خـــــاطرات کهــــنه و اشـــــعار نـــو

خاطرات کهنه و اشعار نو شمع خاموشی شب های من است تازه ام از این فضای دلپذیر یاد آن درمان غمهای من است. صهبـــــانــا

خـــــاطرات کهــــنه و اشـــــعار نـــو

خاطرات کهنه و اشعار نو شمع خاموشی شب های من است تازه ام از این فضای دلپذیر یاد آن درمان غمهای من است. صهبـــــانــا

من نـــگاه تــو را شــعر می کـــنم

من نگاه تو را شعر می کنم و تو

شعر مرا نگاه می کنی

بازی عجیبی ست

شعر نگاه تو

روی قافیه های دلم می نشیند

و زبانم

این دیوانگی را می سراید

تو را به این نگاه عاشقانه قسم

به این تپش پر اضطراب که بر جانم می کوبد

به این امید که در قلبم جوانه می زند

تو را به تمامی عشق قسم

شعر چشمانت را از من مگیر

من با نگاه تو شاعر شدم