خـــــاطرات کهــــنه و اشـــــعار نـــو

خاطرات کهنه و اشعار نو شمع خاموشی شب های من است تازه ام از این فضای دلپذیر یاد آن درمان غمهای من است. صهبـــــانــا

خـــــاطرات کهــــنه و اشـــــعار نـــو

خاطرات کهنه و اشعار نو شمع خاموشی شب های من است تازه ام از این فضای دلپذیر یاد آن درمان غمهای من است. صهبـــــانــا

از خاطــرات گمشــده می‌آیــم تابوتـــی از نگــاه تــو بر دوشــم

گریه کردم گریه هم این بار آرامــم نکرد 

هرچه کردم هرچه آه انگـار آرامــم نکرد 

 

روستا از چشم من افتاد دیگر مثل قـبل 

گرمــی آغـــوش شالـــیزار آرامــم نکرد 

 

بی تو خشکیدندپاهایم کسی راهم نبرد 

درد دل با ســــایه و دیـــــوار آرامــم نکرد 

 

خواسـتم دیگر فراموشــت کنم اما نشد 

خواستــم اما نشد این کــار آرامــم نکرد 

 

سوختــم آنگــونه درتب آه از مادر بــپرس 

دستـــمال تــب بر نمــــدار آرامـــم نـکرد 

 

ذوق شعرم را کجا بردی که بعد از رفتنت 

عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد

 

 

   زنده یاد نجمه زارع

پ.ن۱:تفـاوت  من و تــو در این اســت که من بــرای تو خاطــره شــدم و تو بــرای من رویـــــا  

پ.ن۲:عاشقانه های مرا به خود نگیر مخاطب مـــــن معشوقی  ایست که هنوز به دنیا نیامده,

تو که مدت هاست برای من... از دنیا رفــــته ای

نظرات 1173 + ارسال نظر
bagherianmohammad دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:08 ب.ظ http://snow50.blogfa.com


سخت است حرفت را نفهمند،
سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند،
حالا میفهمم، که خدا چه زجری میکشد
وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ،
اشتباهی هم فهمیده اند.
"دکتر علی شریعتی

باز هم سپاس

Milad دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:52 ب.ظ http://milad-123.blogfa.com

بعضی حرف ها را “نباید زد”

بعضی حرف ها را “نباید خورد”

بیچاره دل چه میکشد میان این “زد” و”خورد

سلام

سپاس از مهرتون

sara دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:01 ب.ظ http://pixapix.blogfa.com

سلام عالی بود نظرتون با تبادل لینک چی منتظرتون هستم من را با نام
رویـــــــــای خیس
لینک کنید
منتظرم سارا

سلام عزیز دلم

حتما

دریا دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:39 ب.ظ http://daryaa20.blogfa.com/

کاش انسان هم مثل شمع فقط یک روز زندگی می کرد ...

اما در کنار پروانه اش . . .! ! !

بی تو بودن را معنا می کنم با تنهایی و آسمان گرفته . . .

با آسمان پر باران چشم هایم. . .

بی تو بودن را معنا می کنم با شمع . . .

با اشک های بی وقفه ی شمعی بی پروانه . . .

تو بگو . . .

بی تو بودن را چگونه می توان تفسیر کرد ؟؟؟

وقتی که بی تو بودن خیلی دشوار است ... [گل]

سلام دریای عزیزم

قربونت نازنینم

تنها دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:20 ب.ظ http://www.123tanha321.blogfa.com

سـکـــــــه ی زنـدگـیم شـیـــــــر نـدارد

امــــــــا هـمـیـن خـطـی کـه مـــــــرا

بـه تــــــو وصـــــــــــــــــل نـگـه داشته را

بسیـــــار دوســـــــت مـی دارم...............

سلام

سپاسگزار حضور گرمتون هستم

عاشقانه دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:58 ب.ظ http://loveelygirl.blogfa.com

سلام

فرزانه دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:00 ب.ظ


کوچه های قدیمی را تنگ می ساختند تا مردم به هم نزدیک باشندحال چه تنهاییم در این همه اتوبان پهن.


سلام فرزانه جونم

مرسی فدات شم

فاطمه دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:16 ب.ظ http://faty26.blogfa.com

رفتم که نبینی....
رفتم که نبینی پریشان شدنم را
غمناک ترین لحظه ویران شدنم را
در خویش فرورفتم و درخویش شکستم
تا تو نبینی غم تنها شدنم را....

سلام نازنینم

احســ ـــــــــ ــــــــــ ــــان دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:28 ب.ظ http://www.bi-to-tanham.mihanblog.com


خدایادیدی؟!

کلی باران فرستادی تااین لکه هارا ازدلم بشویی.....

من که گفته بودم لکه نیست زخم است

سلام

از حضور گرمتون سپاسگزارم

عاطفه دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:33 ب.ظ http://yareza91.blogfa.com/

خیلی سخته کسی رو نداشته باشی که بی منت بغلت کنه...
بی منت براش گریه کنی...
بی منت پشتت باشه...
بی منت دوست داشته باشه...
بی منت رفیقت باشه...
خیلی سخته...
آهای شماهایی که دارید قدر بدونید...

سلام عاطفه جون

قربونت

melorin سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:47 ق.ظ http://raha-melorin.blogfa.com/

سلام عزیزم
وبت عالیه،
اگه مایل بودی واسه تبادل لینک بهم خبر بده مرسی

سلام

نگاتون زیباست

تنها سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:55 ق.ظ http://www.hasti2052.blogfa.com/


باران که می بارد

گام بر می دارم و قدم زنان می روم

زیر باران رفتن را دوست دارم

اشکهایم را کسی نمی بیند.

تمام خاطرام را دوباره خیس می کنم.

حس می کنم دوباره زنده شده ام.

از تلخی روزگار می گویم و به دست باران می سپارم

از سختی ها از نامردی ها

از بخت بد و اقبال شوم

همه را به دست باران می سپارم

باران نیز می شوید و پاک می کند

باران زندگی دوباره را یه یادم می آورد

توان راه رفتن به من می دهد

در این جاده باریک من و باران تنهای تنهای هستیم

هر قدر می بارد من سبک و سبک تر می شوم

اما می ترسم از رنگین کمان هفت رنگ پس از باران

دوباره روزگار از نو اغاز خواهد شد

پس خداوندا مگیر بارانت را ز من حتی برای یک لحظه

سلام

از حضور گرمتون سپاسگزارم

پارسا سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:56 ق.ظ http://kohan007.blogfa.com/


کوچه ات بن بست
برای من
بازبرای همه
تودرکجا خانه داری
که
من به بن بیت وتوبه آزادی رسیدی
آه
من برنگشتم
توبرگشتی
کوچه بهانه بود
کارت کوچ بود

سلام

مهرتان را سپاس

الی سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:57 ق.ظ http://www.eli-tanha.blogfa.com


هنوز ردپایت در کوچه های دلم پا برجاست...

هنوز حس میکنم با من هستی...

صدایم میکنی و من با بغض بی پایان جوابت را نمیدهم تا

بدانی چه دردناک است قصه ی بی کسی ام

سلام الی عزیزم

خوبی فدات شم؟

۞زنـــــــــــد گـــــ ـــــ ی۞ سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:59 ق.ظ http://ruzhayeabri.blogfa.com/


گاهی تمام حقیقت پشت واقعیت گم می شود


گاهی آنچه باید شود، آنچه نباید شود می شود


گاهی آنکه در دیده است در دل رسوب می شود


گاهی باید از دیده رفت تا در دل ماند،


حتی به قدر خاطره ای کوتاه


گاهی باید دریای غصه های خدا شوی

سلام

مهرتان را سپاس

خسرو زارعی سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:06 ق.ظ http://zelghorba.mihanblog.com/post/author/880912

با سلام
با مطلب تفکیک دین از حکومت به روزم
منتظر نظرات شما عزیز می باشم [گل]

سلام

خدمت می رسم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:12 ق.ظ

چه بر سر ما آمد..؟


که «سلام»ساده‌ترین واژه میان آدم‌ها…

برایمان تبدیل به دشوارترین واژه شد…

چنان که برای بیانش..

باید به دنبال بهانه بگردیم…

لینکت کردم

سلام

محبت کردید

اما آدرس نگذاشتید تا بدونم کدوم عزیز منو لینک کرد

فرزانه سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:30 ق.ظ http://ruzhayeabri.blogfa.com/


کسی دستهایت را نمیگیرد
در جیبت بگذار..شاید
خاطره ای ته جیب مانده باشد که هنوز گرم است........!!

سلام فرزانه جون

قربونت

بـهـــ ــــداد سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:32 ق.ظ http://www.behdad-tanhatarin.blogfa.com


جادوگری یا پیشگویی میخواهم

این روزها چیزی ورای بودن می خواهم

معجزه ای در نفس هایم جاری کن

من این روزها برای بودن تو را می خواهم.


سلام
سپاسگزار مهرتون هستم

ღ✿ღ سجاد و ویدا ღ✿ღ سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:42 ق.ظ http://vida-sajad.blogfa.com/

دل میکنم
ازتمام چیزهایی که سهم من نبودند
و من به اجبار برای خودم میخواستمشان
فقط این وسط ازخدا دلگیرم
از پاییز دلگیرم
از شعرهایم دلگیرم
اینها مرا به بازی گرفته اند
مرا به سخره گرفته اند
روزی به من هدیه میدهند
و روزی دیگر پس میگیرند
درست درنقطه اوج دلبستن
آن را پس میگیرند
و من میمانم و تنهایی
و باز دلبستن و ...
دل کندن...

سلام

سپاسگزار مهرتون هستم

ღ✿ღ سجاد و ویدا ღ✿ღ سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:45 ق.ظ http://vida-sajad.blogfa.com/

وقتی دلی می گیرد .. بغضی میشکند .. نگاهی آلوده می شود ..
آن لجظه را بخاطر بسپار ...
شاید روزی دلت گرفت ... بغضت شکست ... نگاهت آلوده شد ..
آن لحظه یاد می آوری که ...
(( عشق خود عذابی است الهی ))

باز هم سپاس

ღ✿ღسجاد و ویدا ღ✿ღ سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:46 ق.ظ http://www.vida-sajad.blpgfa.com

آدم هـا می آیند

زنـدگی می کنند

می میـرنـد و می رونـد ،

امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو

آن هـنگـام آغـاز می شـود کـه

آدمی می رود امــا نـمی میـرد!

مـی مـــانــد

و

نبـودنـش در بـودن ِ تـو

چنـان تـه نـشیـن می شـود

کـه تـــو می میـری

در حالـی کـه زنــده ای....

ممنونم

فرزانه سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 03:16 ق.ظ http://ruzhayeabri.blogfa.com

باید برای عبور از شب

اسمش را صدا می‌زدم

و اسم شب

سکوتی طولانی بود

که تا صبح ادامه داشت

سلام فرزانه جونم

محبت کردید

مهشید سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:13 ق.ظ http://golegandom2012.blogfa.com

سلام

محسن سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:16 ق.ظ http://mohsenb99.blogfa.com

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد...

اپم و منتظر حضورت

سلام

سپاسگزار مهرتون هستم

bagherianmohammad سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:33 ق.ظ http://snow50.blogfa.com

درود بر شما
کامنت زیبایی بود
+ضمن سپاس فراوان از شما که زحمت کشیدید و وب بنده را لینک فرمودید/
بنده نیز شمارا با کمال افتخار و سربلندی لینک کردم.
در ضمن بنده از شکلکهای این وب سردرنمی اورم وقتی هم میخوام یه شکلک برای تشکر وقدردانی بعد از کامنت بزارم َ یه جاش شماره مینویسه
عذر مرا بپذیرید
سلامتی وموفقیت شما ارزوی ماست
بدرود

سلام

از حسن نظرتون سپاسگزارم

محبت کردید

ایراد نداره بزرگوار

من نیز ازتون سپاسگزارم

bagherianmohammad سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:38 ق.ظ http://snow50.blogfa.com

داستان لیاقت عشق
فرمانروایی که می کوشید تا مرزهای جنوبی کشورش را گسترش دهد، با مقاومت های سرداری محلی مواجه شد و مزاحمتهای سردار به حدی رسید که خشم فرمانروا را برانگیخت و بنابراین او تعداد زیادی سرباز را مامور دستگیری سردار کرد. عاقبت سردار و همسرش به اسارت نیروهای فرمانروا درآمدند و برای محاکمه و مجازات با پایتخت فرستاده شدند.
فرمانروا با دیدن قیافه سردار جنگاور تحت تاثیر قرار گرفت و از او پرسید: ای سردار، اگر من از گناهت بگذرم و آزادت کنم، چه می کنی؟
سردار پاسخ داد: ای فرمانروا، اگر از من بگذری به وطنم باز خواهم گشت و تا آخر عمر فرمانبردار تو خواهم بود.
فرمانروا پرسید: و اگر از جان همسرت در گذرم، آنگاه چه خواهی کرد؟
سردار گفت: آنوقت جانم را فدایت خواهم کرد!
فرمانروا از پاسخی که شنید آنچنان تکان خورد که نه تنها سردار و همسرش را بخشید بلکه او را به عنوان استاندار سرزمین جنوبی انتخاب کرد.
سردار هنگام بازگشت از همسرش پرسید: آیا دیدی سرسرای کاخ فرمانروا چقدر زیبا بود؟ دقت کردی صندلی فرمانروا از طلای ناب ساخته شده بود؟
همسر سردار گفت: راستش را بخواهی، من به هیچ چیزی توجه نکردم. سردار با تعجب پرسید: پس حواست کجا بود؟
همسرش در حالی که به چشمان سردار نگاه می کرد به او گفت: تمام حواسم به تو بود. به چهره مردی نگاه می کردم که گفت حاضر است به خاطر من جانش را فدا کند!

چه داستان زیبایی

bagherianmohammad سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:43 ق.ظ http://snow50.blogfa.com

ببخشید که داستان برایتان میفرستمَ آخه شما به انگلیسی روی تصاویر به صورت چشمک زن نوشتید داستانََّ حالا نمبدونم درست متوجه شدم یا نه؟
بنده هم سعی میکنم داستا ن های جالب بفرستم
البته اگه قابل بدونید وبخونید

داستان مرد و گنجشک
حکایت کرده اند که مردى در بازار دمشق ، گنجشکى رنگین و لطیف ، به یک درهم خرید تا به خانه آورد و فرزندانش با آن بازى کنند. در بین راه ، گنجشک به سخن آمد و مرد را گفت : در من فایده اى ، براى تو نیست . اگر مرا آزاد کنى ، تو را سه نصیحت مى گویم که هر یک ، همچون گنجى است . دو نصیحت را وقتى در دست تو اسیرم مى گویم و پند سوم را، وقتى آزادم کردى و بر شاخ درختى نشستم ، مى گویم . مرد با خود اندیشید که سه نصیحت از پرنده اى که همه جا را دیده و همه را از بالا نگریسته است ، به یک درهم مى ارزد . پذیرفت و به گنجشک گفت که پندهایت را بگو.
گنجشک گفت : نصیحت اول آن است که اگر نعمتى را از کف دادى ، غصه مخور و غمگین مباش ؛ زیرا اگر آن نعمت ، حقیقتا و دائما از آن تو بود، هیچ گاه زایل نمى شد . دیگر آن که اگر کسى با تو سخن محال و ناممکن گفت ، به آن سخن هیچ توجه نکن و از آن درگذر .
مرد، چون این دو نصیحت را شنید، گنجشک را آزاد کرد . پرنده کوچک برکشید و بر درختى نشست . چون خود را آزاد و رها دید، خنده اى کرد . مرد گفت : نصیحت سوم را بگو! گنجشک گفت : نصیحت چیست !؟ اى مرد نادان ، زیان کردى . در شکم من دو گوهر هست که هر یک بیست مثقال وزن دارد . تو را فریفتم تا از دستت رها شوم . اگر مى دانستى که چه گوهرهایى نزد من است ، به هیچ قیمت ، مرا رها نمى کردى .
مرد، از خشم و حسرت ، نمى دانست که چه کند. دست بر دست مى مالید و گنجشک را ناسزا مى گفت . ناگهان رو به گنجشک کرد و گفت : حال که مرا از چنان گوهرهایى محروم کردى ، دست کم ، آخرین پندت را بگو. گنجشک گفت : مرد ابله !با تو گفتم که اگر نعمتى را از کف دادى ، غم مخور؛ اما اینک تو غمگینى که چرا مرا از دست داده اى . نیز گفتم که سخن محال و ناممکن را نپذیر؛ اما تو هم اینک پذیرفتى که در شکم من گوهرهایى است که چهل مثقال وزن دارد. آخر من خود چند مثقالم که چهل مثقال ، گوهر با خود حمل کنم !؟ پس تو لایق آن دو نصیحت نبودى و پند سوم را نیز با تو نمى گویم که قدر آن نخواهى دانست . این را گفت و در هوا ناپدید شد .
پند گفتن با جهول خوابناک
تخم افکندن بود در شوره خاک

محبت می کنید
بله من روی تموم تصاویرم کلمه ی TALE که به معنی ُ افسانه ُ و ُداستانً است رو می نویسم اما بیشتر منظورم از کلمه ی TALE *افسانه* است

سپاسگزار حضور گرم و توجه زیبایتان هستم

از بابت داستانهای زیبایتان نیز ازتون تشکر می کنم

شب بارانی..فروغ سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:02 ق.ظ http://nafassadat.blogfa.com/

بیا لب وا کنیم هم غصه ی من
بیا بیدار کنیم خوابیده ها رو
بیا آشتی بدیم با قصه هامون
تمام دستای از هم جدا رو
بیا گلخونه کن ویرونه ها رو
که قمری جای زاغا رو بگیره
نمی خوام گلدون مادربزرگم
رو طاقچه از بوی غربت بمیره
قفلای خونی صندوقچه ی ما
هزارون ساله گم کرده کلیده
بیا با قلبامون رستم بسازیم
که اون که دشمنه ، دیو سفیده
بیا قفل و کلید رو مهربون کن
که سخته سوت و کور خونه هامون
بیا با دستای هم پل ببندیم
که رد شه قاصد از رودخونه هامون
اگه شب مثل زندون تنگ و تاره
کلید صبحمون تو دستای ماست
اگه امشب ، شب مرگ ستاره ست
چراغ راهمون خورشید فرداست


سلام نازنینم

ممنونم

مجتبی سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:53 ق.ظ http://rad54.blogfa.com

شعر زیبایی بود .
یه چیز بگم سبک شی :دستمو بریدم رو لباسم یه لکه خون ریخته ، شستمش پاک نشده …
به مامانم میگم خون با چی پاک میشه ؟
از اون اتاق داد زد : خون فقط با خون پاک میشه !
من :|
فیلم هندی :|
سازمان خون :|
شاهرخ خان :|
آمیتا چاخان :|
شعبون بی مخ :|
همیشه سبز باشی

سلام



سپاسگزارم

فرید سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:53 ق.ظ http://www.farid-g.blogfa.com

پرنده ای که بال و پرش ریخته باشد!
مظلومیت خاصی دارد!
باز گذاشتن در قفسش
توهینی است به او!
در قفس را ببند تا زندان دلیل زمینگیر شدنش باشد!
نه پر و بال و ریخته اش...




سلام خوبی؟ممنون ک بهم سر زدی
آپت عالی بود
پیشاپیش عیدت هم مبارک
بازم بهم سر بزن
بای تا های

سلام

سپاسگزار نگاه زیبابینتون هستم

پیشاپیش عیدبر شما و خانواده محترم هم مبارک

رویا سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:01 ق.ظ http://www.mylovetomeh-roya.blogfa.com/

سلام عزیزم وبلاگ فوق العاده ای دارم افسانه جون مرسی از بازدیدیت

سلام رویای قشنگم
قربونت برم

سحر سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:06 ق.ظ http://paeizerangparide.blogsky.com

انگار که شاهرگ احساسم را زده باشی
بند نمی آید دوست داشتنت

سلام بر افسانه ی مهربانم . خوبی عزیزم؟ هم سعر زیبا بود هم پی نوشتها

پایدار باشی خوب من
===========================
این کامنتو من گذاشته بودم ولی یادم رفته بود آدرس بزارم

سلام به روی ماهت

الهی فدای اسم قشنگت بره افسانه

مینا ( پری کوچک و غمگین ) سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:48 ق.ظ

✘▄╔╝▀✘▄╔▄╔╝▀] [گل] ✘▄╔╝▀✘▄╔▄╔╝▀][گل]✘▄╔╝▀✘▄╔▄╔╝▀][گل]


[گل] به بهانه ی خداحافظی با شیدا گلم [گل] وبلاگ غم تنهایی [گل]

[گل][گل] و به پاس مهربانی های زلالش , وبلاگی ساخته ام !

[گل][گل][گل] سه شنبه / 22 اسفند 1391 / ساعت 23

[گل][گل][گل][گل] حضور دلنشینت را به انتظار نشسته ام ...



✘▄╔╝▀✘▄╔▄╔╝▀] [گل] ✘▄╔╝▀✘▄╔▄╔╝▀][گل]✘▄╔╝▀✘▄╔▄╔╝▀][گل]




تو را من چشم در راهم ....


http://fifikochoolooooo.blogfa.com/



✘▄╔╝▀✘▄╔▄╔╝▀] [گل] ✘▄╔╝▀✘▄╔▄╔╝▀][گل]✘▄╔╝▀✘▄╔▄╔╝▀][گل]




سلام عزیز دلم

مرسیــــ

قـــاســ♥ـــم سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:29 ق.ظ http://netboook.blogfa.com

سلام دوست من...
وقت بخیر...
امیدوارم سال خوبی در پیش داشته باشی...[لبخند]
با یه مطلب جدید آپم و منتظر نگاه قشنگت...
اگه فرصت داشتی حتما بیا...
موفق باشی[گل][لبخند]
یاعلی

سلام بزرگوار

خدمت رسیدم

سال نو خوبی را براتون آرزومندم

هنگامه سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:00 ب.ظ

خیلی دلم گرفته از خیلی ها

با اغوش گرمت دل گرفته مو اروم کن

با نفس هات قلبمو نوازش کن

تا برای با تو بودن بتپه بی تو

هـــــــرگــــــز

سلام هنگامه جونم

قربونت برم

ساحل سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:23 ب.ظ http://www.fereshte2012.blogfa.com

این روزها دلم اصرار دارد
فریاد بزند؛
اما . . .
من جلوی دهانش را می گیرم،
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!!!
این روزها من . . .
خدای سکوت شده ام؛
خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا،
خط خطی نشود . . .!!

سلام ساحل جون

عزیز دلمی

هرزال سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:25 ب.ظ http://respinaharzal.blogfa.com/

باور کن هزار بار از این جا رد شده بودم

و گل های این میدان ر ندیده بودم!

چقدر با هم که هستیم

دنیای من زیباتر میشود!!!

سلام

سپاسگزار مهرتون هستم

دختران حوا سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:55 ب.ظ http://sutiii.blogfa.com

سلام دوباره اومدیم
با پست : مرد؟؟!!!

سلام عزیز دل

خوش اومدید

خدمت می رسم

هامون سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:40 ب.ظ http://hdelshekeste.blogfa.com/http://

برای کسی که می گوید :
گلویش درد می کنه ، صدایش گرفته ، سرش سنگینه و آبریزش بینی داره …بدون درنگ نسخه نپیچیم!
شاید بغضی در گلویش ترکیده باشد….

سلام

ممنون از نگاه زیبایتان

مهدی سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:57 ب.ظ


ممنون از حضورت

سلام

من نیز ازتون سپاسگزارم

عشق مخصوص خدا... سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:04 ب.ظ http://aydln.blogfa.com/


باد نوروز وزیده است به کوه و صحرا
جامه عید بپوشند، چه شاه و چه گدا
بلبل باغ جنان را نبود راه به دوست
نازم آن مطرب مجلس که بود قبله نما
صوفی و عارف ازین بادیه دور افتادند
جام می گیر ز مطرب، که رَوی سوی صفا
همه در عید به صحرا و گلستان بروند
من سرمست، ز میخانه کنم رو به خدا
عید نوروز مبارک به غنی و درویش
یار دلدار، ز بتخانه دری را بگشا
گر مرا ره به در پیر خرابات دهی
به سر و جان به سویش راه نوردم نه به پا
سالها در صف ارباب عمائم بودم
تا به دلدار رسیدم نکنم باز خطا

[گل][گل]

[گل][گل]

[گل][گل]

سلام

سپلسگزار مهرتون هسنم

omid سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:27 ب.ظ http://www.3daye2nya.mihanblog.com

سلام افسانه جان
جا داره بازم ازت تشکر کنم بابت متن زیبات
راستی منم اپم خوشحال میشم سر بزنید

سلام

سپاسگزار حضور گرمتون هستم

سوگل سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:02 ب.ظ http://soogol64.blogfa.com/

آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت ، در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت

، خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد ، طعنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت

سلم عزیز دلم

مرسیــــــــــــــــــــــــــــــ

رها سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:06 ب.ظ http://raha59.persianblog.ir

شب را
در می نوردم
و ز تاریکی گریزی ندارم
می دانم روشنایی در راه است
و فانوس عالم گونت
روشنی مهتاب
به تن دارد
پیشاپیش سال نو مبارک..

سلام قشنگم

سال خوبی رو پیش رو داشته باشی

maryam سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:20 ب.ظ http://www.tabe-sard.blogfa.com

چه رسم جالبیست !!!

محبتت را می گذارند پای احتیاجت...!

صداقتت را می گذارند پای سادگیت...!

سکوتت را می گذارند پای نفهمیت...!

نگرانیت را می گذارند پای تنهاییت...!

و وفاداریت را پای بی کسیت...!

و آنقدر تکرار می کنند

که خودت باورت می شود

که تنهایی و بیکس و محتاج...

سلام افسانه جون خوبی؟آپم و اینکه سال خوبی رو پیش رو داشته باشی

سلام به روی ماهت

خدمت رسیدم

پیشاپیش سال نو رو بهتون تبریک عرض می کنم

مهدی سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:38 ب.ظ http://paruo.blogfa.com

سلام
ممنون از حضورت

سلام

من نیز ازتون سپاسگزارم

نرگس (کلبه ی تنهایی) سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:24 ب.ظ http://www.narsis-e.blogfa.com

کـآش میـבـآنـِـستـــے

בُنـیـآے مـَלּ בر لـَبـخـَنـבهـآے تــُو

لــَمس کـَـرבלּ احسـآسـَت

گرفـتـَלּ בستـآنـَت خُلـآصــﮧ میشـَوב

....بــِﮧ هـَمیـלּ سـآבگــے

بـَرـآے تـَمـآم لـَحظــﮧ هـآے بـآ مـَלּ نـَبوבنت

בلـتـَنگــے میکـُنـَم !....

سلام مهربانم
ممنونم

meraj سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:27 ب.ظ http://meraj-tak.mihanblog.com/

I'm happy to give comments

new up

سلام

اوه تنکی یو

مسا چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:03 ق.ظ http://masa-art.blogfa.com/


خیانت است یا عشق ؟؟؟
در آغوش من است
ولی
مال دیگری....
در نگاه من است
ولی
در تصرف دیگری ....
خیانت است یا عشق ؟؟؟
(مسا.)

سلام

سپاسگزار مهرتون هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد