خـــــاطرات کهــــنه و اشـــــعار نـــو

خاطرات کهنه و اشعار نو شمع خاموشی شب های من است تازه ام از این فضای دلپذیر یاد آن درمان غمهای من است. صهبـــــانــا

خـــــاطرات کهــــنه و اشـــــعار نـــو

خاطرات کهنه و اشعار نو شمع خاموشی شب های من است تازه ام از این فضای دلپذیر یاد آن درمان غمهای من است. صهبـــــانــا

زندگی.....

زندگی...

زندگی یک آرزوی دور نیست

زندگی یک جست و جوی کور نیست

زیستن در پیله ی پروانه چیست؟!

 زندگی کن زندگی افسانه نیست.

گوش کن...!

دریا صدایت می زند!

هر چه نا پیدا صدایت می زند!

جنگل خاموش می داند تورا.

با صدایی سبز می خواند تورا.

اتشی در جان توست.

قمری تنها پی دستان توست

 پیله ی پروانه از دنیا جداست.

زندگی یک مقصد بی انتهاست.

هیچ جایی انتهای راه نیست!

 این تمامش ماجرای زندگی ست...!!

نظرات 120 + ارسال نظر
نونوچه دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:08 ق.ظ http://nonoche.blogsky.com/

یوووووووووووووووهوووووووووووووووووووووو به افسانه جونم
خوبی عزیزم؟
مرسی از حضور سبزت...

سلام
شما خوبید عزیزم؟

قربونت برم

مهین دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:28 ب.ظ http://www.love-or-accustom.blogsky.com/

چه خبر از دل تو...؟
نفسش مل نفسهای دل کوچک من میگیرد
یا به یک خنده ی چشمان پر از ناز کسی می میرد
چه خبر از دل تو...؟
دل مغرور تو هم مثل دل عاشق من می گیرد
مثل رویای رسیدن به خدا
همه شب تا به افق
دل من نیز به آزادگی قلب تو پر می گیرد
چه خبر از دل تو....؟

سلام مهین عزیزم

قربون دل مهربونت

از حضور گرمتون سپاسگزارم

رها دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 05:03 ب.ظ http://idea90.blogsky.com



عدسی وقت پختن، از ماشی

روی پیچید و گفت این چه کسی است

ماش خندید و گفت غره مشو

زانکه چون من فزون و چون تو بسی است

هر چه را میپزند، خواهد پخت

چه تفاوت که ماش یا عدسی است

جز تو در دیگ، هر چه ریخته‌اند

تو گمان میکنی که خار و خسی است

زحمت من برای مقصودی است

جست و خیز تو بهر ملتمسی است

کارگر هر که هست محترمست

هر کسی در دیار خویش کسی است

فرصت از دست میرود، هشدار

عمر چون کاروان بی جرسی است

هر پری را هوای پروازی است

گر پر باز و گر پر مگسی است

جز حقیقت، هر آنچه میگوئیم

هایهوئی و بازی و هوسی است

چه توان کرد! اندرین دریا

دست و پا میزنیم تا نفسی است

نه تو را بر فرار، نیروئی است

نه مرا بر خلاص، دسترسی است

همه را بار بر نهند به پشت

کس نپرسد که فاره یا فرسی است

گر که طاوس یا که گنجشکی

عاقبت رمز دامی و قفسی است
پروین اعتصامی

سلام رهای نازنینم

چقدر به دلم نشست شعرهای اعتصامی رو خیلی دوست دارم

عزیزمییییییییییییییییی

سپیده دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:43 ب.ظ http://www.aghl-ya-ehsas.blogsky.com/

پس نظر من کوووووووو

سلام عزیزم

الهی فدات کامنت زیبات اون بالاست

فقط افسانه یه خورده تنبل تشریف داره دیر به دیر تایید می کنه

پاوپر دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:39 ب.ظ http://paopar.blogfa.com

چیزی شبیه زندگی ...

سلام

درست می فرمایید

شنگین کلک سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:55 ق.ظ http://shang.blogsky.com

سلام و عصر دوشنبه شما بخیر
آخه چرا دلگیر هستید ؟
یکی از اینهمه بهانه های شادی را نگاه کنید و
از دلگیری خارج شوید مثلا همین

سلام جناب شنگ

عصر زیبای شما هم به خیر و شادکامی

چشم

محسن سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:47 ق.ظ

دلتنگی ...
ودیگر هیچ
دلگیری ..
ویک دنیا حرف

سلام

از حضور گرمتون سپاسگزارم

پاویر سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 05:15 ق.ظ http://paopar.blogfa.com/

چیزی شبیه زندگی ...

سلام

سپاس

معیییییییییییییییییییییییین سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 03:56 ب.ظ http://modjtanha.blogsky.com

سلام واقعا مطالبت زیباست.
ممنون که بهم سرزدی.

سلام

از حسن نظرتون سپاسگزارم

reza سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 05:06 ب.ظ http://rezaking70.persianblog.ir

من می روم و تو می مانی

به امید همه ی باور هایت

با عشق مدارا می کنی و می گویی...

کسی دیگر می اید ........

تو که می روی

من می مانم و من.....

بی مدارا.....بی عشق....

به امید هیچ کس دیگری

سلام
از شعر زیبایتان وحضور گرمتون سپاسگزارم

مهسا شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:03 ب.ظ http://deleasemooni.blogsky.com

مثل همیشه عالییییییییییی

سلام مهسا جان

قربونت برم من

احمد دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:49 ب.ظ http://elbowroom.blogsky.com

سلام

هیچ جایی انتهای راه نیست!
این تمامش ماجرای زندگی ست...!!!

این یک بینش (جهان بینی) ایدئولوژیک است و البته من هم قبول دارم...

زیبا بود و روان. فقط در جریان خواندن در مصرع «آتشی در جان توست» یک مکث و ایست ناگهانی به خواننده دست می دهد اما اگر عمدی بوده باشد انگار مفهومی همچون اخطار و هشدار پیدا می کند که به نظرم با کلیت معنا و هدف شعر مطابقت دارد.

دست مریزاد.

سلام برادر خوبم
از حضور سبز ومهربونتون سپاسگزارم

زیبا بین ونکته سنج هستید
آفرین بر شما

کسری چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 04:07 ب.ظ http://paeaz.blogsky.com

زندگی یک مقصد بی انتهاست

سلام
زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است

ممنون از حضور گرمتون

. شنبه 31 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:23 ب.ظ

سلام
گویا مصلحت نیست وبلاگ شما رو ببینم.گوگل بتا رو هم دانلود کردم ولی گویا خانه از پایبست ویران است.
عرض ادب و تبریک ماه مبارک رمضان به شما خواهر بزرگوار!

سلام آقای مهاجری
این سواد ما هم چینی از اب در اومد
انشالله که درست میشه

خوش تیبم پنج‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:25 ب.ظ http://www.nargesreza.blogsky.com/

سلام علیکم افرین زیبا بود در کل وب جالبی داری من که دوست دارم

کسری شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 05:50 ق.ظ http://daneshjoo123.blogfa.com

هیچ جایی انتهای راه نیست! اینجاشو خیلی خوشم اومد

ســـــلام

از حسن نظرتون و حضور سبزتون سپاسگزارم

الهه جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:37 ق.ظ

خلیی قشنکه لطفا نام اینویسنده رو زیرش بنویسد

[ بدون نام ] جمعه 7 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:20 ب.ظ

مشب یهو دلــــــــــــم کودتا کرد...
تو رو می خواســـــــــــت..
.
.
.
.
.
.
.
ســَـرَم رو کردم زیر ِ بالشت
آروم به دلـــــــــــم گفتم
خــــــــــفه شو....
دوره دموکراسی گذشته.... می زنم لهـــــــــت میکنم

ی دوس یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:30 ق.ظ http://asemane-tabdar.blogsky.com/

سلام افسانه جون
اینو تو واسم نوشتی
""سلام عزیز دل
یه رابطه از اونجایی خراب میشه که
تــــو ناراحتش کنــــی
یکی دیگـــه آرومــــش کنه... ""
اگه تو نوشتی میشه دلیلشو بدونم؟اصن مخاطبت منم؟
میشه راحتتر برام بگی

سلام عزیز دلم

بله مگه چیه؟

الهی دورت بگردم شعر دیگه . مخاطب شما نیستید

ی دوس یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:22 ب.ظ http://asemane-tabdar.blogsky.com/

نمیدونم چرا حس خوشایندی بهم دس نداد وقتی کامنتت رو دیدم
ی بار دیگه هم ی کامنت گذاشته بودی نمیدونم حریف بود رقیب بود یادم نمیاد....
فکر کردم شاید مخاطب اینا من بوده باشم و ب منظوری بهم گفتی
آخه هر سری ک میای نظر میدی خیلی شادی و اینا بعد هرازگاهی ی همچین کامنتی میبینم ب خودم میگیرم
حالا بیخیال اینا نمیخوای بهم اس بدی آیا
اصن نکنه من سر کارم و نمیخوای بهم اس یا زنگ بزنی
هرسری یکی اشتباهی زنگ میزنه فک میکنم توئی

با با شعر دیکه

الهی دورت بگردم اونها شعرن دلنوشته های خودم نیستن که

من هم اوایل به دل می گرفتم عزیزی شعری فرستاده بود در مورد مردن بود ومن هم نوشتم خدا نکنه بمیرید
ایشون هم فرمودند شعر دیگه جدی که نیست دیگه جدی نمی گیرم
کامنت های منو جدی نگیر اما خصوصی های من کاملا جدیه

همین امروز فرداست که زنگ بزنم بهتون وبگم من افسانه ام

باور کنید راست میگم
امروز نه
فردا انشالله اگه فردا نشد پس فردا باشه؟؟

عزیز دلمی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد