ببـــار باران پاییــزی که چشمم فصـــل باران اســـت
بـــرای هجــــر آبـــان مـــاه عمــــر مـــن ؛
برای یـــک بغـــل پاییــــز مهرانگیــــز ... به وصـف نامنـظم هـای قلب او ،
من امروز از غزل الهام می گیرم
و امشب انتقــام از قلب پاک خــود ...
که چشمـم جور هر دوری و هر بی اطلاعی را
به دریـــایـــی فـــرو ریــزد ... ولی هر بار با این بارش آرام پاییزی
پـــر از مهـــر تـــو خواهــــم شــــد
پر از حس به همراه تو بودن ها
پ.ن1:ای دل بــــی ارزش .....! یـــــادبگـــــیر..... اگــــــر کســـــی بهـــــت گـــفت:دوســتـت دارم.... لــــزومـــا بــــه ایـــــن معـــــــنی نیســــــت که کـــــس دیگــــه ای رو دوســـت نداره...خدایا روزگــــارت با مــــن و احســــاسم بد کــــرد
پ.ن2: وقتــــی که می رفــــتی، بهار بود تابســــتان که نیامــــدی، پاییز شــــد پاییز که برنگشــــتی، پاییز ماندزمســــتان که نیایــــی، پاییــــز می مــــاند تو را به دل پاییــــزی ات فصلــــها را به هــــم نریز
روزی به تمام این بی قراری ها می خندی
و ساده از کنارشان می گذری"
این قشنگترین دروغی ست
که دیگران
برای آرام کردنت به تو می گویند...!
سلام
مهرتان را سپاس
تنهایی یعنی …
عبور می کنم هر روز
از کنار نیمکت های خالیه پارک….
طوری که انگار کسی در نیمکت های آخرین
انتظارم را میکشد و به آنجا که میرسم...
باید وانمود کنم که باز هم دیر رسیده ام!!!
باز هم سپاس
چنان دل کندم ازدنیاکه شکلم شکل تنهاییست
ببین مرگ مرادرخودکه مرگ من تماشاییست
مرادراوج می خواهی تماشاکن تماشاکن
دروغین بودازدیروزمراامروزحاشاکن
دراین دنیاکه حتی ابرهم نمی گریدبه حال من
همه ازمن گریزانندتوهم بگریزازاین تنها
فقط اسمی به جاماندازانچه بودم وهستم
دلم چون دفترم خالیست قلم خشکیده دردستم
گره افتاده درکارم به خودکرده گرفتارم
به جزدرخودفرورفتن چه راهی پیش رودارم
رفیقان یک به یک رفتندمراباخودرهاکردند
همه خوددردمن بودندگمان کردم که هم دردند
شگفتاازعزیزانی که هم اوازمن بودند
به سوی اوج ویرانی پل پروازمن بودند...
سلام مهربونم
عزیز دلمیییییییییی
<!-- Begin Music --><div align="center"><object width="160" height="20" type="application/x-shockwave-flash" data="http://www.sedayab.com/play.swf" id="dewplayer" name="dewplayer"> <param name="wmode" value="transparent"></param><param name="movie" value="http://www.sedayab.com/play.swf"></param> <param name="flashvars" value="mp3=http://up.sedayab.com/1380001282.mp3&autostart=1&autoreplay=1&showtime=1&randomplay=1"></param> </object><br /><a href="http://www.sedayab.com/">صدایاب</a></div><!-- End Music -->
رسوای تو ام چشم ترم بنشین به برم
------
راستی اهنگهای وبمو دریافت میکنی یا نه
این اهنگ پست متن های فلسفی است
اگه خوشت اومد بزار رو وبت
اگه خوشت هم نیومد یه کاری بکن خوشت بیاد تا دلم نشکنه والا
سلام
این دومین کدی است که ازتون دریافت کردم
چه کنم که سلیقه ها متفاوته و من زیاد از این آهنگها خوشم نمیاد
سعی می کنم به دلم بشینه
من شما را با نام وبلاگتون لینک کردم
آدمــــــــــــ ـــاااا ۲ جور زندگـــی میکنند :
یا غرورشـــــــونـو زیر پاشون میذارن و با انسانها زندگی میکنند
یا انســانها رو زیر پاشون میذارن و با غرورشــــــون زندگی میکنند ...
سلام
مهربانیتان را سپاس
وقتی دلم برات تنگ میشه میرم پشت ابرها زار زارگریه میکنم
پس وقتی بارون اومد بدون دلم برات تنگ شده به یاد من باش
مهرتان را سپاس
من---- حالا خودت هیچ---- تا ابد عاشق اسمت میمونم
این اسمو خیلی دوست دارم
اگه میشه خودنو برام بیشتر بشناسون من که خودم مشخص و معلومم با عکسم
----------
و ضمنا منتظرم یه چیزی هستم اگه بهتر بشناسمت بعدا برات میگم
حالا اقا یا خانوم باشی برام هیچ فرقی نداره
گل هم که نداری طبق معمول اینجا بیا اینم دسته گلهای خودت
و ممنون و متشکر از توجه و لینکت
دعاهام مستجاب نمیشه وگرنه دعا میکردم
226 سال و نیم عمر کنی
شما لطف دارید
من اهل همدانم بازرگانی خوندم و دیگه ه ه ه ه ه معلم هم هستم
آقا یا خانم باشم؟؟ من خانمم والا
این دسته گلهای خودمو با صد تا دسته گل طبیعی عوض می کنم
ازتون ممنونم
[گل] این روزها
دلم اصرار دارد فریاد بزند!
اما من جلوی دهانش را میگیرم
وقتی میدانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!
سلام...
این روزها
من
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام !
تا آرامش اهالی دنیا خط خطی نشود [گل]
سلام دریای عزیزم
ممنون مهربونم
در کجای این فضای تنگ بی آواز
من کبوترهای شعرم را دهم پرواز؟
شهر را گویی نفس در سینه پنهان است
شاخسار لحظه ها را برگی از برگی نمی جنبد
آسمان در چار دیوار ملال خویش زندانی است
روی این مرداب یک جنبنده پیدا نیست
آفتاب از اینهمه دلمردگی ها رویگردان است
بال پرواز زمان بسته است
هر صدائی را زبان بسته است
زندگی سر در گریبان است
ای قناریهای شیرین کار
آسمان شعرتان از نغمه ها سرشار
ای خروشان موجهای مست
آفتاب قصه هاتان گرم
چشمه ی آوازتان تا جاودان جوشان
شعر من می میرد و هنگام مرگش نیست
زیستن را در چنین آلودگیها زاد و برگش نیست
ای تپشهای دل بی تاب من
ای سرود بیگناهی ها
ای تمناهای سرکش
ای غریو تشنگی ها
در کجای این ملال آباد
من سرودم را کنم فریاد؟
در کجای این فضای تنگ بی آواز
من کبوترهای شعرم را دهم پرواز؟
[گل]
سلام آموزگار مهربانی
ازتون ممنونم
من آنچه را احساس باید کرد
یا از نگاه دوست باید خواند
هرگز نمی پرسم
هرگز نمی پرسم که : آیا دوستم داری ؟
قلب من و چشم تو می گوید به من : آری
فریدون مشیری
[گل]
باز هم سپاس
سلام
در کل هرچی بگید نیتتون همونه
سلام
؟؟؟؟
آهان
کوچه ای را بود نامش معرفت
مردمانش بامرام از هر جهت
سیل آمدکوچه راویرانه کرد
مردمش را با جهان بیگانه کرد
هرچه در آن کوی بوداز معرفت
شست و باخود برد سیل بی صفت
ازتمام کوچه تنها یک نفر
خانه اش ماندوخودش جست از خطر
رسم و راه نیک هرجابودو هست
ازنهاد مردم آن کوچه است
چون که در اندیشه ام اینگونه ای
حتم دارم بچه آن کوچه ای
سلام
مهرتان را سپاس
فریدون مشیری :
زرد و نیلی و بنفش
سبز و آبی و کبود
با بنفشه ها نشسته ام ،
سالهای سال،
صیحهای زود .
در کنار چشمه ی سحر
سر نهاده روی شانه های یکدگر،
گیسوان خیس شان به دست باد ،
چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم ،
رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم
می ترواد از سکوت دلپذیرشان ،
بهترین ترانه ،
بهترین سرود !
مخمل نگاه این بنفشه ها ،
می برد مرا سبک تر از نسیم ،
از بنفشه زار باغچه ،
تا بنفشه زار چشم تو که رسته در کنار هم،
زرد و نیلی و بنفش،
سبز و آبی و کبود ،
با همان سکوت شرمگین ،
با همان ترانه ها و عطرها ،
بهترین ِ هر چه بود و هست ،
بهترین ِ هر چه هست و بود !
در بنفشه زار چشم تو
من ز بهترین بهشت ها گذشته ام
من به بهترین بهار ها رسیده ام .
ای غم تو همزبان بهترین ِ دقایق ِ حیات ِ من !
لحظه های هستی من از تو پر شده ست
آه !
در تمام روز ،
در تمام شب ،
در تمام هفته ،
در تمام ماه ،
در فضای خانه، کوچه ،راه
در هوا زمین ،درخت ، سبزه ، آب ،
در خطوط درهم کتاب ،
در دیار نیلگون خواب !
ای جدایی تو بهترین بهانه گریستن!
بی تو من به اوج حسرتی نگفتنی رسیده ام
ای نوازش تو بهترین امید زیستن !
در کنار تو
من ز اوج لذتی نگفتنی گذشته ام
در بنفشه زار چشم تو
برگهای زرد و نیلی و بنفش ،
عطرهای سبز و آبی و کبود،
نغمه های ناشنیده ساز می کنند ،
بهتر از تمام نغمه ها و سازها !
روی مخمل لطیف گونه هات ،
غنچه های رنگ رنگ ناز ،
برگهای تازه تازه باز می کنند ،
بهتر از تمام رنگ ها و رازها !
خوب ِ خوب ِ نازنین من !
نام تو مرا همیشه مست می کند ،
بهتر از شراب ،
بهتر از تمام شعرهای ناب !
نام تو ، اگر چه بهترین سرود زندگی است
من تو را
به خلوت خیال خود :
بهترین ِ بهترین ِ من خطاب میکنم
ــ بهترین بهترین من ــ !
[گل]
محبت کردید
تــنــهــایــی یــعــنـــی:
ســاعــت 8 شــبــم کــه خــوابــت بــیـــاد مــســـواکــتــو بــزنــی و آروم بـــری یـــه گـــوشـــه و بــخـــوابـــی چــــون دیـــگــه کـــســی نــیــســت کـــه ســـاعــت10 ونــیــم بــهــت اس ام اس بــزنـــه و بـــیـــدار بـــمـــونــه و گــوشــیــشــو دســتـــش بـــگــیـــره تـــا بـــخـــوابـــی...
تـــنـــهـــایـــی یـــعــنـــی اگـــه اون نــیــســت یــعــنــی هــیــچـــکـــی نــیــســـت هــیــچــکــی...
سلام عزیز دلم
الهی فدات
خوش ترازقالی کرمان غزلی ساخته ام
نخ به نخ زیر قدم های شماانداخته ام.
سلام؛
دوست عزیز؛شما به جشن تولد دخترپاییزدعوتی.
اگه افتخاربدی تشریف بیاری؛
هم جشن مارو مزین میکنی،
هم ماروباکامنت تبریکت خوشال ترمیکنی..
فرش قرمزما؛منتظرقدم های شما..
H&Violon:امضا
سلام
از حضور سبزتون سپاسگزارم
خدمت می رسم
وقتــــــــی تو نیستی
شادی کلام نامفهومـــــی است !
و "دوستت می دارم"
رازی است؛
که در میان حنجره ام دق مــــی کند !
و من چگونه بی تو نگیرد دلم،
این جا که ساعت و آیینه و هوا
به تو معتادند...!
سلام سحر عزیزم
ممنون مهربونم
سلامــــــــــــــــــــــــــــــــ مرسی[گل]
سلام
ممنونم
سلام افسانه
تو کجا بودی آخه
دفعه دیگه بی خبر نری ها
خوشحالم که حصورت حس می شه
ضمنا به من چه ؟من از این گل آبی ها و از این کادوهای روبان شده می خوام یالا....
سلام جوانه جونم
خب بابا حالا دعوا نکنید دیگه
من که براتون کامنت گداشتم که برای مدتی نیستم و ازتون هم خداحافظی کردم یادتون نیست برای چند نفر از دوستان صمیمی کامنت گذاشتم برای شما هم گذاشتم باور کنید
اصلا من فهرم
حالا آشتی ام
ای جانم این هم گل آبی و کادوهای روبان شده
از من فاصـــله نـــگیر
مـــرا تا مــاه مهـــمان کــن
مــن را بی نــور چــشمت
در تاریـــکی رها نـــکن
خـــاموش میشــود دلــم
از حســـرت یکی شــدن
با من بیـــا جامــی بزن
این قصـــه را افســــانه کـــن
سلام
شعر بسیار زیبایی استاگر سروده ی خودتون باشه که واقعا دستمریزاد
ازتون ممنونم
آرام بگیر دلم...
تنگ نشو برایش...
مگر نشنیدی جمله ی آخرش را...؟
.
.
.
چیزی بینمان بوده...!
سلام
ممنون از حضور گرمتون
بهترین جملهی زندگی :
((دوست دارم))
شاید 2 کلمه باشه و جرات و صداقت میخواد که بخوای به زبون بیاری.
سلام عزیزم
پس (( دوست دارم ))
سلام ابجی مهربونم
پاییز و این همه تنهایی…
وقتی او هست و با هم بودنمان را انکار می کند…
خدایا این همه دلتنگی برای دلم قدری زیاد نیست…
سلام صنم قشنگم
الهی فدات
انهایی که از فصل پاییز بدشان میاد،نمیدونند پاییز همان بهاریست که عاشق شده است.
عزیز دل افسانه ای
<!-- Begin Music --><div align='center'><object type='application/x-shockwave-flash' data='http://www.sedayab.com/play.swf' width='160' height='20' id='dewplayer' name='dewplayer'> <param name='wmode' value='transparent' /><param name='movie' value='http://www.sedayab.com/play.swf' /> <param name='flashvars' value= 'mp3=http://up.sedayab.com/1380210013.mp3&autostart=1&autoreplay=1&showtime=1&randomplay=1' > </object><br><a href='http://www.sedayab.com/' >صدایاب</a></div><!-- End Music -->
اینم اصفهانی-- غمگین
که فکر کنم
اینو دوست داشتی
---
گل
سلام
محبت کردید من آهنگ های اصفهانی رو خیلی دوست دارم
ازتون ممنونم
سلام ممنون که سر زدی وب زیبایی داری
من لینکت میکنم دوس داشتی لینکم کن
سلام فاطمه جان
محبت می کنید عزیز
گاهی
فقط بوی یک عطر یا یک تشابه اسم
برای چند لحظه
باعث میشه احساس کنی
که قلبت داره از تو سینه ات کنده میشه...
سلام
از نگاه خوبتون سپاسگزارم
من به هر تحقیری که شدم با صدای بلند خندیدم ....
نام مرا گذاشتند "با جنبه" ! بی آنکه بدانند؛
خندیدم تا کسی صدای شکسته شدن قلبم را نشنود!!!
سلام
سپاسگزار مهرتون هستم
چرا شدی دوباره خیره به ساعت
پاشو برو عزیزم با خیال راحت
نمیگم هیچجا که چجوری بهم کردی خیانت
به سلامت... ولی بهت کردم عادت....
باز هم سپاس
هـَـــــــــــــمـیـشـهـ
دورهـا خـواسـتَـنـی تَـــرَنـــد
مـثـلِ سَــراب...
مـثــلِ فَــردا...
سلام
محبت کردید ازتون ممنونم
اپمممممممممممممممم
سلام
خدمت می رسم
پائیز آمد .. بدون آنکه حتی لحظه ای درنگ نماید ...
کمی دقت کنیم صدایش را از میان قدمهای کودکان در کوچه و خیابان میشنویم...
کمی دقت کنیم بویش را از قطرات نمناک باران ،استشمام خواهیم کرد...
کمی حساس باشیم یقینا رد پایش را بر روی قلبمان نیز خواهیم دید..
آری پائیز فصل هزار رنگ از راه رسید...
این روزها هم می گذرد ...
مثل همه ی آن روزها ...
که گذشتند ...
سلام [گل]
شبتون بخیر!
مهرتون زیباو پاییزتون شادمانه[گل]
سلام
محبت کردید دوست گرامی
سلام دوست خوبم .. واقعا ممنون از حضورتون و باعث افتخار منه آشنایی با شما ..
بله وبلاگ شماهم قشنگه .. کلاسیکه...
...
منتظر حضورتون هستم ...
سلام
خواهش می کنم از نگاه خوبتون سپاسگزارم
خدمت می رسم
سلام دوست عزیز خوشحال میشیم به ماهم سر بزنید
وبلاگ زیبایی دارید
سلام مهربونم
نگاه مهربونتون زیباست
خدمت رسیدم
سلام افسانه عزیز. ممنونم از حضورت و معذرت میخوام اگر باعث ناراحتیت شدم
مامان من حدود 1سال و 3ماهه که فوت کرده! وقتی فوت کرد فقط 50سالش بود اما از 40سالگی مریض بود!!! بیماری اصلیش هم مشکل قلبش بود با اینکه 1یار عمل کرده بود اما بازم رگاش گرفتگی پیدا کرد و نشد برای بار دوم عملش کنیم!!!
سلام مهربونم
ای جانمممممممممممممممم
متاسفم
خداوند مادر مهربونتونو بیامرزه
بغض نمیذارهدیگه چیزی بنویسمممممممممممم
عزیز دلممممممممممممممممم
شگفتا
وقتی که بود نمیدیدم وقتی میخواند نمی شنیدم وقتی دیدم که نبود وقتی شنیدم که نخواند! چه غم انگیز است که وقتی چشمه ای سرد و زلال در برابرت می جوشد ومی خواند و می نالد ,تشنه ی آتش باشی نه آب و چشمه که خشکید چشمه که از آن آتش که تو تشنه آن بودی بخارشد و به هوارفت و آتش کویر را تافت ودرخود گداخت واز زمین آتش روئید و از آسمان آتش بارید تو تشنه ی آب گردی نه تشنه آتش و بعد : عمری گداختن از غم نبودن کسی که تا بود از غم نبودن تو می گداخت !
دکتر علی شریعتی / کتاب کویر / صفحه 93
سلام
ممنون از حضور گرمتون
نشستن تا خود صبح کنار تو
بدون در نظر گرفتن اتفاقات فردا
بدون ترس لمس احساس ـت
بدون شونه کردن موهای قهوه ایت با دستام
بدون همه ی اینا
نشستن تا خود صبح کنار تو
خیلی می چسبه
درست مثل یه فنجان چای داغ
با عطر نفس های خواستنی ـت
حیف که این حرفا همه ش گناه ـه
حتی حرف زدن درباره شون..
ولی ، عیبی نداره..
من یه روزی همه ی نداشته هامو با یه حبه ی قند
که تو میذاری کف ِ دستم
با لبان تو خواهم نوشید بــانــــــو..
"سهیل"
سلام
شما استعداد زیادی در سرودن اشعار و دلنوشته دارید
آفرین بر شما که نوشته هاتون به دل مینشینه
ادامه بدهید و این استعداد را در نقطه ای کور نکنید
صبحی کـــه بجـــای عـــشق با سیـــگار شروع بـــشه . . .
یــــک شــــــروع دوبـــاره نیــــست
امـــــتداد پایان اســــت
بــــــرای کــــسی که دیــگر امــــیدی بـــه ادامه نـــدارد !!.
سلام
مهرتان را سپاس
با خودم میگویم
لابد یا من لایق بهترینها نیستم یا دلت با من نامحرم است ؛
وقتی مطمئنم که تو آن میمنت خوشگواری که سرنوشت در کوله پشتی ِ اتفاق و قسمت به اسم شانس یا بخت میچپانــَد مصرانه نه بی اصرار..
دیگر چه فرق میکند برای تو، به من بگویی دوست یا رفیق مهربان و هر واژه ی دیگری که اینگونه گرم است در ظاهر و نه در بطن، برای من..
برای دیگرانی که تو را نمیشناسند و نفهمیدند و در این نفهم ماندن خود به کشف تو، نه تنها تکاپویی نمیکنند ، بلکه هیچگاه مغز ناقصشان جرقه ای نزد که نزد و چه بهتر، که اگر میفهمیدند تو را، سر احساس قلب من، کلاه میرفت، به صد جریب !
چه وقت میشود تا تنها یک دوست خالی نباشم برایت ، چه هنگام ، کـِــی..
هیچکس نمیداند ! که میداند.. نه بانو،
همه میدانند؛
اما ، اعتراف سخت است
قول دادن ، ترسناک است
تنها به چند واژه ی تکراری و تشکرهای خشک و خالی بسنده میکنند همه
و حتی تو به سوی من.. چون "یک ناشناس ِ نامحرم ِ مرد منظر ِ غیرغابل اعتماد برای قدمهایی محکم تر از دوستی هستم، در ضمیر خوآگاهت..
حتی تو که مرا میفهمی و به روی خودت نمی آوری.. سختت نیست ؟
برای من هم سخت است ، که چون دوستت دارم ، سه چهارم خصوصیاتم مشابه ِ تو شد، بی آنکه انتخابی از سر عقل در میان باشد..
و اینجا، توطئه ی قلب عاشق من حکم میراند، حیف در خیال..
ترکم نکن.. عذابم میکشم. بمان و به ماندن اصرار ورز، تا خیالاتی نشود کهنه خاطرات من و تو.
" سهیل " - 04/مهر/1392 - خانه ی پدری
دلنوشته ی بسیار زیبایی است که نشان میده از احساسات پاک سرچشمه گرفته
با خودم می گویم پاییز بهانه ی خوبی ست برای دل کندن و روزی خواهد رسید که کهنه خاطرات دفن شده ام را چون انسانهای آرمیده در خاک به باد فراموشی خواهم سپرد اما چه می شود کرد که پاییز رفته های مرا آرد به یاد
قدر خانه ی پدری را بدانید خانه ی پدری شرافتی دارد که هیچ خانه ای ندارد حتی خانه ی خودت
ای به حال اون گوسفندی که
وقتی میبینه گرگ و شغال دارن سرش دعوا میکنن ،
پیش خودش فک کنه یکیشون
داره ازش طرفداری میکنه...
سلام پری مهربونم
عزیز دل محبت کردید
عــــــاقبت یک جـــایـــی …
یــــــکــــــ وقتــــــی …
بــــــه قـــول شــــــازده کوچــــولو:
دلـــــــت اهــــــلــی یک نفــر می شـــود …
و دلـــــــــت ؛
بــــــرای نـــوازش هــایش تنـــــــــگ مــــــی شـــود …
تـــــو مــــــی مـــانی و دلتــنــــگی ها …
تــــــو مــــــی مـــــــــانی و قلبـــی که
لحظـــه دیــــدار تندتر می تپــــد....
ســـراسیمـــــه می شوی …
بــــــی دســــــت و پـــا می شوی …
دلــواپــــــس می شــــــوی …
دلبســــــتـــه می شوی …
و محــــــکوم میشوی...
به عشـــــــق و عـــــــاشـــق بودن....
عشــــــقی که
حــالا شده است تمــــــام ذکر و فــــــکرتــــــ...
ممنون مهربونم
کسی هرگز نمی داند چه سازی می زند فردا
چه میدانی تو از امروز ، چه میدانم من از فردا
همین یک لحظه را دریاب
که فردا میشویم
تنهای تنها...
عزیز دلمی
خیلی اپ زیبایی بودا عالی بود
نگاهتون زیباست
سلامممممم
خوبی کجاییییی
خبری ازت نیس
دلمون واست تنگ شد
سری نمیزنی
چه خبرا
سلام
ممنون از لطفتون
شما لطف دارید
سلامتی
اپم خوشحال میشم بهم سر بزنی
خدمت می رسم
این بی تفآوتیهآ
این بی خَبَری هآ
گآهی دیدآر از سَر اجبآر
نَبودَن هآ… نَدیدَن هآ
یَعنی بُرو
گآهی چِقَدر خِنگ میشویم .
سلام
نگاه خوبتان را سپاس
سلام عزیز همدل و صبح آدینه تون بخیر و شادی[گل]شاد و سلامت باشید[گل]
....
انسیه سادات هاشمی
مزه ی عشق به این خوف و رجاهاست رفیق
عشق سرگرمی اش آزار و تسلاست رفیق
قیمت یک شب از آن چشم ، غزل نوشیدن
سال ها بیت به بیت آه و تمناست رفیق
نشدم راهی ات ای عشق که سیراب شوم
تشنگی ناب ترین لذت دنیاست رفیق
بارها تا لب این چشمه دویده است دلم
این سرابی است که از دور گواراست رفیق
اسم آن روز که نامیده ای اش روز وصال
در لغتنامه ی من "روز مبادا"ست رفیق
"نیست در شهر عزیزی که دل از ما ببرد"
بنشین شعر بخوان! دور جوان هاست رفیق...!
سلام دوست گرامی
محبت کردید
پرسه زدن در خیالت ,زیبا ترین نیاز من است.
هوایم باش تا نفسم نگیرد...
موفق باشی
سلام
مهرتان را سپاس
رابطه های امروزی جوری شده که راحت میتونید به هم دیگه دست بزنید
ولی به گوشی های همدیگه نمیتونید دست بزنید[نیشخند]
سلام
عجب دور و زمونه ای شده
ازتون ممنونم
خداوندا به من بیاموز:
دوست بدارم کسانی را، که دوستم ندارند
عشق بورزم به کسانی، که عاشقم نیستند
محبت کنم به کسانی، که محبتی در حقم نکردند
بگریم با کسانی، که هرگز غمم را نخوردند
و بخندم با کسانی،
که هرگز شادیهایشان را با من قسمت نکردند.
[گل]
سلام آموزگار خوبم
ممنونم از لطفتون
لبخند بزن!
بدون انتظار پاسخی از دنیا ،
بدان روزی دنیا انقدر شرمنده می شود
که به جای پاسخ لبخند ،
با تمام سازهایت می رقصد ...
چارلی چاپلین
[گل]
مهرتان را سپاس