خدا نشانه ی خانه ی تو را
سکوت کرد و در سکوت شکستم و نیامدی
گاهی میتوان برای عزیزی
چند سطر سکوت یادگاری گذاشت.....
تا او درخلوت خود هرطور که ....
خواست آنرا معنا کند..............!!!!
سلام مهربانم
قیافه ام تابلو شده بود !
گفتن : چی میکشی ؟
گفتم : زجر
گفتن : نه یعنی چی مصرف میکنی ؟
گفتم : زندگی …
تا عشق تو آمد در قلبم ، تو رفتی
تا آمدم بگویم نرو ، رفته بودی
تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم ...
+
سلام عزیزم
پاییز که شد؛
به جُرمِ کم کاری اخراجش کردند؛
رُفتگری که عاشق شده بود؛
رو برگ ها را قدم می زد و جارو نمی کرد
میروم با خود نمیدانم کجا خواهم رسید
محمل دردم بدوشم ناله بارم کرده اند
سلام
ادمها می ایند
و زندگی می کنند
و میمیرند و میروند.
اما فاجعه زنگی تو ان زمان اغاز میشود که
آدمی می رود اما نمی میرد
و بودن تو در نبودن او چنان ته نشین میشود که
تو می میری در حالیکه زنده ای...
سپاسگزارم
نگاه ها که هرزه باشدحجاب هم که داشته باشی آن جور که می خواهندتو را تصور می کنندپس فکری به حال مغز های فاحشه کن نه حجاب من
سلام عزیزم
مهربانـــم !
شرمنــده ام
کــه هیچ وقت، مهربانــی هایت را منتشـــر نکردم
امـا تــا دلــت بخواهد گلایـه هـا را " پست " کردم
و غریبه هــا " خواندند " . . .
کــاش می توانستم
صدای مهربانت را بنویسم!
و ایـטּ نَهـآیتــِ شعـر است :
دوسـتتــ دارَمــ :) ....
عبـآرتی کـه هیــچ شآعـِرے
تــوےِ گیومـه محــدودش نمی کُنـَد !!
سلام
گریان شده دلم
همچون دخترکی لجباز
پا به زمین می کوبد
تـو را میخواهد
فقط "تــــــــــــــــــو" را
چه آسان تماشاگرسبقت ثانیه هابودیم وبه عبورشان میخندیدیم وچه ارزان به اخمى میفروختیم لذت باهم بودن را..ونمیدانستیم که فرداشایدمادیگردرکنارهم نباشیم.افسوس که زوددیرمیشود....
سلام
می نشینم پشت تنهائی
مثل پیکرتراشی
که از دل سنگ
ونوس را نجات می دهد
تو را در خیالم
کنده کاری می کنم
و آخر سر
یک کوچه باغ سیب
یک پنجره مهتاب
یک نیمه شب باران
یک خیابان چراغ
یک نیمکت قرار
یک کافه تانگو
یک آغوش عشق
از پای تو جارو می کنم
در غبار دلتنگی !
سپاسگزارم
باور تلخ نبودنت...
تاوان کدامین اشتباه بود؟
توگفتی بمان و من ماندم.
اکنون که تو رفته ای...
من در کوچه های تنهایی به انتظار برگشت تو به بی کسی خود
خیره شده ام.
و نمیدانم آخر چه خواهد شد...
میروی و من نگاهت میکنم...
تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم بی تو...
یک عمر برای گریستن وقت دارم...
ولی برای تماشای تو همین یک لحظه باقیست...
و شاید همین یک لحظه اجازه زیستن در چشمان تو
را داشته باشم...
سلام
دلتنگم .....
به اندازه همه دلتنگیهایی که فقط تو میدانی
سپاس
چگونه رود میرود به سمت بیکرانهها
که ابر گریه میکند برای رودخانهها
پرنده غافل است از اینکه تندباد میرسد
وگرنه باز هم بنا نمیشد آشیانهها
و اینچنین که اینهمه زِ عشق رنج میبرند
مرا غمِ تو میکِشد در آتش بهانهها
چراغ و چشمِ آسمان! ستارهها تو، ماه، تو
پس از تو تار میشود شبِ تمامِ خانهها
اگرچه زخم میزنی ولی ترا نوشتهاند
به روی صفحهی دلم خطوطِ تازیانهها
خلاصه بر درختِ دل تو باید آشیان کنی
وگرنه میسپارمش به دست موریانهها
زنده یاد نجمه زارع
سلام دوست عزیز وب بسیار زیبایی دارین ممنونم از حضورتون...
سلام عزیز دلم
منو ببخش اگه بچگی کردم
بزار دستتو تو دستای سردم
منو ببخش میدونم اشتباه کردم
منو ببخش اگه بازم خطا کردم
قربونت فاطمه ی نازم
سلام.
مرسی از اینکه به وبلاگ من سر زدی.
وبلاگت قشنگه اینکه کنار هر شعر یک عکس عاشقانه و سوزناک هم هست قشنگه و اینکه پیام هر شعر رو که متوجه شدی پایین مطلب می نویسی...
فقط لطفا بهم بگو از کجا با وبلاگ من آشنا شدی.
اگه دوست داشتی منو لینک کن.
موفق باشی
سلام


از حسن نظرتون سپاسگزلرم
من از طزیق لینک یکی از دوستانبا وبلاگتون آشنا شدم
سپاسگزار مهرتون هستم
...




به به ! سلام بر خوش سلیقه ترین خانوم بلاگ اسکای
بانو افسانه در جریان باشند که ما از دیشب تا کنون می خواستیم وارد محفلتان شویم اما هرچه منتظرم می ماندیم در باز نمیشد!
یعنی جان ما بالا می آمد، اما وب شما بالا نمی آمد
خلاصه الان موفق شدیم
شعری هم پیشکش آورده ایم بانوی ریاضی!
تقدیم به شما:
در کامنت بعدی است
سلام بر بانوی دیار کرمانشاه


البته خانمش تویی
قربونت عزیز دلم
محفلمان گویا خاطر بانوی دوست و همسایه را مکدر کرده
پوزش این بانو افسانه را از دیار هکمتانه پذیرا باشید علیا حضرتا
من
واقعی ترین بانوی افسانه های توام
فرقی نمی کند کجا
آغوش تو هر جا که باز شود
با شکوهترین قصرٍ دنیاست
قصری که
تنها آقایش تویی ...
به خدا مردم تا این قسمت نظر خواهی باز شد

.
.
.
من هیچ وقت شاعر خوبی نمی شوم!
من هیچ وقت خالق خوبی نبوده ام!
فهمیدم این که فلسفه من شکستن است
هرگز دچار منطق خوبی نبوده ام
حرفت قبول، هرچه که گفتی قبول، آه
اما نگو که عاشق خوبی نبوده ام
شبت آروم ....
الهی فدات

گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت
که تو رو فقط و فقط واسه خودت بخواد
که وقتی تو اوج تنهایی هستی
با چشماش بهت بگه :
هستم تا ته تهش! هستی؟؟؟
شب بخیر بانوی من
TALE
او مات و مبهوت به زندگی نگاه کرد که در گودی دستانش میدرخشید، اما
میترسید حرکت کند، میترسید راه برود، میترسید زندگی از لا به
لای
انگشتانش بریزد، قدری ایستاد، بعد با خودش گفت: "وقتی فردایی ندارم، نگه
داشتن این زندگی چه فایدهای دارد؟بگذاراین مشت زندگی را مصرف کنم.."
آن وقت شروع به دویدن کرد
زندگی را به سر و رویش پاشید
زندگی را نوشید
و زندگی را بویید
چنان به وجد آمد که دید میتواند تا ته دنیا بدود
می تواند بال بزند
میتواند پا روی خورشید بگذارد
می تواند ....
او در آن یک روز آسمانخراشی بنا نکرد
زمینی را مالک نشد
مقامی را به دست نیاورد
اما ...
اما در همان یک روز
دست بر پوست درختی کشید
روی چمن خوابید
کفش دوزدکی را تماشا کرد
سرش را
بالا گرفت و ابرها را دید
و
به آنهایی که او را نمیشناختند سلام کرد
و
برای آنها که دوستش نداشتند
از ته دل دعا کرد
او در همان یک روز آشتی کرد
و
خندید و سبک شد
لذت برد
و
سرشار شد و بخشید
عاشق شد وعبور کرد و تمام شد
او همان یک روز زندگی کرد
فردای آن روز فرشتهها در تقویم خدا نوشتند:
"امروز او درگذشت، کسی که هزار سال زیست
زندگی انسان دارای طول،عرض وارتفاع است ؛
اغلب ما تنها به طول آن می اندیشیم،
اما آنچه که بیشتر اهمیت دارد،
عرض یا چگونگی آن است.
امروز را از دست ندهید،
آیا ضمانتی
برای طلوع خورشید فردا وجود دارد!؟
سلام همزبان خوبم




همه از عشق وجنون می گویند
همه زین کاسهء خون می گویند
نام هرگونه هوس عشق نهند
بیخوداز ناز و فزون می گویند
عشق آنست که آتش فکند
آتش اندر دل سرکش فکند
عشق آنست که بایک دیدار
شعله درقلب مشوش فکند
خواستن را نرسیدن عشق است
سوختن و یار ندیدن عشق است
سپاسگزار مهرتون هستم
عـــ ــ ــکس تـــــــو را
به سقفـــ آسمـان سنجاق میکنم
حال که ایــــن روزهـــا
از فرط دلتنـ ــ ـگی
چشمانم مدام رو به آسمان استــــ
بگذار تــو در قابـــ چشمانـم باشی !
سلام مهربونم
آدما برای هم مثل کتاب می مونن
وقتی به آخرش میرسن
میرن سراغ یکی دیگه
یادمون باشه واسه هرکسی راحت ورق نخوریم
دورا دور عاشقت شدم
دورا دور نگرانت بودم
دورا دور عشق ورزیدم
و حال
عاشق شدن و عشق ورزیدنت به دیگری را
دورا دور می بینم
و از همین دورا دور می میرم !
سلام بهار من
در قید غمم، خاطر آزاد کجایی؟
تنگ است دلم، قوت فریاد کجایی؟
با آنکه ز ما یاد نکردی..
ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی؟
دیـالوگِ همیشه یـک نفـره ام را ،
هـی مـرور میکـنم تا وقتی به چشم هایت میرسم حرفی برای گفتن داشته باشم ،
اگــر ” انگشت های هیــس ” دوبـاره ژسـت عــاشقانه ام را به هـم نزنند …
سلام قشنگم
گفته بودی، از غرورم، از سکوتم، خسته ای
من شکستم هر دو را
گفته بودم،از سکوتت،از غرورت خسته ام
به خاموشی مغرورانه ات
شکستی تو مرا
با تو گفتم
از همه تنهایی ام، خستگی ام
با تو گفتم تا بدانی
با همه ناجیگری، بی ناجی ام
تو، سکوتت خنجریست
بر قلب من
و حضورت، مرهمی
بر زخم من
پس، باش
تا همیشه با من باش
حتی اگر خاموشی…
وقتــ‗__‗ــی گیــ‗__‗ــج میشــ‗__‗ــدم ♫
بـه ڪـلــ‗__‗ــمات پنــ‗__‗ــاه میبــ‗__‗ــردم ♫
امــ‗__‗ــان از امــ‗__‗ــروز ڪــ‗__‗ـــﮧ ♫
ڪـلمــ‗__‗ــات خودشــ‗__‗ــان هم گیــ‗_‗ــج شــ‗__‗ــده انـ‗__‗ــد ♫
سلام نازنین بانوی من
دوســتــت دارم را هزار بار دیگر تکرار کن . . .
اینجا نه بینیِ کــَـسی دراز می شود ! . .
نه گـُـرگی به گــَـله ات میزند !
تو خودت را رنگ زدی..
تا شیبه خاطرات این آدما ها باشی؟
. شاید فراموش کردی....
که این آدمها...
رنگین کمان را با دروغ های خود رنگ میکنند!
. تو برای آنها...حتی معنی بی رنگی را هم نداری.!
کاش سیاه و سفید بودی!.
تا باورشان میشد...تو شیبه دروغ های رنگیِ آنها نیستی!
شبیه حقیقتِ...خودت هستی!
سلام مهربونم
زیادى خوبى نکن !!!
انسان است، فراموشکار است !!!
از تنهایى اش که در بیاید تنهایى ات را دور میزند !!!
پشت مى کند به تو , به گذشته اش !!!
حتی روزى میرسد که به تو میگوید: شما...
از کوی تو بیرون نرود ؛ پای خیالم،
نکند فرق به حالم ، چه برانی چه بخوانی
چه به اوجم برسانی ؛ چه به خاکم بکشانی،
نه من آنم که برنجم ؛
نه تو آنی که برانی...
سلام اغظم جان
گاهـــــی یه جـــوری دلـم تنگ میشــــه برات
کــــــــه محالـــــه بتونـــی تصور کنــــی !!!!!!!!
خواهش میکنمــــــــــــــــــ
عیب است بزرگ برکشیدن خود را
وز جملۀ خلق برگزیدن خود را
از مردمک دیده بباید آموخت
دیدن همه کس را و ندیدن خود را
سلام
...چون کوه نشستم من با تاب و تب پنهان
صد زلزله برخیزد آنگاه که برخیزم
برخیزم و بگشایم بند از دل پر آتش
وین سیل گدازان را از سینه فروریزم
چون گریه گلو گیرد از ابر فرو بارم
چون خشم رخ افروزد در صاعقه آویزم
ای سایه ! سحرخیزان دلواپس خورشیدند
زندان شب یلدا بگشایم و بگریزم هوشنگ ابتهاج
سپاسگزارم
سلام
واقعاْ زیباست
ممنون
سلام
سپاسگزار حضور گرمتون هستم
سلام علیکم خوبی شما؟
بهتون تسلیت میگم
سلام



ممنون شما خوبید؟
باز امشب غزلی کنج دلم زندانی است ، آسمان شب بی حوصله ام طوفانی است ، هیچ کس تلخی لبخند مرا درک نکرد ، های های دل دیوانه من پنهانی است .....
اپم.منتظرتم عزیزم.
سلام
مـــادرمـ میگویــــد ...
خـــودتــ را هـم بُـکُـشـــی ...
ردّ ایـــن غـم ِ مــشـکــوکــــ ...
پشتـــــ ِ شیـطنـتـهــــای ِ دائـمـــی نـگاهتــــ ...
گـُــــم نمیشــــود .../
سپاسگزارم
خواهش
سلام
خواهش
اینجا دنیاست
هیچ چیز جای ِ خودش نیست
زنـــدگی
آدم هـــا
قلب هـا
یا یکی بی دل است ! . . .
... یا دو دل
یکی هم اینجــا
بی تــو ...... دل توی ِ دلش نیست . . .
سلام

آدرس؟
در دل دردیست از تو پنهان که مپرس
تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس
با این همه حال و در چنین تنگدلی
جا کرده محبت تو چندان که مپرس . . .
سپاسگزار حضور گرمتون هستم
هیچکس نـفهمیـــــد که « زلـیخـــــــا » مــَـــــــــرد بـود ….!!
میــــدانی چــــــــــــرا ؟؟؟
مـــــردانـــگی میــخواهـــــد!
مــــــــاندن ، پــای عشــــــقی که مـُـــدام تـو را پـــس میــــزنــد
سلام الی جان
دورا دور عاشقت شدم
دورا دور نگرانت بودم
دورا دور عشق ورزیدم
و حال
عاشق شدن و عشق ورزیدنت به دیگری را
دورا دور می بینم
و از همین دورا دور می میرم !
گوشهایم را می گیرم...
و چشم هایم را می بندم...
و زبانم را گاز می گیرم..
ولی...
حریف افکارم نمی شوم...
چقدردردناک است...
فهمیدن ...!
سلام
بے بهانہ بخاطر آوردمت
دوست داشتن شاید همین باشد
بے بهانہ یاد کردن......
سپاس
بی علی در جسم هستی روح نیست
بی علی شرع نبی را نوح نیست
بی علی اصل عبادت باطل است
بی علی هر کس بمیرد جاهل است
بی علی تقوا گلی بی رنگ و بوست
بندگی همچون نماز بی وضوست
آپم[گل]
سلام
خوش بودن ....!
خوش بودن که به این سادگی ها نیست.....
باید تو باشی و باران....
یا تو باشی و سکوتِ مطلقِ خیابان....
یا نه، تو و یک بیت شعر...
می بینی؟!
تو،پایِ ثابتِ بودنی....
تو باشی و دیگر هیچ....
همین قدر کافی است .....که من را تا خدا بالا ببرد....
سلام..
دو مطالب اخیر رو خوندم.. شعرها و طرح ها بسیار زیبا بود!
در پناه خدا...........فعلا یاعلی
سلام مومن
خوشحالم که خواننده ی خاطرات کهنه ام هستید 
حق یارتان
سلام دوست خوبم خوبی ؟
آپ جدید گذاشتم منتظر نظرت هستم.
یا علی مدد.
سلام
سپاسگزارم شما خوبید؟
حتماخدمت خوام رسید