هنــــور از تو نوشتـــن برایـــم آســـان نیست و هر چه گریه کردم بغـض رو به پایان نیست
هنــــوز در ســفرم بر مــــــدار احســـاســــات چه حیــف حال و هوایم شبـیه گرگــان نیست
به گـــرد کعبــــه یکـــی در حریــم می رقصـــید کسی که برق نگاهش شبیه شیـطان نیست
قضــــاوت هــمه با دیــــدگانشــان جـــور است و هیچ کـــس زگنـــاه خــــود پشـــیمان نیست
کمـــی سبـــک تر از ایـــن مرزها عبـــور کنید میـان سیــــنه تان یک نفــر مسلـــمان نیست
چگــــونه باید از ایــن جـــاده هـای درد گذشت که گوشها همـه بسته کسی به فرمان نیست
هنـــوز گــــــــرد سفـــر را نشســته ام از تــــن که گفـته که خانه ی آدم شبـیه زندان نیست؟
به جـــامه دان ســــفر عــــهد نـــامه ها داریـم اگر چــه هیــچ کسـی بر قرار و پیمان نیست
به خـــط خــــوش بنویســید ســر در این شـهر خوشـا به گـرگ که اصلا شبیه انسان نیست
مرضیه اوجی
پ.ن۱:عاشق را که بر عکس کنی می شود "قشاع" دهخدا را می شناسی؟ لغت نامه اش را که باز کردم نوشته بود" قشاع " : دردی که آدم را از درمان مایوس می کند.
پ. ن 2: زندگی به من آموخت که آدم ها نه دروغ می گویند نه زیر حرفشان می زنند اگر صرفا چیزی می گویند احساسشان در همان لحظه است نباید روش حساب کرد.
این همه از تاریکی بد نگویید ...
شما که فروش چراغتان،
به لطف همین تاریکی ست
سلام افسانه عزیز
خوبی؟؟؟
امیدوارم که خوب باشی
سلام دوست گرامی
ممنون از لطفتون
انشالله که روزگار بر وفق مرادتان باشد
آفتاب
هیچ وقت کهنه
هیچ وقت نخ نما نمیشود
عشق هم.
بسیار زیباست
ممنونم
زندگی یعنی :
ناخواسته به دنیا آمدن
مخفیانه گریستن
دیوانه وار عشق ورزیدن
و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد، مردن ...
زن مانند شیشه ی ظریف و شکستنی است
هرگز توانایی مقاومت او را نیازمایید، زیرا ممکن است این شیشه ناگهان بشکند ...
آموختهام که هیچگاه نجابت و تواضع دیگران را به حساب حماقتشان نگذارم ...
پیروزی یعنی :
توانایی رفتن از یک شکست، به شکستی دیگر
بدون از دست دادن اشتیاق ...
مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند
اما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست ...
زندگی ارزش دویدن دارد، حتی با کفشهای پاره !
گلایه ها عیبی ندارد، کنایه هاست که ویران می کند.
یادمان باشد که "اعتماد" المثنی ندارد، پس لطفا گمش نکنیم.
یه قلب پاک از تمام مکانهای دیدنی جهان زیباتر است.
در زندگی باران نباش که فکر کنند خودت را با منت به شیشه میکوبی؛
ابر باش تا منتظرت باشند که بیایی
غم قفس به کنار
آنچه عقاب را پیر می کند
پرواز زاغهای بی سر و پاست ...
بهترین روزهایت را به کسانی هدیه کن
که بدترین روزها در کنارت بوده اند ...
دنبال واژه نباش؛ کلمات فریبمان میدهند
وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش میرود
فاتحه ی بقیه حروف را باید خواند ...
گاهی خداوند درها را قفل می کند و پنجره ها را می بندد
چه زیباست فکر کنیم طوفانی در راه است
و خداوند نمی خواهد آسیبی به ما برسد ...
نمی توان برگشت و آغاز خوبی داشت،
اما می توان شروع کرد و پایان خوبی داشت
سلام
مهرتان را سپاس
slm aziiiiizam,man bade ye gheibate 1hafteyi bargashtam,khoshhal misham biay pisham[چشمک]
سلام هانیه جونم
خدمت می رسم
سلام
با متن (دو قورت و نیم) آپم بیای خوشحال میشم..[گل]
چه زیباست
که تــــــــو تنها نیاز منــــ باشی
و چه عاشقانه استـــ
که تـــــــــو تنهآ آرزویم باشی
وچه رویایی است
این لحظه های ناب عاشقی
و منـــــ
همه زیبایی عاشقانه و رویایی را
فقط با تـــــــــــو حس می کنم
سلام
ممنون از حضور گرمتون
خدمت می رسم
درود بر شما افسانه خانم گرامی
داستان چوپان دروغگو (ورژن 2 )
یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. چوپانی مهربان بود که در نزدیکی دهی، گوسفندان را به چرا می برد. مردم ده که از مهربانی و خوش اخلاقی او خرسند بودند، تصمیم گرفتند که گوسفندانشان را به او بسپارند تا هر روز آنها را به چرا ببرد. او هر روز مشغول مراقبت از گوسفندان بود و مردم نیز از این کار راضی بودند. برای مدتها این وضعیت ادامه داشت و کسی شکوه ای نداشت تا اینکه ...
یک روز چوپان شروع کرد به فریاد: آی گرگ آی گرگ. وقتی مردم خود را به چوپان رساندند دریافتند که گرگی آمده است و یک گوسفند را خورده است.
آنان چوپان را دلداری دادند و گفتند نگران نباشد و خدا را شکر که بقیه گله سالم است. اما از آن پس، هر چند روز یک بار چوپان فریاد میزد: "گرگ. گرگ. آی مردم، گرگ". وقتی مردم ده، سرآسیمه خود را به چوپان می رساندند می دیدند کمی دیر شده و دوباره گرگ، گوسفندی را خورده است. این وضعیت مدتها ادامه داشت و همیشه مردم دیر می رسیدند و گرگ، گوسفندی را خورده بود!
پس مردم ده تصمیم گرفتند پولهای خود را روی هم بگذارند و چند سگ گله بخرند. از وحشی ترین ها و قوی ترین سگ ها را ...
چوپان نیز به آنها اطمینان داد که با خرید این سگها، دیگر هیچگاه، گوسفندی خورده نخواهد شد. اما پس از خرید سگ ها، هنوز مدت زیادی نگذشته بود که دوباره، صدای فریاد "آی گرگ، آی گرگ" چوپان به گوش رسید. مردم دویدند و خود را به گله رساندند و دیدند دوباره گوسفندی خورده شده است. ناگهان یکی از مردم، که از دیگران باهوش تر بود، به بقیه گفت: ببینید، ببینید. هنوز اجاق چوپان داغ است و استخوانهای گوشت سرخ شده و خورده شده گوسفندانمان در اطراف پراکنده است !!!
مردم که تازه متوجه شده بودند که در تمام این مدت، چوپان، دروغ می گفته است، فریاد برآوردند: آی دزد. آی دزد. چوپان دروغگو را بگیرید تا ادبش کنیم. اما ناگهان چهره مهربان و مظلوم چوپان تغییر کرد. چهره ای خشن به خود گرفت. چماق چوپانی را برداشت و به سمت مردم حمله ور شد. سگها هم که فقط از دست چوپان غذا خورده بودند و کسی را جز او صاحب خود نمی دانستند او را همراهی کردند.
بسیاری از مردم از چماق چوپان و بسیاری از آنها از "گاز" سگ ها زخمی شدند. دیگران نیز وقتی این وضعیت را دیدند، گریختند. در روزهای بعد که مردم برای عیادت از زخمی شدگان می رفتند به یکدیگر می گفتند: "خود کرده را تدبیر نیست". یکی از آنها پیشنهاد داد که از این پس وقتی داستان "چوپان دروغگو" را برای کودکانمان نقل می کنیم باید برای آنها توضیح دهیم که هر گاه خواستید گوسفندان، چماق، و سگ های خود را به کسی بسپارید، پیش از هر کاری در مورد درستکاری او بررسی کنید و مطمئن شوید که او دروغگو نیست.
اما معلم مدرسه که آنجا بود و حرفهای مردم را می شنید گفت: دوستان توجه کنید که ممکن است کسی نخست ""راستگو"" باشد ولی وقتی گوسفندان، چماق و سگ های ما را گرفت وسوسه شود و دروغگو شود.
بنابراین بهتر است هیچگاه ""گوسفندان""، ""چماق"" و ""سگ های نگهبان"" خود را به یک نفر نسپاریم
سلام جناب باقریان بزرگوار
من داستانهای منتخب شما رو خیلی دوست دارم عجب چوپانی بوده چون قدیمی ما فقط دروغگو بود اما انگار جامعه هر چقدر به سمت پیشرفت و توسعه پیش میره چوپان داستان ما رنگ های زیادی رو به خوش میگیره
ازتون ممنونم نامیرا باشید
سلام افسانه جون عزیز ومهربونم
خوبی؟ خوشی؟ سلامتی؟
((خدا کارش درست است، این و آن را خوب میسازد))
تو را از شیشه میسازد، مرا از چوب میسازد
خدا کارش درست است، این و آن را خوب میسازد
تو را از سنگ میآرد برون، از قلب کوهستان
مرا از بیدِ خشکی در کنار جوب میسازد
در آتش میگدازد، تا تو را رنگی دگر بخشد
به سوهان میتراشد تا مرا مطلوب میسازد
تو را جامی که از شیر و عسل پُر کردهاش دهقان
مرا بر روی خرمن برده خرمنکوب میسازد
تو را گلدان رنگینی که با یک لمس میافتد
مرا ـ گرد سرت میچرخم و ـ جاروب میسازد
تو از من میگریزی باز هم تا مصر رؤیاها
مرا گرگی کنار خانة یعقوب میسازد
مرا سر میدهد تا دشتهای آتش و آهن
و آخر در مصاف غمزهای مغلوب میسازد
خدا در کار و بارش حکمتی دارد که پی در پی
یکی را شیشه میسازد، یکی را چوب میسازد
محمدکاظم کاظمی
سلام نازنین مهربون اعظم جونم
به لطف شما من خوبم شما و خانواده ی گرامیتون خوب هستند؟ انشالله که تنتون سالم و آرامش قرین زندگیتون باشه
چقدر زیبا بود آفرین بر آقای کاظمی و بر حسن انتخابتون
چـرا بایـــــد دلتنگ آغوشـت باشم ...!؟
میخواهم تو دلتنگ آغوشم باشی ...
میخواهم آن سیب قرمز بالای درخت باشم ...
در دورتـــــرین نـــقـطـه ، دقــت کن ...
رسـیـدن بــه مــن آسـان نـیـسـت ...
اگر هـمـتش را نداری آسیبی به درخت نزن ...
به همان سیب های کرم خورده روی زمین قانع باش ...
راستی من آپ کردم
خیلی خوشحال میشم سر بزنی و نظرتو بگی
ممنونم
منتظرت حضورت هستم[قلب]
سلام عزیزم
ازتون ممنونم خدمت می رسم
زندگی
"زندگی" بـه من آموخـت . . .
آدمها نـه " دروغ " می گویند
نه زیر " حرفشان " می زنند .
اگر " چیزی " می گویند . . .
صرفا " احساسشان " درهمان لحظه سـت
نبـایـد رویش " حساب " کرد
سلام
ممنون از لطفتون
سلام
مثل همیشه عالی و بی نظیر
سلام
نگاه مهربونت زیباست
سلام عزیزم
خوبی؟ وای آخرین پستت چقد خوشگله !!!!
دلم برات یه ذره شده آبجی مهربانم ببخش درگیر انتخابات بودم خیلی دوستت دارم دلتنگتم عزیزم
مرسی فدات بشم دیگه غیبت نمی کنم افسانه خوبم.
فداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خودت...
سلام
ممنونم نگاهتون زیباست
شما لطف دارید اما مفتخرم به کامنت کدوم عزیزی؟
هر وقت تشریف آوردید آدرس خوبتان ر بگذارید
سلام
منتظر نظرت در مورد پست جدیدم هستم
از این به بعد بیشتر در مورد مملکت خودمون مینویسم
یا علی[لبخند][گل]
سلام
خدمت می رسم
بہِتریـن لـذتـےڪہِ تـوے בنـیـا ہِست ایـنـہِ ڪہِ . . .
بـدونـے یہِ نـفـر خـیـلـے בوسِـت داره....
خیلی دوستت دارم...
گفت : בوستت בارم
ہِر چہِ گشتم مثل تو پیـבا نشـב
گفتم : خوب گشتے ؟
گفت : آره
گفتم : اگه בوستم בاشتے نمے گشتے . . .
سلام آموزگار مهربانی
بسیار زیباست
مهرتان را سپاس
درود بانو.ممنونم از حضورتون
سلام
من نیز ازتون ممنونم
ســـــهرابـــــ ــ
قایق دیگـــر جوابگـــــو نیست ... !!!
کشتی بایــد ساختـــــ
اینجا مثل تــو غریبـــــ و تنهــــا زیــــاد استــــ ـ...!!!!
سلام سحر عزیزم
قربونت
هـــــیـــــچ وقــــت
اشــــک اونــــی که دوســـــش داری رو درنــــــیار…
چـــــون ممــــکنه هـــــــمراه اشــــــکاش
از چشـــــمش بیوفتی…
سلام
ممنون از لطفتون
عشق
همین خنده های ساده توست
وقتی بـا تمـام غصه هایت میخنـدی
تـا من از تمـام غصه هایـم رهــا شوم . . .
باز هم سپاس
[گل][گل]*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•✿✿ღ☆*زنـگــــ انشا*☆✿✿ღ•.¸¸.*´`*•.[گل][گل]
[گل][گل]*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´✿✿http://zangensha.ir✿✿.´`*•.¸¸.*´`*•.[گل][گل]
حرف هایی هست برای نگفتن
و ارزش عمیق هرکسی
به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد .
و کتاب هایی نیز هست برای ننوشتن
و من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابی
که باید قلم را بکنم و دفتر را پاره کنم
و جلدش را به صاحبش پس دهم
و خود به کلبه ی بی در و پنجره ای بخزم
و کتابی را آغاز کنم که نباید نوشت .
[گل][گل]*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•✿✿ღ☆*زنـگــــ انشا*☆✿✿ღ•.¸¸.*´`*•.[گل][گل]
[گل][گل]*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´✿✿http://zangensha.ir✿✿.´`*•.¸¸.*´`*•.[گل][گل]
سلام
حضور گرمتان را سپاس
دلم در حلقه غم ها نشسته
زبانم بسته سازم شکسته
وجودم پر از شعر عاشقانست
تو را خواهم این حرفا بهانست !
سپاس
تو ای زیبا ترین نیلوفر من ، بخوان غم را تو از چشمان خیسم
بدان این روی زرد از دوری توست ، که سر بیرون زد از خاکستر من . . .
خیلی دوستت دارم آبجی قشنگم...
شما لطف دارید
درود[گل]
روزگار سختیست!!!!
مدتهاست روی جدول های کنار خیابان تمرین نیفتادن میکنم[گل]
--------------------------------------
قالب جدید مبارک و مرسی برای پ ن ها
سلام
از حسن نظرتون ممنونم
♥مُهم نیست دوستم دارے یا نَـﮧ
مُهم ایـטּ استـــ کِـﮧ مـَـטּ هَــستـــَم ؛
عـِشق هـَست وَ هَواے اِحساسَــم هَنــوز آبے ست . . .!
سلام بتی عزیزم
ممنون قشنگم
با “یکی بود یکی نبود” شروع می شود این قصه …
با “یکی ماند ، یکی نماند” تمام !
یکی من بودم یا تو ، مهم نیست …
مهم قصه ایست که تمام می شود !
عزیز دلی
روزهـای زیـادی اسـت کـه شـکـسـتـه امــ….
ان زمـان کـه لـب بـه شـکـوه بـاز کـردم و گـفـتـم خـسـتـه امــ….
و ان هــا یـکــ بـــه یــکـــ رفـتـنـد…
خـسـتـگـی هـایـم را تـاب نـیـاوردنـد…
و اکــنـون ایــن مـنـمــ!
هـمـان مــهــــر,داد دلـتـنـگـی کــه دلـش مـدام شــور مـی زنــد!
بـگــذار نـنـویـســـمــ…
مــن…
لــبــخـنـد مـی زنــمــ
سلام شیما جان
ممنون مهربونم
نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه می لغزد...
ولی یاران نمی دانند که من دریایی از دردم به ظاهر گرچه می خندم...
سلام
ممنونم
سلام عزیزم
آپم خوشحال میشم بهم سر بزنی...............[لبخند]
سلام به روی ماهت
حتما
نـــبودنتـ
داغمـ مے کند!
آنقدر که جاے همه ے روزهاے آخر سالـ
بے آتشـ
مے سوزمـ …
سلام مهرنوش نازم
محبت کردید
فــَریاבهآ مــُرבه اَنـْב
سُکــوتــْــ جآرے سـ ـتـ
تــَنهآیــے حاکـِمـ سـَرزمیــטּ بـ ـے کسے اَستـــــ
مــے گویــَنـב خــُـבآ تــَنهآســ ـتــــ
مـــآ کــہ خـבآ نیســتیمـ . . .
پــَس چــرآ از هـَمــہ تــَنهآتـَریم . . . ؟
سلام عزیز
مممنون نازنینم
اگر مایل به تباد لینک بودی...منو با اسم وبم بلینک و بعد خبر بده با چه اسمی لینکت کنم
حتما قشنگم
سلام
اما باور کن سیزده روز تعطیلی هم زیاد خوب نیست
آدم تنبل میشه
سلام
من عاشق تعطیلات چه 13 روز چه 90 روز
مرا اینگونه نگاه نکن دل من پر از
سکوت است سکوتی که اگر نمایان شود
عالمی را به آتش می کشد در پس پوسته ی
حرفهای من سکوتی پر معنا نهفته است صدها جلد کتاب
یک دقیقه آن است و در تاکستان ابدیت یک شاخه انگور دارد
شرابی که از آن افشرده ام دنیاییی را مست میکندودیگری را می کشد
مرا رها مکن
باز هم سپاس
کابوس امشبم شده ای تو ؛
دوم شخص مفردی که زمزمه ی دوستت دارم را در گوشم نجوا میکرد
و حال میگوید برو …
تک فعلی که هیچگاه انتظار شنیدن صیغه ی امرش را نداشتم !
سلام
مهرتان را سپاس
سلام دوست گرامی
از اینکه به تاریکخانه ی خط خطی های من سرک میکشید سپاسگزارم
مانا باشید و احساستان دور از گزند روزگار
پست های زیبایی دارید
سلام
من نیزاز حسن نظر و حضور گرمتون سپاسگزارم
دارم از تــو حــرف می زنــم...
امــــا روحــت هم از نوشــــته هــایم خبــر نــدارد...
ایــــرادی نــــدارد..
یــاد ِ تــو به نوشتــــه هــایم رنــگ می دهــد..
شــایــد دیگــری بخــــواند و آرام گیــــرد ذهــــن ِ پریشــــانش .. .
مرسی از حضورت در کویر یخ
سلام بهار مهربونم عزیز دلمی
گفت هرگز با خیال من مکن عیشت تباه
گفتمش من با خیالت زندگانی می کنم
سلام ممنونم
سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی
شاید امشب سوزش این زخم هارا کم کنی
آه باران من سراپای وجودم آتش است
پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی
شعر بسیار زیبایی بود احسنت به حسن سلیقه تان
سلام هستی عزیزم قربون نگاه مهربونتون
کوچک که بودم
همیشه فکر میکردم
یک روز
آنقدر بزرگ میشوم
که دست خدا را بگیرم
برویم باهم گوشه ای خلوت
برایم علاءالدین قصه ها شود
.
.
.
لباس هایم روز به روز کوتاهتر میشدند
ولی خدا هربار
بیشتر از کوتاهی لباس هام قد میکشید....
""" امینه ایزدی""
سلام
مهرتان را سپاس
تنها من هستم و تو هستی ، دو قلب عاشق ولی تنها و شکسته .
قلب تو را نمی دانم ، اما قلب من میخواهد تا ابد به عشق تو تنها بماند.
خیلی سخت است با او که دوستش داری نتوانی زندگی کنی
و بدانی که هیچگاه به او نخواهی رسید.
سلام
از حضور گرمتون سپاسگزارم
چه زود با هـم بودنمان خاطره شد
و کاش خاطره هامان بیرنگ نشود
بیا گه گاهی به حرمت لحظاتی که با هم بودیم حتی با پیامکی هم شده نگذاریم خاطراتمان محو شوند
تنها با یک جمله
ممنونم
بزرگ که می شوی
غصه هایت زودتر از خودت قد می کشند
دردهایت نیز
…غافل از آنکه لبخندهایت را
در آلبوم کودکیت جا گذاشته ای
شاید بزرگ شدن اتفاق خوبی نباشد
باز هم سپاس
دوستت ذارم ...به زبان ...
۱- افغانی ………..صدقه تو شونوم!………….!Sadghe to shonom
2- انگلیسی ……………..آی لاو یو!……………………!I love you
3- ایتالیایی …………………تی آمو!……………………..!Ti amo
4- اسپانیایی …………….ته کویرو !………………………!Te quiro
5- آلمانی ………….ایش لیبه دیش!………………!Isch liebe dich
6- آلبانی ……………………..ته دوه!……………………....!Te dua
7- ترکی …………….سنی سئویرم!……………..!Seni seviyurom
8- پرتغالی ………………….او ته آمو!………………….!Eu te amo
9- چینی ………………….وو آی نی!………………………!Wo ai ni
10- چکی …………………میلوجی ته!…………………….!Miluji te
11- روسی ………………یا تبیا لیوبلیو!………………!Ya tebya liub liu
12- ژاپنی ……………………آیشیتریو !………………………!Aishiteru
13- سویدی …………یاگ السکار دای!……………….!Yag Elskar dai
14- صربستانی ……………….ولیم ته!……………………!Volim te
15- عربی …………………..انا بحیبک!……………….!Ana Behibbek
16- فارسی …………….دوست دارم!…………………..!Dooset daram
17- فرانسوی ……………….ژ ت آیمه!…………………….….!Je t aime
18- فیلیپینی ……………..ماهال کیتا!……………………..!Mahal kita
19- کره ای ……………..سارانگ هیو!…………………….!Sarang heyo
20- لهستانی ………………کوهام چو!……………………!Koham chew
21- مجارستانی ……………..سرتلک!…. ……………………..!Szeretlek
22- ویتنامی ……………….آن یه و ام!……………………..!An ye u em
23- یونانی …………………….سغه پو!………………………!Sagha paw
24- یوگسلاوی …………….یا ته وولیم!…………………….!Ya te vol
سلام آموزگار مهربانی
چقدر جالب بود
ممنونم
☻♥☻
\█/\█/
.||. ||.
______̴ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡l_ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡___
love..............z
love.................z
love......................z
love...........................z
love................................z
love..................................z
love....................................z
love.....................................z
love.....................................z
love....................................z
love..................................z
love................................z
love..............................z
love..........................z
love.......................z
love...................z
love................z
love...........z
love.......z
love.....z
love..z
love.z
lovez
Z....
♥..♥..♥..♥..♥..♥..♥..♥..♥
ممنونم
گفتا: وفا از که آموختی...
گفتم : آنکه وفایم آموخت
گفتا : جفا از که آموختی ...
گفتم : آنکه جفایم آموخت
رفت و بوقت رفتن گفت : با وفا باش
گفتم وفا از تو نیاموختم
با رفتنت از یاد برم
جفا تو آموختیم
با رفتنت
از یاد برم
سلام برادر خوبم
زمانی بود که گمان می کردم که به نهایت درد رسیده ام
اما نه! از آن دورتر هم می شود رفت
چه انرژی عظیمی می خواهد کنترل اولین قطره اشک برای نچکیدن !!!
ازتون ممنونم
.
هـَمـﮧ میگـَטּ سیگـآر ..
مـَטּ میگـَمـ سـَنگـﮧ صـَبـور
هـَمـﮧ میگـَטּ سـَرطـآטּ
مـَטּ میگـَمـ عـُقده ے دِلـ
هـَمـﮧ میگـَטּ دود
مـَטּ میگـَمـ مـونـواُکسیـد غـُصـﮧ
هـَمـﮧ میگَـטּ مـَرگـ
مـَטּ میگـَمـ چِِ بـِهتـَر /!/
سلام
مهرتان را سپاس
مرسییییییییییییییییییییییییییی
سلام عزیزم
خواهش می کنم
سلااااااااااااااااام
پست جدید گذاشتمااااااااااااااااا بیاید و ببینید و نظر بدین البته حتما نظر بدین چون پست جدید گذاشتن من یه پدیده ی نادریه و هر چند صد سال یکبار اتفاق می افته[نیشخند]
سلام جناب حسن آقا
شما چندین بار زحمت کشید و تشریف آوردید اما از خودتون آدرس نگذاشتید
متاسفانه من شما رو لینک نکردم
آدرس بگذارید بزرگوار
درد مرا کسی نفهمید
چون اشک های تو ...
که کسی ندید
شکستنم را کسی باور نکرد
... چون تنهایی تو
...
رفتنم را کسی نخواهد فهمید
جز ...
غمگـیـــن تــریـن جــای خــاطــرها اونجــاییـه کــه کــم کــم احســاس میکنــی چهـــرش هم داره از یــــــادت میـــرِه ...
باز هم سپاس برادر خوبم
یک ساعت که آفتاب بتابد خاطره آن روز بارانی از یاد میرود ..این است حکایت آدمها فراموشی..
سلام
مهرتان را سپاس
[گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل]
[گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل]
[گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل]
[گل][قلب][گل]
[گل][قلب][گل]
[گل][قلب][گل]اندوه و نشاط همواره دوشادوش هم سفر کنند
[گل][قلب][گل]و در آن هنگام که یکی بر سفره ی شما نشسته است
[گل][قلب][گل]، دیگری در رختخوابتان آرمیده باشد.
[گل][قلب][گل]شما پیوسته چون ترازویید بی تکلیف در میانه اندوه و نشاط
[گل][قلب][گل]
[گل][قلب][گل]
[گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل]
[گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل]
[گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل][گل][قلب][گل]
سلام
مهرتان را سپاس