خاطرات کهنه و اشعار نو شمع خاموشی شب های من است تازه ام از این فضای دلپذیر یاد آن درمان غمهای من است. صهبـــــانــا
درباره من
دخـــــتری که در پـــــاییـــزی ترین فصــــــل
خـــــــدا( آبـــــان) چشــــم گشــــــود
مجــــبور شــــد پـــاییز گــــــــونه
زنــــــدگی کنـــد وبی شــک
در پاییــــــزی تـــرین فصــل
خـــــدا چشــــم از
جـــــــهان خــــواهد بســــــت.گلـــــــه ای
نیســـــــــت روزگــــار بـــــا تــــمام
روزهـــــای پاییـــــــــزی اش
زیباســــــت و مــــن
عاشق پاییزم
تقدیم به آنکه،
هیچوقت احساس مرا نفهمید..
حال میخواهم زندگیم را
با رنگ سیاه بنویسم . . .
با خط دل بنگارم
و با کلام عشق آغاز کنم. . .
که شاید این بار
در این جاده ی تاریک سیاه
بتوانم تنها با نور عشق زندگی کنم..
اشک هایم را به نخ می کشم ...
و تسبیحی می سازم هزار دانه،
تا با آن ذکر دلگیری ام را
از دنیا را برایت بگویم . . . . .
سکوت سرد فاصله ها
تنم را میلرزاند...
وقتی به نبودنت فکر میکنم
و از درون میسوزم....
وقتی به یاد روز هایی که،
بودنت را نفهمیدم می اندیشم ..
ادامه...
چند وقتیست هرچه می گردم هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم ، نگاهم اما گاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد و من همیشه به دنبال کسی می گردم که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید
[ بدون نام ]
پنجشنبه 5 بهمنماه سال 1391 ساعت 01:05 ق.ظ
مـــے پسـندم پاییـز را که معافـم مــے کنـد از پنـهان کردن ِ دردے(!) که در صـدایم مــے پیچـد ُ اشکــے(!) که در نگاهـم مـــے چرخـد ؛ آخر همه مـتـے داننـد سـرما (!) خورده ام !! هــــــمین
سلام دوست گرامی
چند وقتیست هرچه می گردم هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم ، نگاهم اما گاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد و من همیشه به دنبال کسی می گردم که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید
شبیه"مه"شدی!نه میتوان
درآغوشت گرفت،نه آنسوى
تورادید،فقط
بایددرتو"گم"شد
این من هستمـــــ که وفادار خواهمــــــ ماند
این تو هستیــــــ که تنها بی وفاییـــــــــ از تو جا خواهد ماند!
این من هستمــــــ که آخرش میسوزمـــــــ
این تو هستیــــــ که میرویـــــ
و من با چشمهای خیســـــ به آن دور دستها چشم میدوزمــــــــ
سلام افسون خوبم


afsaneh.kh2010
لــــــحظه های ســــکوتم؛
پـــــر هیاهـــــــو ترین دقــــایق زندگیم هستند
مــــــملو از آنــــــچـــه
...
مــــی خواهم بــــــــــگویم
و
نـــــــمی گـــــویم
ممنون از حضور زیبایتان
امــا آدرس ایمیـــلتان چرا اونطـــوریه؟
یالان دونیا یالان دونیا منی درده سالان دونیا ؛ حرف زیبایی بود
عزیز دلم
چند وقتیست هرچه می گردم هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم ،
نگاهم اما گاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد
و من همیشه به دنبال کسی می گردم که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید
مـــے پسـندم پاییـز را
که معافـم مــے کنـد
از پنـهان کردن ِ
دردے(!) که در صـدایم مــے پیچـد ُ
اشکــے(!) که در نگاهـم مـــے چرخـد ؛
آخر همه مـتـے داننـد
سـرما (!) خورده ام !!
هــــــمین
سلام دوست گرامی
چند وقتیست هرچه می گردم هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم ،
نگاهم اما گاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد
و من همیشه به دنبال کسی می گردم که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید
آدرس بزرگوار؟
وب بسیار زیبایی داری.بهم سر بزن خوشحال میشم.
سلام عزیزم
واقعا
خدمت رسیدم
نــــامــــردهــــا …
” چـــــند بُـغــض ؟ ” بـه یــک گــــلو …!؟
چه زود دلم برایت تنگ میشود
با اینکه هر روز از خاطرم عبور میکنی, اما
باز هم انگار هفته هاست تو را ندیده ام
تورا نبوئیده ام
و تورا لمس نکرده ام...
راستی...
این روزها
چه زود دلم برایت تنگ میشود
قشنگ وزیبا