زندگی... زندگی یک آرزوی دور نیست زندگی یک جست و جوی کور نیست زیستن در پیله ی پروانه چیست؟! زندگی کن زندگی افسانه نیست. گوش کن...! دریا صدایت می زند! هر چه نا پیدا صدایت می زند! جنگل خاموش می داند تورا. با صدایی سبز می خواند تورا. اتشی در جان توست. قمری تنها پی دستان توست پیله ی پروانه از دنیا جداست. زندگی یک مقصد بی انتهاست. هیچ جایی انتهای راه نیست! این تمامش ماجرای زندگی ست...!! | ![]() |
یوووووووووووووووهوووووووووووووووووووووو به افسانه جونم
خوبی عزیزم؟
مرسی از حضور سبزت...
سلام
شما خوبید عزیزم؟
قربونت برم
چه خبر از دل تو...؟
نفسش مل نفسهای دل کوچک من میگیرد
یا به یک خنده ی چشمان پر از ناز کسی می میرد
چه خبر از دل تو...؟
دل مغرور تو هم مثل دل عاشق من می گیرد
مثل رویای رسیدن به خدا
همه شب تا به افق
دل من نیز به آزادگی قلب تو پر می گیرد
چه خبر از دل تو....؟
سلام مهین عزیزم

قربون دل مهربونت
از حضور گرمتون سپاسگزارم
عدسی وقت پختن، از ماشی
روی پیچید و گفت این چه کسی است
ماش خندید و گفت غره مشو
زانکه چون من فزون و چون تو بسی است
هر چه را میپزند، خواهد پخت
چه تفاوت که ماش یا عدسی است
جز تو در دیگ، هر چه ریختهاند
تو گمان میکنی که خار و خسی است
زحمت من برای مقصودی است
جست و خیز تو بهر ملتمسی است
کارگر هر که هست محترمست
هر کسی در دیار خویش کسی است
فرصت از دست میرود، هشدار
عمر چون کاروان بی جرسی است
هر پری را هوای پروازی است
گر پر باز و گر پر مگسی است
جز حقیقت، هر آنچه میگوئیم
هایهوئی و بازی و هوسی است
چه توان کرد! اندرین دریا
دست و پا میزنیم تا نفسی است
نه تو را بر فرار، نیروئی است
نه مرا بر خلاص، دسترسی است
همه را بار بر نهند به پشت
کس نپرسد که فاره یا فرسی است
گر که طاوس یا که گنجشکی
عاقبت رمز دامی و قفسی است
پروین اعتصامی
سلام رهای نازنینم
چقدر به دلم نشست شعرهای اعتصامی رو خیلی دوست دارم
عزیزمییییییییییییییییی
پس نظر من کوووووووو
سلام عزیزم
الهی فدات کامنت زیبات اون بالاست
فقط افسانه یه خورده تنبل تشریف داره دیر به دیر تایید می کنه
چیزی شبیه زندگی ...
سلام
درست می فرمایید
سلام و عصر دوشنبه شما بخیر
آخه چرا دلگیر هستید ؟
یکی از اینهمه بهانه های شادی را نگاه کنید و
از دلگیری خارج شوید مثلا همین
سلام جناب شنگ
چشم
عصر زیبای شما هم به خیر و شادکامی
دلتنگی ...
ودیگر هیچ
دلگیری ..
ویک دنیا حرف
سلام
از حضور گرمتون سپاسگزارم
چیزی شبیه زندگی ...
سلام
سپاس
سلام واقعا مطالبت زیباست.


ممنون که بهم سرزدی.
سلام
از حسن نظرتون سپاسگزارم
من می روم و تو می مانی
به امید همه ی باور هایت
با عشق مدارا می کنی و می گویی...
کسی دیگر می اید ........
تو که می روی
من می مانم و من.....
بی مدارا.....بی عشق....
به امید هیچ کس دیگری
سلام
از شعر زیبایتان وحضور گرمتون سپاسگزارم
مثل همیشه عالییییییییییی
سلام مهسا جان
قربونت برم من
سلام
هیچ جایی انتهای راه نیست!
این تمامش ماجرای زندگی ست...!!!
این یک بینش (جهان بینی) ایدئولوژیک است و البته من هم قبول دارم...
زیبا بود و روان. فقط در جریان خواندن در مصرع «آتشی در جان توست» یک مکث و ایست ناگهانی به خواننده دست می دهد اما اگر عمدی بوده باشد انگار مفهومی همچون اخطار و هشدار پیدا می کند که به نظرم با کلیت معنا و هدف شعر مطابقت دارد.
دست مریزاد.
سلام برادر خوبم
از حضور سبز ومهربونتون سپاسگزارم
زیبا بین ونکته سنج هستید
آفرین بر شما
زندگی یک مقصد بی انتهاست
سلام
زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است
ممنون از حضور گرمتون
سلام
گویا مصلحت نیست وبلاگ شما رو ببینم.گوگل بتا رو هم دانلود کردم ولی گویا خانه از پایبست ویران است.
عرض ادب و تبریک ماه مبارک رمضان به شما خواهر بزرگوار!
سلام آقای مهاجری
این سواد ما هم چینی از اب در اومد
انشالله که درست میشه
سلام علیکم افرین زیبا بود در کل وب جالبی داری من که دوست دارم
هیچ جایی انتهای راه نیست! اینجاشو خیلی خوشم اومد
ســـــلام
از حسن نظرتون و حضور سبزتون سپاسگزارم
مشب یهو دلــــــــــــم کودتا کرد...
تو رو می خواســـــــــــت..
.
.
.
.
.
.
.
ســَـرَم رو کردم زیر ِ بالشت
آروم به دلـــــــــــم گفتم
خــــــــــفه شو....
دوره دموکراسی گذشته.... می زنم لهـــــــــت میکنم
سلام افسانه جون

اینو تو واسم نوشتی
""سلام عزیز دل
یه رابطه از اونجایی خراب میشه که
تــــو ناراحتش کنــــی
یکی دیگـــه آرومــــش کنه... ""
اگه تو نوشتی میشه دلیلشو بدونم؟اصن مخاطبت منم؟
میشه راحتتر برام بگی
سلام عزیز دلم

بله مگه چیه؟
الهی دورت بگردم شعر دیگه . مخاطب شما نیستید
نمیدونم چرا حس خوشایندی بهم دس نداد وقتی کامنتت رو دیدم








ی بار دیگه هم ی کامنت گذاشته بودی نمیدونم حریف بود رقیب بود یادم نمیاد....
فکر کردم شاید مخاطب اینا من بوده باشم و ب منظوری بهم گفتی
آخه هر سری ک میای نظر میدی خیلی شادی و اینا بعد هرازگاهی ی همچین کامنتی میبینم ب خودم میگیرم
حالا بیخیال اینا نمیخوای بهم اس بدی آیا
اصن نکنه من سر کارم و نمیخوای بهم اس یا زنگ بزنی
هرسری یکی اشتباهی زنگ میزنه فک میکنم توئی
با با شعر دیکه

من هم اوایل به دل می گرفتم عزیزی شعری فرستاده بود در مورد مردن بود ومن هم نوشتم خدا نکنه بمیرید 
دیگه جدی نمی گیرم 



اگه فردا نشد پس فردا
باشه؟؟
الهی دورت بگردم اونها شعرن دلنوشته های خودم نیستن که
ایشون هم فرمودند شعر دیگه جدی که نیست
کامنت های منو جدی نگیر اما خصوصی های من کاملا جدیه
همین امروز فرداست که زنگ بزنم بهتون وبگم من افسانه ام
باور کنید راست میگم
امروز نه
فردا انشالله
عزیز دلمی