برای از تو نوشتن غزل بهانه شده برای از تو نوشتن لب مرا بستند برای از تو نوشتن , سکوت بی معناست برای از تو نوشتن چقدر دلتنگم برای از تو نوشتن به عشق رو کردم برای از تو نوشتن نسیم آزادی
مرتضی عباسی زاده | ![]() |
پ.ن: اگر روزی دلت لبریز غم بود گذارت بر مزار کهنه ام بود
بگو این بی نصیب خفتدر خاک یه روزی عاشق و دیوانه ام بود
به ما هم سر بزن
سلام
خدمت رسیدم
شمارتو برام بفرست
کجایی هستی؟
سلام

من؟؟
اهل همدانم
سلام دوست گلم
یــک لبخنـــدم را بسته بندی کرده ام
برای روزی که اتفاقی تـــو را می بینم …
آنقدر تمـــــــــیز میخندم
که به خوشبختــــی ام حســــادت کنـــی …
و من در جیب هـــایــــم
دست های خالـــی ام را فریب دهـــم
که امن ترین جای دنیـــا را انتخاب کرده انــد …
سلام عزیز دل
ممنون مهربونمـــــــــــ
هرجا قناری هارو افسرده میبینی
یا پشت سالاری و تا خورده میبینی
آنجا تو یادم کن دوست من ،دوست من
سلام هنگامه ی عزیزم
لطف کردی عزیز
خدا آن حس زیباییست که در تاریکی صحرا
زمانیکه هراس مرگ میدزدد سکوتت را
یکی همچون نسیم دشت میگوید
کنارت هستم ای تنها
سلام
شَبــــ کِــہ میرِسَـــد
کِتآبِــــ دِلَــــم رآ وَرَق مـے زَنَــم
وَ روُزهآ بـــے تُـــو بُودَטּ رآ
شُمآرِہ مــے کُـــــنَم
اِے کآش مِــــــثلِ قآصِدَکــــ
عآشِـــــق بُودے
وُ اَحـــــوآلِ دِلَـــــم رآ
مـــے پُرسیــــدے.....
سپاســـــــــ
هنوز هستند پسرانی که بوی مردانگی می دهند
در دستانشان عزت یک مرد ، یک مرد ، واقعی لمس می شود. می شود به آنها تکیه کرد.
می شود روی حرف و قول هایشان حساب کرد ...
.....
هنوز هم هستند دخترانی که تنشان بوی محبت خالص می دهد
...
نابند
لمس نشده اند
هنوز هم هستند ! نادرند ! کمیاب اند ! پاک اند !
هنوز آدم هایی از جنس فرشته پیدا می شود... هستند !
نادرند ! کمیاب اند !
اما هستند
محبت کردید
باز هم سپاســـــــــــ
زندگی ساعت دیواری نیست !
که اگر هم خوابید
بتوانی آن را به همین کوتاهی تنظیم کنی
کوک کنی
برسانی خود را به زمان دگران ....
هیچ کس منتظر مهلت خمیازه ما نیست گلم !
هیچ کس منتظر خواب تو نیست که به پایان برسد !
لحظه ها می آیند سالها می گذرند
و تو در قرن خودت می خوابی !
خیلی متن جالبی بود
من در یه جا بکار بردمش با اجازه
تمنا می کنم
ایرادی ندارد
سلام افسانه جونم
خیلی نوشته ی قشنگی بود لذت بردم
راستی ممنون که بهم سرزدی
سلام مهربانمـــــــــ
عزیز دلمیییییییییییییی
آنگاه که خورشید سر درآورد:
همه ی ستاره گان پایکوبی کنند که وقت رفتن است-
رفتن و فرار از این سیاهی های نهفته در دلهای خاموش،
فرار از همه ی شکافهای پرشده دلها-
آری؛
سلامـــــــــ
ممنونـــــــــ از حضور زیبایتانـــــــــــ
ماییم که در ظلمت شب یاد تو هستیم
در دام بلا خفته ز بیداد تو هستیم
ماییم که با تیشه زنیم ریشه خود را
دلخوش به همینیم که رفیق تو هستیم
سلام آرام دلم
ممنون نازنین مهربان
lوقتی به دنبال هدف تازه ای می روید و با مانعی مواجه می شوید ، به یاد آورید که از این موانع ، قبلاٌ هم در زندگیتان بوده است و بر آنها غلبه کرده و موفق شده اید! . آنتونی رابینز
سلام
سپاس از حضور سبزتون
شور زندگی ترانه ای است که عشق می سراید شور زندگی همان عشق است که به حرکت در آمده است عشق و شور زندگی هنگامی نصیب تان می شود که آتش عشق را گرامی بدارید و بیاموزید که همواره آن را روشن و فروزان نگه دارید . باربارا دی آنجلیس
+ مــِــقسی .
باز هم سپاســــــــــ
بسیار جمله ی زیبایی است
رسم زندگی این است: روزی کسی را دوست داری و روز بعد تنهایی
به
همین سادگی او رفته است و همه چیز تمام شده مثل یک مهمانی که به آخر می رسد
و
تو به حال خود رها می شوی چرا غمگینی ؟
این رسم زندگیست پس تنها آوازبخوان
سلام نرگس زیبای من
ممنون از حضور مهربونت نازنینم
خاطره ها نه در پسند ، نه در پیــــش
بر دل و جانند چون نفــــس خویـــش
آنکه همره ما بود ، شکست آینه دل
ز بیگانه نگردید هرگز دلی ریــــــــش
سلام برادر خوبم
بسیار زیباست
این جا به جز دوری تو ،
چیزی به من نزدیک نیست . . .
قصد جفاها نکنی ور بکنی با دل من
وا دل من وا دل من وا دل من وا دل من
قصد کنی بر تن من شاد شود دشمن من
وانگه از این خسته شود یا دل تو یا دل من
واله و شیدا دل من بیسر و بیپا دل من
وقت سحرها دل من رفته به هر جا دل من
بیخود و مجنون دل من خانه پرخون دل من
ساکن و گردان دل من فوق ثریا دل من
باز هم سپاســـــــ
تلنگر کوچکیست باران
وقتی فراموش میکنیم
آسمان کجاست ...!
سـَر بـه هـَوا نیستـَمـ ...
امـــــاهَمیشـﮧ چشمـ بـﮧ آسـِمـاטּ دارَمـ حـال عَجیبـے سـت
دیـدَטּ هـَمـاטּ آسـمـاטּ کــﮧشـــایَد "تـــو" ...دقـایـقـے پـیـشَ
بــﮧآטּ نـگـاه کـــردهاے !...........
سلام عزیز دل افسانه
این جا به جز دوری تو ،
چیزی به من نزدیک نیست . . .
سلام عزیزم


خیلی قشنگ بود
ببخش دیر به دیر سر میزنم با یونی درگیرم خفن
سلام نازنینم

قربونت برم من
سلام زیبا و دلنشین مثله همیشه
سلامــــــــ
سپاســـــــــ از حضور گرمتونـــــــــ
مرسی از حضورت دوست من
من ماندم و ۱۶ جلد
لغت نامه که هیچ کدام از واژهایش
مترادف “دلتنگی” نمیشود…
کاش دهخدا میدانست دلتنگی معنا ندارد!!
درد دارد…
سلام تینای مهربانمــــــــــ
بلند بخوان ؛
درشت بنویس ؛
آویزه ی گوشت کن که :
«تقوا» آن نیست ؛ که با یک «تق» ، وا برود ...
آه ای مرد که لبهای مرا
از شرار بوسه ها سوزانده ای
هیچ در عمق دو چشم خامشم
راز این دیوانگی را خوانده ای؟
هیچ میدانی که من در قلب خویش
نقشی از عشق تو پنهان داشتم؟
هیچ میدانی کز این عشق نهان
آتشی سوزنده بر جان داشتم؟
گفته اند آن زن زنی دیوانه است
کز لبانش بوسه آسان می دهد
آری اما بوسه از لبهای تو
بر لبان مرده ام جان میدهد
هرگزم در سر نباشد فکر نام
این منم کاینسان تو را جویم به کام
خلوتی میخواهم و آغوش تو
خلوتی میخواهم ولبهای جام
فرصتی تا بر تو دور از چشم غیر
ساغری از باده هستی دهم
بستری میخواهم از گلهای سرخ
تا در آن یک شب تو را مستی دهم
آه ای مردی که لبهای مرا
از شرار بوسه ها سوزانده ای
این کتابی بی سرانجامست و تو
صفحه کوتاهی از آن خوانده ای
سلامـــــــــ
شهـــامــت مــی خواهــد
" ســـــرد بــاشــی " و " گــرم لبخنــد بزنـــی " ...!
سپاســـــــــــــ
سلام
الان که دارم مینویسم
شاهد سومین زلزله در شیرازم یعنی
بقیشو تو وبم نوشتم بیا
سلامــــــــــ
سومینـــــــــــ
خدمت میرسمــــــــــ
به امید فردا...امروزم رو از دست دادم...فردا شد...و امروز گذشت و من باز هم امید به فرداها دارم...
سلامــــــــ
دلتنگم ؛
همین ...
این نیاز به هیچ زبان شاعرانه ای ندارد ...
سپاســـــــــ
نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه میلغزد
ولی باران نمیدانند که من دریایی از دردم
به ظاهر گرچه میخندم ولی اندر سکوتی تلخ میگریم . .
سلام عزیز دل افسانه
دلم کوچک است !
کوچکتر از باغچه پشت پنجره !
ولی آنقدر جا دارد ...
که برای دوستی که دوستش دارم ،
نیمکتی بگذارم ، برای همیشه ...
سلام افسانه خانم
خوبی خواهر
صبح زیبایت بخیر
اولین باره که اومدم وبت
واقعا عالیه حرف نداره
خیلی تو دلم جا گرفتیدلنوشته هات خیلی به دل میشینن
اگه قابل دونستی به کلبه ما هم سری بزن
خوشحال میشم
روز خوش
سلام عزیز دلم سیما جان
قربونت نازنینم
حتما
خدمت رسیدم قشنگم
سلام ممنون و مرسی از حضورت
ا صاحب الزمان ...
تو آن ستاره ی منی که گر شبی زکلبه دلم گذر کنی ؛ ز شوق روی ماه تو صدای خنده دلم به عالمی سفر کند ...
" الهم عجل لولیک الفرج
سلام
تا زنده ای
در برابر کسی که به خودت علاقه مندش کردی
مسئــــــــــــــــــــــــــولی ...
سپاســــــــــ
هنگامی که دوستی به مشکلی برخورده است ، او را با پرسیدن اینکه :
"چه کاری میتونم برات انجام بدم" آزار ندهید
یک فکر مناسب بکنید و آن را انجام دهید ...
سلام
سالهــــــــــا دویده ام
با قلبی معلق و پایی در هوا
دیگر طاقت رویاهایم تمام شده است
دلــــــــــم ...
رسیدن می خواهــــــد ...
سلام
اندکی صبر
سحر نزدیک است
سلام پرند عزیزم
باران ؛
تو را به خدا نبار !
سقف خانه ی ما چادری ست ...
اگه یه روز من مردم و تو منو دوست داشتی پنج شنبه ها بیا سر مزارم و گل سرخ رنگی را روی قبرم بذار تا همیشه اون گلی رو که بهت داده بودم رو به خاطر بیارم ولی ... اگه تو مردی......... من فقط یه بار میام مزارت میام و اون دسته گله سفیده مریم رو که با خونه خودم سرخشون کردم برات هدیه میکنم وعاشقانه کنارت جون میدم تا بدونی هیچ وقت تنها نیستی
سلام بزرگوار
کم سرمایه ای نیست ؛ داشتن آدمهایی که حالت را بپرسند !
ولـی ...
از آن بهتر داشتن آدمهاییست ، که وقتی حالت را میپرسند ؛
بتوانی بگویی : خوب نیستم ... !!!
سپاســـــــــــــ
می نویسم نامه وروزی از این جامیرم
با خیال او ولی تنهای تنها میروم
درجوابم شاید حتی نگوید کیستی؟
شاید اوحتی بگوید لایق من نیستی
می نویسم من که عمری با خیالت زیستم
گاهی از من یاد کن حالا که دیگر نیستم...
سلام و سپاس فراوان
عمری فرشته هم که باشی
فقط کافی است یک اشتباه از تو ببینند تا از تو ابلیس بسازند ...!
خــــدایا....
همه از تو می خواهند ، بدهی.من از تو می خواهم ، بگیری!!!
خـــــدایااین همه حس دلتنگی را از من بگیر...
سلام.
سلام قشنگم
تنهایی نام دیگر پاییز است
هر چه عمیق تر
برگریزان خاطره هایت بیشتر
سلام افسانه جان
وب بسیار زیبایی داری با متن های خوب امیدوارم طی روزهای آتی از این خوبترم بشه و با توجه به وبلاگت من این توانایی رو در تو میبینم و مطمئنم بهترم میشه براتون آرزوی موفقیت دارم یا حق
به من هم سربزن
سلام رز نازنینم

قربونت برم من
عزیز دل وبلاگ شما نیز بسیار زیباست
من نیز آرزوی موفقیت دارم
" میدونی امشب دلتنگم دلتنگ کودکیم ...قهر میکردیم تا قیامت و لحظه ای بعد قیامت میشد... "
سلام شیرین عزیزم
قربونت برم نازنینم
" گاهی وقتا دلت میخواد با یکی مهربون باشی، دوستش بداری و براش چای بریزی... گاهی وقتا دلت میخواد یکی رو صدا کنی؛ بگی سلام، میای قدم بزنیم ؟ گاهی وقتا دلت میخواد یکی رو ببینی... گاهی وقتا... آدم چه چیزایِ سادهای رو نداره ...! "
عزیز دل مهربانم
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست که بخواهی
تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد...
نه نمیدم ماله خودمه
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهائی ما را به رخ ما بکشد
طعنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت . . . .
سلام
این جسـم من از خاک است
و بر خـاک شود روزے
این خط مـن از این دفتــر
پــاک شود روزے
آن کـس که مــرا خواهد
این خط مــرا خواند
شاید که کند یـــادم
و
غمنــاک شود روزے
قابل شما رو نداشت
سلام
سپاســـــــــــ
اما چی؟
خیابان
آرام بود و منتظر.
و من مغرور قدم بر می داشتم؛
و تو نیز.
کم کمک نزدیک می شدی. جلو تر که می آمدی گویی روحم داشت تازه می آمد.
جلوتر که می آمدی بزرگ می شدی.قدم که بر می داشتی بزرگ و بزرگتر میشدی.
جلو تر که می آمدم کوچک می شدم. قدم که بر می داشتم کوچک و کوچکتر می شدم.
ناگهان چشمان چهار چوب دار زاویه دارم به دیدگاه نامتناهی تو گره خورد. دست و پایم را گم کردم،
چشمانم را به زور می کشیدم،افسارش پاره می شد اما گره باز نمی شد...
و تو با قدم های مصممت جلوتر می آمدی؛ فکر کردم آمدی که چشمانم را برای همیشه تصاحب کنی
جلو تر آمدی،جلوتر آمدم.
نگاهت را نمی فهمیدم،نگاهت به من نبود،افق داشت،باز باز...
و ناگاه زمانی که انتظار میرفت آغوشم بگیری با پاهایت روی من قدم گذاشتی...
دردم آمد...
سلام استاد گرامیــــــــــــ
تکه پاره های ذهنم را ...در جایی فقط نزد خودت کیسه کن...من دقایق را به خاطر نمی سپرم ...چه رسد به ثانیه ای متروک ذهنم...
شاید در نبود من یکی از گرسنگی..
اوراق اشعارم را بجود.....
وقتی به دنبال هدف تازه ای می روید و با مانعی مواجه می شوید ، به یاد آورید که از
این موانع ، قبلاٌ هم در زندگیتان بوده است و بر آنها غلبه کرده و موفق شده اید ...
سلام عزیز دلم
چه گویم از غم غربت که
باتو دل تنگیها می گریزند
وغم ها میل رفتن می کنند
می ایستم برسجاده خشوع
ودورکعت نماز عشق
اقامه می بندم بسوی تو!
زیبا
سلام
سپاســـــــــــــ
زیبا بود
ی حس خوبی به وبلاگت دارم
سپاس از حضور گرم وحسن نظرتون
مرسی از طرف خودم وعشقم ازت تشکر میکنم
سلام
تمنا می کنم
انشالله که مبارک باشه
سلام افسانه عزیز و بزرگوار
شبت بخیر
هم غزل و هم پینوشتی که گذاشتید زیبا بود احسنت
سلام معلم خوبم
بر شما هم بخیر
از حسن نظرتون سپاسگزارمـــــــــــ
سلام دوست عزیز
مرسی که سرزدین. وبلاگتون عالیه
سلام غزل عزیزمــــــــ
قربونت برم منــــــــ
سلام دوست گلم
مرسی که سرمیزنی خیلی شعرقشنگی بود
عشق آمده از مژده غم شادم کرد
وز بندگی عافیت آزادم کرد
سلام افسانه ی عزیزم

قربونت برم
تمنا می کنم
تصمیم گرفتم آنقدر کمیاب شوم تا دلی برایم تنگ شود ولی افسوس فراموش شدم.......
سلامــــــــــ

بسیار زیباستـــــــــ
سپاســــــــــ
__ _█████____████
___████__████_███
__███____████__███
__███_███___██__██
__███__███████___███
___███_████████_████
███_██_███████__████
_███_____████__████
__██████_____█████
___███████__█████
______████ _██
______________██
_______________█
_████_________█
__█████_______█
___████________█
____█████______█
_________█______█
_____███_█_█__█
____█████__█_█
___██████___█_____█████
____████____█___███_█████
_____██____█__██____██████
______█___█_██_______████
_________███__________██
_________██____________█
_________█
________█
سلامــــــــــ
سپاســـــــــــ مهربونــــــــــــــ
حسرت دیروز نخور
امروز نخواهد شد
دل به امید فردا نسپار
امروز نخواهد شد
قدر این لحظه بدان
شاید به فردا نرسیم
هیچ دی و فردا
امروز نخواهد شد
سلام برادر خوبم
سپاســــــــــ از هدیه ی زیبایتانـــــــــــ
آسمان ابری بود و دل من نازکتر از شیشه ودنیا مثل سنگ .با صدای وزش تند باد پریشان گشتم .من فراموش شدم در میان تب تند ساعت که پر از زمزمه های رفتن بود .کاش می شد محو شوم در تن تشنه یک بوته گل که پر از خاطره است .کاش می شد فراموش شوم تا به دور ترین نقطه این خاک بروم .ای خدا باور من چقدر معصوم است .
سلام
سپاســـــــــ از حضور گرمتونــــــــــ
سلام خواهر عزیز
ممنون از لطفت و اظهار همدردیت
سلام مهاجر (رضا بیگ زاده ) ی گرامی
انشالله که غم آخرتون باشه و خداوند رحمت کند عزیز سفر کرده را
روحش شاد